یک کارشناس مسائل دینی درباره ابعاد مختلف شخصیتی امام سجاد (ع) از بدو تولد تا امامت و دفاع از ولایت گفت:تولد امام سجاد(ع) همزمان با خلافت بنیامیه بود که خیانتهای زیادی در حق دین اسلام کردند، از این رو امام از کودکی با حکومت مکار معاویه و در ادامه خفقان یزید روبرو بود و در تمام این ایام در دفاع از ولایت آموزشهای لازم را دیده و در دوران امامت خود نیز با وجود بسته بودن فضای جامعه در حفظ دین تلاش بسیاری کرد.
حجتالاسلام احمد فتحی – کارشناس مسائل دینی اظهار کرد:چهارم شعبان، ۳۸ سال پس از هجرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرزندی پاک از سلاله فاطمه زهرا علیها السلام در مدینة النبی به دنیا آمد و چشم شیعیان را روشن کرد. نام ایشان «علی» بود که بعدها به «زینالعابدین» و «سجاد» مشهور شد. دو سال پس از تولد، جدش امیرمؤمنان علی(ع) در محراب عبادت، به شهادت رسید و پس از آن به مدت ۱۰ سال، شاهد حوادث دوران امامت عمویش امام حسن(ع) بود.
وی ادامه داد: از سال 50 هجری، به مدت 11 سال در دوران پرفراز و نشیب امامت پدرش حسین بن علی(ع) که با قدرتطلبی معاویه و پسرش یزید مصادف بود، در کنار ایشان قرار داشت و پس از آن، در محرمالحرام سال ۶۱ هجری پس از قیام و شهادت پدر بزرگوارش در حادثه کربلا، امامت و زعامت جامعه اسلامی را عهده دار شد. آن دوران که ۳۴ سال به طول انجامید، با حکومت عدهای از حاکمان مقارن بود که به ترتیب یزیدبنمعاویه (۶۱- ۶۴ ه. ق)، عبدالله بن زبیر (۶۱- ۷۳ که به صورت مستقل حاکم مکه بود)، معاویة بنیزید (چند ماه از سال ۶۴)، مروانبن حکم (نه ماه از سال ۶۵)، عبدالملک بن مروان (۶۵- ۸۶) و ولید بنعبدالملک (۸۶- ۹۶) بودند.
حوادث تلخ دوران امامت حضرت سجاد(ع)
فتحی یادآور شد: دوران امامت آن حضرت، با یکی از سیاهترین ادوار تاریخ اسلام همراه بود. بعد از حادثه دلخراش عاشورا و پس از انعکاس این خبر در سراسر کشور اسلامی، رعب و وحشت شدیدی بر جامعه حکمفرما شد و برای مردم مسلم گردید که یزید، پس از کشتن فرزند رسول خدا، که از قداست و عظمت بالایی برخوردار بود و به اسیری بردن زن و فرزندان او، از هیچ ظلم و جنایتی دریغ نخواهد کرد.
وی بیان کرد: از دیگر حوادث تلخ آن دوران، «واقعه حره» بود که بنا به نقل اکثر مورخین، لشکریان یزید، به فرماندهی مسلمبن عقبة، برای سرکوب مردم مدینه که در مقابل ظلم و جور حکومت بنیامیه به مخالفت پرداخته بودند، عازم آن شهر شدند و پس از حمله به مدینه، به دستور یزید، سه روز جان و مال و آبروی مردم مدینه مباح شد، از این رو عده زیادی از مردم بیگناه به قتل رسیدند .
این کارشناس مسائل مذهبی ابراز کرد: پس از آن واقعه، لشکریان یزید برای سرکوب عبداللهبنزبیر که در مقابل یزید، به مخالفت پرداخته بود عازم مکه شدند و پس از محاصره آن شهر، خانه خدا و حرم امن الهی را با منجنیق، سنگباران کردند و بر آن آتش گشودند به طوری که پردهها و سقف آن که از چوب ساخته شده بود در آتش سوخت.در آن ایام، شیعیان در خفا و تقیه روزگار سختی را سپری میکردند و جرأت هیچگونه اظهار محبت به اهلبیت(ع) را نداشتند و اگر چنین کاری میکردند، مورد شکنجه و آزار قرار میگرفتند و یا حتی به قتل میرسیدند، چنانکه «یحیی بن امطویل» از یاران با وفای امام سجاد(ع) به جرم دوستی و پیروی از اهلبیت(ع) دستگیر و دستها و پاهای او قطع شد و سپس به شهادت رسید. همچنین در زمان حاکمیت عبدالملک مروان، حدود ۱۲۰ هزار نفر از مردم بیگناه که بسیاری از آنها شیعیان اهلبیت(ع) بودند به دست حجاج بن یوسف که مردی سفاک و بیرحم بود، به قتل رسیدند.
