فصل اول سریال جذاب خانواده جاسوس که براساس مانگایی به همین نام ساخته شده، مورد استقبال خوب بینندگان قرار گرفته است. درادامه این مطلب با زومجی همراه باشید تا نگاهی به این انیمه داشته باشیم.
انیمه سریالی «خانواده جاسوس» (Spy x Family)، انیمهای در سبک جاسوسی و اکشن/ کمدی و محصول همکاری مشترک «استودیو ویت» (Wit Studio) و «کلاورورکس» (CloverWorks) است. این انیمه براساس مجموعه مانگایی ژاپنی اثر تاتسویا اندو (Tatsuya Endo) ساخته شد که نویسندگی و تصویرگری آن را برعهده داشت. شروع پخش فصل اول این انیمه به آوریل سال جاری میلادی بازمیگردد و فصل دوم آن در ماه اکتبر به نمایش درآمد. همچنین نویسنده کارگردان این انیمه «کازوهیرو فروهاشی» (Kazuhiro Furuhashi) است که بهعنوان یکی از برجستهترین کارگردانهای فعال در حوزه انیمه به شهرت رسیده است.
داستان این انیمه به ظاهر در دورانی آغاز میشود که صلح در جهان برقرار و همه چیز در تعادل است، اما اخباری از بروز تنش میان دو کشور «اوستانیا» و «وستالیس» به گوش میرسد. وستالیس برای حفظ صلح میان دو ملت، جاسوسی خبره با نام مستعار «گرگ و میش» (Twilight) را استخدام میکند تا با انجام چندین مأموریت مهم، خطر جنگ و درگیری را برطرف و راهی برای نجات جهان پیدا کند. او برای حفظ آرامش موجود، باید سختترین مأموریت خود را با موفقیت به پایان برساند. شاید سختی اصلی کار این است که او برای انجام این مأموریت به یک پوشش احتیاج دارد، یک خانواده ساختگی که بتواند با تکیه برآن به حفظ صلح میان شرق و غرب کمک کند. او به سراغ گزینههای مناسب میرود، غافل از اینکه همسر منتخبش یک قاتل و دخترخواندهاش آنیا هم یک تله پات است.
دراین میان مأموریت اصلی گرگ و میش جمعآوری اطلاعات در مورد سیاستمداری برجسته به نام داناوان دزموند (Twilight) است. البته یک مشکل اساسی هم وجود دارد، اینکه این سیاستمدار چندان علاقهای به ظاهر شدن در انظار عمومی ندارد. گرگ و میش بالاخره راهی برای رفع این مشکل پیدا میکند، اما او حالا باید در نقش مرد خانواده ظاهر شود و خب، تشکیل خانواده هم کار آسانی نیست.
بهخصوص به خاطر اینکه هرکدام از اعضای آن اسرار خودشان را داشته و میلی هم برای افشای آنها ندارند. بااینوجود و همانطور که شاید پیشاپیش حدس زده باشید، پیوندهای احساسی شکل گرفته میان آنها بر همهی مشکلات پیش آمده فائق آمده و یک عنوان جعلی را به رابطهای واقعی و مبتنی بر عشق و احترام تبدیل میکند.
فصل اول این انیمه جذاب، داستان جاسوسی محور خود را با حضور گروهی از شخصیتهای درخور ستایش پیش میبرد که در تلاش هستند یک خانواده واقعی را شکل بدهند و همین مسئله باعث شده است که این مجموعه منحصربهفرد چیزی متفاوت را در دنیای انیمه به نمایش بگذارد. شخصیت پردازی و بسط طرح داستانی از جمله امتیازاتی است که باعث تقویت ساختار این انیمه شدهاند. هر کدام از اعضای خانوادهی جاسوس فورجر با ویژگیهای خاص و نقاط قوت و ضعف خود، به خوبی به بیننده معرفی شده و حس همذات پنداری را در او بیدار میکنند.
از طرف دیگر تعامل این سه شخصیت با یکدیگر هم بر جذابیت و بار طنز داستان افزوده است. همچنین باوجود اینکه هر کدام از این شخصیتها با هدفی متفاوت وارد این موقعیت جدید میشود، اما روند داستان بهگونهای است که از انگیزههای گوناگون هرکدام از آنها برای درگیر کردن هرچه بیشترشان در خط داستانی استفاده شده است. نکته برجسته اینجا است که تیم سازندهی خوش فکر این انیمه، برای درگیر کردن شخصیتها از روشهای جالب توجهی کمک گرفتند.
در ادامه جزییات بیشتری از داستان فاش میشود
درحالیکه شخصیت اصلی گرگ و میش تنها بهدنبال راهی برای به پایان بردن مأموریت مهم خود است، یور یا همان به اصطلاح همسر جعلیش تنها میخواهد از نگاه مشکوک اطرافیان دور مانده و بهراحتی و بهصورت مخفیانه به کار خود ادامه دهد و آنیا هم فقط دلش میخواهد فرزند کسی بوده و خانوادهای داشته باشد. چیدمان کلی این مجموعه به خودی خود جالب است و خب، گروه شخصیتهای فوقالعاده هم به جذابیت کار اضافه کردند. بهخصوص نحوه تعامل هر شخصیت با شخصیتهای دگیر معمولا خالق بهترین لحظات این سریال هستند.
