نیمکتهای متلاطم یکی از حواشی خبرساز و جنجالی فصل جاری لیگ برتر است، بیست هفته از لیگ گذشته و دیدارهای لیگ، دعوا و درگیری مربیان در کنار زمین کم نداشته است، از نیمکتهایی که مربیان آن به صورت گروهی و برنامهریزی شده هر کدام یک بخش کار را بر عهده میگیرند تا نیمکت هایی که سرمربی در خط مقدم جار و جنجال قرار دارد.
چنین حاشیه هایی که از نقاط تاریک این دوره لیگ است را در دورههای گذشته هم به صورت کم و زیاد شاهد آن بودهایم اما در این دوره گویا پررنگتر شده است تا جایی که به نظر میرسد اگر تا دیروز حواشی بیشتر از داخل زمین به سکوها و نیمکتها سرایت میکرد، امروز از نیمکتها آتش بی اخلاقیها شعله میگیرد. امروز در داخل زمین مسابقه شاهد جو آرامتری هستیم اما در روی نیمکتها ماجرا فرق میکند و مربیان آتش بیار معرکه جار و جنجال ها شدهاند و یک دیدار را به جنجال میکشند.
از فحاشی و درگیری لفظی با مربیان تیم مقابل گرفته تا داور مسابقه، جنجالهایی است که از نیمکت برخی تیمها آغاز میشود، به طوری که کل مسابقه تحت تاثیر این جوسازی ها و اعتراض ها قرار می گیرد.
ثبت چنین صحنههایی در لیگ برتر ایران که همواره دم از فرهنگسازی و رعایت اخلاق زده میشود، یک نمره منفی پررنگ است، به خصوص که مدیران باشگاهها و فدراسیون فوتبال کمتر چنین مسائلی را در اولویت قرار میدهند. همواره در فوتبال ایران به مسائل فرهنگی و اخلاقی نگاه حاشیهای و لب تاقچهای و در صورت بروز بیاخلاقی نگاه انضباطی وجود داشته است، نگاهی که سبب شده به چنین فاکتورهای مهمی شعاری نگاه شود و همواره با برنامههای دم دستی و سطحی سعی در روزمهسازی برای انجام چنین فعالیتهایی صورت بگیرد.
نگاه دمدستی به ترویج اخلاق در فوتبال ایران کار را به جایی رسانده که حواشی و جنجالهای غیر اخلاقی در لیگ ایران روز به روز بیشتر شود. نکته قابل تاسفتر اینکه، این حواشی از جایی نشات میگیرد که باید آن را کنترل کند و مربیانی که باید کنترلکننده حواشی و الگوهای اخلاقی برای بازیکنان باشند، با فراموشی نقش مهمی که بر دوششان دارند، نقش اصلی را در جنجالسازی و فحاشی دارند.
البته از نقش مدیران باشگاهها و فدراسیون فوتبال هم برای فرهنگ سازی و اخلاقی کردن فضای فوتبال نباید گذشت، وقتی مدیریت به عنوان راس یک باشگاه یا فدراسیون دغدغهای در این باره ندارد و همواره مسائل فنی و نتیجهگرایی در اولویت قرار میگیرد، در زیرمجموعه این سیستم هم کمتر به مسائل اخلاقی اهمیت داده میشود، به طوری که به نظر میرسد برای برخی تیمها نتیجه گرفتن به هر قیمتی و زیر پاگذاشتن اخلاق تبدیل به رویه معمولی و عادی شده است.
اگر چه برخوردهای انضباطی با بی اخلاقیهای صورت گرفته در لیگ برتر لازم و ضروری است اما مسئله مهمتر برای آرام کردن نیمکت های پرتنش، توجه عملی به اخلاق گرایی است، به طوری که در کنار نتیجهگرایی که هر تیم و فدراسیونی به دنبال آن است، باید به فرهنگسازی برای رعایت اخلاق و اصول جوانمردی هم به همان اندازه اهمیت و اولویت داده شود.
برنامهریزی اصولی و ریشهای برای نهادینه کردن اخلاق و فرهنگ در باشگاهها و فدراسیون فوتبال میتواند فوتبال ایران را به سمتی ببرد که برخلاف امروز شاهد کاهش بیاخلاقی ها و جنگ نیمکتها با انواع و اقسام فحاشیها باشیم، یک وظیفه مهم که در فوتبال ایران نادیده گرفته شده است تا امروز نیمکتها تبدیل به جولانگاه بیاخلاقها شود.