قلههای رفیع فضیلت
وی یادآور شد: معرفت و شناخت تمام جنبههای شخصیتی ائمه(ع) برای ما انسانهای عادی و محدود در عالم طبیعت غیرممکن است چون آن انوار قدسیه در بالاترین مراتب و بلندترین قلههای فضیلت و کمال قرار داشته و غالب انسانها توان رسیدن به آن قلههای رفیع را ندارند و از درک آن عاجزند. امیر مؤمنان علی(ع) میفرمایند «ولا یرقی الی الطیر؛ و مرغان [بلند پرواز اندیشه ها] نمیتوانند به [بلندای ارزش] من پرواز کنند».
این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: عبدالعزیزبنمسلم، یکی از اصحاب امام رضا(ع) نقل میکند که ما در شهر «مرو» بودیم، روز جمعه در مسجد جامع آن شهر اجتماع کرده بودیم که از امامت سخن به میان آمد، پس از آن بر امام وارد شدم و در این رابطه از ایشان سؤال کردم، آن حضرت تبسمی کردند و فرمودند: «الامام واحد دهره، لا یدانیه احد ولا یعادله عالم ولایوجد منه بدل ولا له مثل ولا نظیر؛ امام یکتای زمان خویش است که احدی [در فضیلت] به او نزدیک نمی شود (به او نمیرسد) و هیچ دانشمندی با او برابری نمیکند و بدیل و مثل و نظیری ندارد».
فتحی افزود: طبیعی است که امام سجاد(ع) با آن مقام بلند معنوی و غرق بودن در اقیانوس بیکران یاد خداوند و لبریز بودن وجود او از حلاوت ذکر حق، بیشتر وقت خود را به عبادت بپردازد. امام محمد باقر(ع) درباره عبادت پدر خود میفرماید «بلغ من العبادة ما لم یبلغه احد وقد اصفر لونه من السهر ورمضت عیناه من البکاء ودبرت جبهته من السجود و ورمت قدماه من القیام فی الصلاة؛ به حدی عبادت کرده بود که دیگران به آن حد عبادت نمیکنند و از شب زندهداری رنگش زرد گشته بود و از گریه چشمانش سرخ شده بود و از سجده پیشانیاش برجسته شده بود و از ایستادن برای نماز، پاهایش ورم کرده بود».
وی ادامه داد: این ویژگی امام سجاد(ع) چنان برجسته بود که علمای دیگر مذاهب زبان به تحسین او گشوده اند، چنان که مالک بن انس (رئیس مذهب مالکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت) میگوید: «ولقد بلغنی انه کان یصلی فی کل یوم ولیلة الف رکعة الی ان مات؛ به من خبر رسیده که علی بن الحسین علیهما السلام در شبانه روز، هزار رکعت نماز میخواند و این کار تا زمان وفات او ادامه داشت»، همچنین ابن ابیالحدید میگوید «وکان الغایة فی العبادة؛ [علی بن حسین علیهما السلام] نهایت در عبادت کردن بود». به همین خاطر آن حضرت به «زینالعابدین» یعنی زینت عبادت کنندگان، مشهور گشت.
خشوع در عبادت امام زین العابدین علیه السلام
این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: امام سجاد(ع) به خاطر معرفت کامل و عشق وافری که به معبود خویش داشت و مقام الوهیت را به خوبی درک کرده بود، در هنگام امور عبادی به پروردگار خود توجه کامل پیدا میکرد و نسبت به تمام امور اطراف خود بیتوجه میگشت، آن چنان قلب او سرشار از یاد و ذکر خدا میشد که فضای دل را بر دیگر مخلوقات تنگ میکرد. ابونعیم اصفهانی از علمای اهل سنت نقل میکند که «کان علی بن الحسین اذا فرغ من وضوء الصلاة وصار بین وضوئه وصلاته اخذته رعدة ونفضة، فقیل فی ذلک، فقال: ویحکم اتدرون الی من اقوم ومن ارید اناجی؛ همواره پس از وضو گرفتن و قبل از اقامه نماز، علی بن الحسین را لرزهای فرا میگرفت، از ایشان درباره این حالت سؤال شد، امام علیه السلام فرمودند: وای بر شما! آیا میدانید که به درگاه چه کسی میایستم و با چه کسی میخواهم مناجات کنم»؟
سیادت و عظمت امام سجاد(ع)
فتحی بیان کرد: حاکمان بنیامیه و تمام کسانی که از اهل بیت(ع) بغض و کینهای به دل داشتند، تمام سعی و تلاششان این بود که با تبلیغات سوء بر علیه این خاندان، آنان را به انزوا کشانده و محبت مردم را نسبت به آنان کم کنند و نور ولایت را خاموش سازند «یریدون لیطفؤوا نور الله بافواههم والله متم نوره ولوکره المشرکون» «آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، ولی خداوند نور خود را کامل میکند، هر چند کافران خوش نداشته باشند». ولی با همه این دسیسهها و نیرنگها و تبلیغات سوء، این خاندان در بین مردم مقام و منزلت والایی داشتند و مورد احترام و تکریم واقع میشدند.