درحالیکه سه کاراکتر اصلی این انیمه یعنی لوید، یور و آنیا فورجر همگی دارای شخصیتپردازی قوی و فوقالعادهای بوده و به همین دلیل به پیشبرد داستان به بهترین شکل ممکن کمک میکنند، متأسفانه برخی دیگر از شخصیتها آنچنان که باید و شاید کارآمد و قابلتوجه نیستند. در فصل اول انیمه خانواده جاسوس با چندین شخصیت این چنین مواجه هستیم که خیلی بیشتر از آنکه به پیشرفت داستان کمک کنند، به روند سریال لطمه وارد کردهاند. بهعنوان نمونه میتوان به برادر کوچکتر یور اشاره کرد که وسواسی عجیب را نسبت به خواهرش از خود نشان میدهد، رفتاری که نسبتا ناراحتکننده است. شاید بههمین خاطر است که این شخصیت چندان ماندگار نبوده و بیننده را تشویق نمیکند که چیزهای بیشتری در مورد او بداند.
اما نکته قابلتوجه دیگری که در مورد داستان فصل اول سریال «خانواده x جاسوس» وجود دارد، این است که تیم سازنده چگونه عناصر برجسته دنیای جاسوسی را با مسائل پیش پاافتادهتر زندگی انسانهای عادی ترکیب کردهاند. بهعبارت دیگر نقطه تلاقی این دو عنصر باهم، باعث شکلگیری طنزی خاص و منحصربهفرد شده که در نوع خود جالب توجه است.
شاید برجستهترین نمونه در این زمینه شخصیت آنیا است. او باوجود سن کمی که دارد، بهلطف قدرت تله پاتی به خوبی از آنچه در اطرافش درحال رخ دادن است، باخبر است. این مسئله باعث ایجاد لحظات طنز قابل توجهی میشود، اوقاتی که او سعی دارد به هر طریق ممکن به پدر جدیدش کمک کند تا وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. اما خب آنیا یک کودک است و این کار را هم با همان تفکر و نگاه کودکانه خود انجام میدهد که باعث ایجاد لحظاتی واقعا خندهدار میشود. بهخصوص چون گرگ و میش اطلاعی از قدرت آنیا ندارد و درنتیجه تلاشهای آنیا قابلتوجهتر هم میشود.
درمجموع حالوهوای انیمه خانواده جاسوس دارای نرمی و لطافت قابل لمسی است. اثری کمدی که با ارائه بصری قابلتوجه شخصیتهایش بهویژه آنیا قدرت خود را به رخ میکشد، درحالی که درهمان حال تمام تلاشش را میکند تا با سکانسهای اکشن خود حسی منحصربهفرد از سبک و استعداد را هم به نمایش بگذارد.استفاده موفق از عناصر گوناگون باعث شده این انیمه را یکی از بهترین آثار امسال بدانیم
از طرف دیگر تیم سازنده در پیوند این دو چشمانداز هم موفق عمل میکنند، به طوری که این تلاقی هیچگاه باعث ایجاد آشفتگی در روایت داستان نشده و رابطه خوبی را شکل میدهند که بیننده را مجذوب خود میکند.
البته درکنار این همه امتیازهای مثبت، باید به برخی کاستیها هم اشاره کرد. بهعنوان نمونه به نظر میرسد در میان شخصیتهای اصلی این سریال، آنیا از همه محبوبتر است. بههمین خاطر حضور آنیا حتی چشمگیرتر از دو شخصیت لوید و یور بوده و باعث میشود که گاهی این انیمه بیشتر به «نمایش آنیا» شباهت پیدا کند. تمرکز بیش از اندازه روی این شخصیت همچنین گاهی باعث از دست رفتن فرصت حضور پررنگتر لوید و یور شده است. نکته دیگر این است که آنیا از قدرت خود هم برای نزدیک شدن به لوید و یور و هم برای انجام بهتر وظایف خود بهره میبرد. بهعبارت دیگر او بیش از اندازه به قدرت خود اتکا میکند، درنتیجه شاید بهتر بود آنیا بدون استفاده از قدرت ذهنخوانی خود، برای گرفتن پاداشهای بعدی تلاش میکرد.
بانگاهی به آثار گذشته دو استودیو ویت و کلاورورکس، مشخص است که آنها در ارائه تصاویر عالی تبحری خاص دارند. شخصیتهای ارائه شده تازه و باطراوت هستند، همچنین استفاده از فناوری CGI برای نمایش شخصیتهای پسزمینه، وسایل نقیه و معماری هم قابلتوجه است، بااینحال این استفاده هرگز بهاندازهای زیاد نیست که گویی انیمه در آنها غوطهور شده باشد. درمجموع هر دو استودیو در مأموریت خود برای خلق اثری قابلتوجه موفق عمل کردند.
انیمه خانواده جاسوس یک کمدی اکشن با پیچشهای کافی است که طرفداران را مشغول نگاه میدارد، بااینحال به نظر میرسد بهدلیل تمرکز زیاد این انیمه بر وجه جنایی داستان، شخصیت لوید تحت فشار زیادی است که باعث میشود دست به ریسک بسیاری بزند. لوید همواره باید مراقب باشد، چون یک اشتباه ساده میتواند به قیمت از دست رفتن شغل و زندگی او تمام شود. درنهایت انیمه خانواده جاسوس یک اثر برجسته است، بهطوری که میتواند با اطمینان گفت این انیمه یکی از بهترین آثار امسال است. جذابیت، شوخ طبعی و ماجراجویی درکنار هم ترکیبی دلپذیر و خاص را شکل دادهاند که باعث میشود نام این انیمه را در فهرست بهترین انیمههای امسال ببینیم.
در پایان امیدوارم از این مرور و همراهی با زومجی لذت برده باشید. آیا فرصت تماشای انیمه جذاب خانواده جاسوس را پیدا کردید؟ به نظر شما آیا این انیمه میتواند جایی در فهرست بهترین آثار انیمهای را به خود اختصاص دهد؟ شما نقاط قوت و ضعف این انیمه را در چه میبینید؟ خوشحال میشویم دیدگاههای ارزشمند خود را با ما هم درمیان بگذارید.