مجید جلالی، درباره عملکرد باشگاههای ایرانی در فوتبال پایه اظهار کرد: متاسفانه ما نمیتوانیم بازیکن بسازیم چون برای این کار، سیستم ما تعریفی ندارد. همه اهداف ما به نتیجه خلاصه میشود. اینکه شما نتیجه را دوست داشته باشید امری طبیعی است اما در فوتبال پایه نباید به نتیجه فکر کنید. در فوتبال بزرگسالان هم اگر بخواهید نتیجه بگیرید باید چند سال زحمت بکشید و بعد به نتیجه برسید.
وی در ادامه با بیان اینکه چند دلیل عمده باعث میشود باشگاههای ایرانی در فوتبال پایه موفق نباشند، گفت: دیدگاه ما در حوزه فوتبال پایه ایراد دارد چون مبتنی بر نتیجه گرایی و قهرمانی است و بر روی سازندگی تمرکز نشده است. شاید در برخی باشگاهها هم دیدگاه سازندگی باشد آنها هم نمیتوانند بازیکن بسازند. در کل کشور بالغ بر ۳۰ هزار مدرسه فوتبال فعالیت میکنند. در هر مدرسه فوتبال ۱۰۰ کودک هم مشغول باشند یعنی چیزی حدود ۳ میلیون کودک در سراسر کشور در مدارس فوتبال عضو هستند اما از این ۳ میلیون هیچ خروجیای حاصل نمیشود.
جلالی در ادامه با اشاره به تمرینات تخصصی فوتبال پایه گفت: شما به مربیانی دارید که تخصص کار با کودکان را داشته باشند و از طرف دیگر عمل تمرین فوتبال پایه را بدانند. اگر شما علوم تمرین فوتبال پایه را بدانید اما نتوایند آن را به تمرین تبدیل کنید باز در سازندگی موفق نخواهید بود. به طور مثال در لاماسیا مرکزی تحت عنوان “مرکز توسعه و پیشرفت فوتبال پایه” دارند که در کنار این مرکز، مرکز دیگری وجود داشت که کارش توسعه علوم مربیگری بود. در کنار آن مرکز دیگری تحت عنوان “توسعه علوم تمرینات” وجود داشت که اصل کار در آنجا بود که افراد متخصص از صبح تا شب در آنجا کار میکردند که تمریناتی را ابداع کنند تا بازیکن به از نظر فنی به مقصود آنها برسد.
وی ادامه داد: در فوتبال پایه ایران نمیتوانیم بگوییم به طور کل علوم مربیگری نداریم و شاید حدود ۵۰ درصد باشد اما در بخش علوم تمرینی واقعا جایگاهی نداریم. از طرف دیگر تقسیمبندی سنی در فوتبال پایه ایران مشکل دارد. ما کلا ۵ رده سنی داریم. زیر ۱۰، ۱۲، ۱۴، ۱۶ و ۱۸ سال ردههای سنی ما هستند. این در حالی است که الان در دنیا بازیکنان را به ۱۲ رده سنی تقسیم میکنند. یعنی از ۷ سال تا ۱۸ هر سال یک رده سنی است و برایش طرح درس میشود و برای هر سن هم تمرین خاص خودش را طراحی میکنند. ما در زمینه علم تمرین و علوم مربیگری فوتبال پایه کاری نکردهایم. مثلا میگویند فلانی مربی تیمهای پایه است. اصلا اینگونه نیست. مربی رده ۷ ساله باید دوره کار با کودکان ۷ سال را ببیند و کسی که با کودکان ۹ ساله کار میکند باید دوره کار با کودکان ۹ سال را ببیند. هر کسی باید مدرک مربیگری رده سنی که قرار است با آنها کار کند را بگیرد. ما هنوز وارد این جزئیات نشدهایم و همه چیز را کلی میبینیم.
جلالی در ادامه تصریح کرد: الان کلا در مدارس فوتبال اولویت اول دیدگاه مالی و کسب درآمد است و سازندگی در اولویت نیست؛ مثلا میگویند هر کسی بیاید در مدرسه فوتبال ثبتنام کند باید ماهی یک میلیون تومان بپردازد که شاید همه توان پرداخت این پول را نداشته باشد. بخش زیادی از استعدادها از بخش ضعیف و متوسط جامعه هستند که به خاطر مسائل مالی از بین میروند. قبلا بچهها در کوچه و زمین خاکیها بازی میکردند اما الان دیگر این فضاها وجود ندارند.
او همچنین در پاسخ به این سوال که باشگاههای لیگ برتری چقدر در امر بازیکنسازی نقش دارند؟ گفت: سازندگی بازیکن باید در باشگاهها باشد. مدارس فوتبال باید فعالیت کنند اما این مدارس باید نهایتا تا سن ۱۳ سالگی فعالیت کنند و بعد از آن مسئولیت سازندگی با باشگاههاست. تا زیر ۱۳ سال آموزش و پرورش و مدارس فوتبال نقش دارند اما بعد از آن نخبهها باید جذب باشگاهها شوند. متاسفانه باشگاهها کار زیادی در این زمینه انجام نمیدهند چون بیشتر مدیران علاقهای به تیم پایه ندارند. یک باشگاه ۲۰ میلیارد تومان برای خرید یک بازیکن صرف میکند اما ۱۰ میلیارد برای تیمهای پایه خود خرج نمیکند. باشگاهها در بازیکنسازی نقش کلیدی دارند. آنها باید به باورهای جدیدی برسند. باشگاه باید بداند اگر یک بازیکن از تیم پایهاش بالا بیاید، همان یک بازیکن برایش سرمایه میشود. این هنر مدیریت است.
این کارشناس فوتبال در ادامه درباره اینکه فوتبال ایران برای بازیکنسازی باید به کدام سمت حرکت کند؟ گفت: فوتبال ایران به لحاظ دو عامل، شرایط خوبی دارد؛ استعدادی که در بازیکنان ما وجود دارد در برخی کشورها نیست. ما هم استعداد داریم و هم اقبال عمومی وجود دارد. خانوادهها دوست دارند هر کاری کنند که فرزندشان فوتبالیست شود. در این شرایط اگر برنامهریزی درستی انجام دهیم بعد از دو سال اثر شگفتانگیز پیشرفت را خواهیم دید. تشکیلات این کار در فدراسیون فوتبال باید تغییر کند. یعنی فدراسیون باید چارت تشکیلاتی برای بازیکنسازی در نظر بگیرد و نظام هماهنگ آموزش در کل کشور به وجود بیاید.
او ادامه داد: از ۷ تا ۱۸ سالگی بچهها باید نظام هماهنگ آموزش فوتبال داشته باشیم. سال به سال هم شیوه آموزش مختص به همان سن دنبال شود. در کل ما نیاز به نظام آموزش هماهنگ در کل کشور داریم. از طرف دیگر کانالهای پیشرفت بازیکنان را زیاد و تصریح کنیم؛ مثلا در فوتبال پایه تهران تیمی در دسته سه را میخرند تا یک رده بالاتر بیاورند و بفروشند و سود کنند ولی اصلا دیدگاهی برای پیشرفت بازیکنان وجود ندارد.