اصلاح جامعه
وی افزود: امامان معصوم(ع) همانند پیامبران الهی، هر کدام بر حسب شرایط زمان خود، به گونهای خاص، از کیان اسلام دفاع کرده و اصول و مبانی اعتقادی و احکام الهی را تبلیغ کردهاند. در زمان امام سجاد(ع) خلفای بنی امیه آشکارا قوانین اسلامی را زیرپا میگذاشتند و از هر گونه ظلم و ستم و اشاعه فحشا دریغ نمیکردند. این اوضاع سیاسی و جو فرهنگی، شیوههای مبارزاتی خاصی را میطلبید، از این رو آن حضرت، برای پیشبرد اهداف الهی و گسترش معارف اسلامی و مقابله باظلم و فساد دستگاه حکومتی بنیامیه، که در حال سرایت به تمام جامعه اسلامی بود، از شیوههای خاصی استفاده میکردند.
زنده نگه داشتن یاد عاشورا
این کارشناس مسائل دینی تصریح کرد: در زمان حکومت خلفای بنیامیه، جامعه اسلامی چنان از مسیر خود منحرف شده بود که سنتهای رسول خدا(ص) ترک و بدعتهای زیادی در دین گذاشته میشد و کسانی چون یزید، که همه فرقههای اسلامی بر فاسق بودن او اتفاق نظر دارند و ترک نماز و شرب خمر را به او نسبت میدهند، در راس حاکمیت اسلامی قرار گرفتند، از این رو امام حسین(ع) با هدف مبارزه با ظلم و فساد عمال بنیامیه و احیاء سنت امر به معروف و نهی از منکر و باز گرداندن جامعه اسلامی به مسیر مستقیم، آن حماسه بزرگ تاریخ را رقم زد و با اهداء خون خود، نهال نوپای اسلام را زنده نگه داشت.
فتحی خاطرنشان کرد: پس از واقعه جانسوز عاشورا، امام سجاد(ع) در هنگام اسارت در کوفه و شام، بدون هیچ ترس و واهمهای از دستگاه جبار بنیامیه، با خطبههای آتشین خود به روشنگری جامعه نسبت به چنین واقعه اسفباری پرداخت و مردم را از عواقب شوم آن، آگاه ساخت. پس از آن نیز از هر فرصتی برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا و بیان کردن آن قیام عظیم، استفاده میکرد. به عنوان نمونه آن حضرت در موقعیتهای مختلف به یاد مظلومیت پدر و فرزندان و یاران با وفایش میگریست.بدون شک چنین کارهایی از طرف امام، اثر و نتیجه سیاسی مثبتی داشت، چون یادآوری مکرر فاجعه کربلا نمیگذاشت که ظلم و جنایت حکومت اموی از خاطرهها فراموش شود و از طرفی در افکار عمومی برای حکام اموی بسیار گران تمام میشد و مشروعیت آنان را زیر سؤال میبرد.
پند و ارشاد امت
این کارشناس مسائل دینی اضافه کرد: روش دیگر امام سجاد(ع) در حفظ کیان اسلام و تبلیغ معارف الهی و مبارزه با ظلم و فساد، همان روش عمومی اولیاء الهی و ائمه اطهار(ع ۹ بود، یعنی از راه موعظه و پند و ارشاد، مردم را با اندیشههای ناب اسلام، آشنا میکرد و همچون پدری دلسوز و مهربان، آنان را از گرفتار شدن در گرداب ظلمت و تباهی، بر حذر میداشت و همچون خورشیدی فروزان راه هدایت و رستگاری را بر مردم روشن میکرد.
فتحی یادآور شد: برخی از این مواعظ و بیانات امام سجاد(ع) سخنانی است که هر جمعه در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله ایراد میفرمودند. همچنین سخنان و مواعظ دیگری که آن حضرت در جمع شیعیان و پیروان خاص خود ایراد میکردند، از طریق یارانی چون ابو حمزه ثمالی نقل شده است. علاوه بر این، امام به صورت حضوری یا در قالب نامه، فقها و محدثان و قضات درباری را مورد وعظ و پند قرار میدادند و آنان را به پیروی از حق، دعوت میکردند. برای نمونه امام زینالعابدین(ع) در نامهای دلسوزانه به زهری از محدثان و فقیهان دربار عبدالملک بن مروان، او را از عاقبت کارش آگاه ساخت و از او خواست که از گمراهی دست کشیده و راه راست را در پیش گیرد.
وی گفت: در فرازی از این نامه، امام سجاد(ع) چنین میفرماید «احذر فقد نبئت وبادر فقد اجلت انک تعامل من لا یجهل وان الذی یحفظ علیک لا یغفل، تجهز، فقد دنا منک سفر بعید وداو ذنبک فقد دخله سقم شدید؛ بر حذر باش که به تو اعلام [خطر] شد و گام بردار و عمل کن که به تو مهلت داده شده، به درستی که با کسی معامله میکنی که نادان و جاهل نیست و آن کسی که حساب اعمال تو را نگه میدارد از تو غافل نمیشود، پس آماده سفر باش که سفری دور در پیش داری و گناهت را درمان کن که سخت بیمار شده است».
به گفته این کارشناس مسائل دینی امام سجاد(ع) با این شیوه حکیمانه، ضمن این که مردم را موعظه و نصیحت میکرد و تفکرات اصیل اسلامی را به آنان منتقل میکرد، از آن به عنوان شیوهای سیاسی برای مقابله با ظلم و ستم دستگاه حاکم استفاده میکرد و در عین حال حساسیت حکومت را برنمیانگیخت. در نتیجه، آن حضرت میتوانست در یک فضای مناسب، اهداف و آرمانهای والای خود را عملی سازد.
اصلاح جامعه در قالب دعا
فتحی ابراز کرد: هرچه از حاکمیت خلفای بنیامیه میگذشت، انحطاط جامعه بیشتر میشد و اهلبیت(ع) که کفو قرآن بودند، مورد بیتوجهی و بیمهری بیشتری قرار میگرفتند. آنان بر منبرها لعن میشدند و حکام بنیامیه مورد ستایش قرار میگرفتند. کار به جایی رسیده بود که در جامعهای که جهاد و شهادت و علم و تقوا ارزش بود، خنیاگران و آوازه خوانها ارزش پیدا کردند، چنان که یکی از آوازه خوانهای مشهور زن، وقتی وارد مکه شد، آن چنان مورد استقبال قرار گرفت که در مورد هیچ مفتی و فقیه و محدثی سابقه نداشت.
وی ادامه داد: در چنین جامعهای و با در نظر گرفتن محدودیت و فشار سیاسی، امام سجاد علیهالسلام دعا و نیایش را به عنوان راه کاری مناسب برای مقابله با چنین وضعیتی انتخاب نمود و با این روش حکیمانه، جامعهای را که در حالت رکود اخلاقی بود، تحرکی دوباره بخشید و نور ایمان را در دلهای تیره و تار آنان زنده کرد. امام علیه السلام در این دعاها گذشته از مسائل اعتقادی و اخلاقی، به دو جنبه خاص توجه و اهتمام ویژه میورزید.
تواضع امام زین العابدین علیه السلام
این کارشناس مسائل مذهبی گفت: چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، در میان مردم از جایگاه والایی برخوردار بود و فضائل اخلاقی، موقعیت علمی و قرابتی که با رسول خدا(ص) داشت، سبب شده بود که عامه و خاصه او را احترام و تعظیم کنند، ولی با وجود چنین برخوردی از طرف مردم، تواضع و فروتنی یکی از ویژگیهای ممتاز اخلاقی آن حضرت به شمار میرفت، به حدی که در پارهای از اوقات مورد اعتراض برخی از مسلمانان واقع میشد.
فتحی تاکید کرد: امام سجاد(ع) ر رفتار با مردم آن چنان متواضع بودند که برخی اوقات سعی می کردند در میان مردم ناشناخته باشند تا بتوانند متواضعانه با مردم برخورد و به آنها خدمت کنند. امام صادق(ع) فرمایند «امام سجاد(ع) هنگامی که مسافرت میکرد با قافلهای حرکت میکرد که او را نمیشناختند و با اهل کاروان شرط میکرد که در طول سفر خدمتگزار آنان باشد».
دستگیری از ستمدیدگان و نیازمندان
وی ابراز کرد: امام زینالعالدین(ع) همان طور که در عبادتهای فردی زبان زد عام و خاص بود، در عبادات اجتماعی نیز، همه را به حیرت واداشته و خدمت به خلق، به خصوص دستگیری و دلجویی از نیازمندان را زینت بخش رفتار خود قرار داده بود، آن حضرت نسبت به بهبود وضع زندگی فقراء و محرومین، اهتمام فراوانی داشت و چنان بر این کار مداومت میورزید که آثار حمل طعام برای فقرا، بر روی جسمشان باقی مانده بود.
فضائل و مناقب امام سجاد علیه السلام
علم امام سجاد(ع)
این کارشناس مسائل دینی افزود: از فضائل و مناقب بارز ائمه(ع) علم گسترده آنها است که از آن به «علم لدنی» تعبیر میشود، علمی که از منبع فیض و ذات حق سرچشمه میگیرد. امام باقر(ع) میفرماید: «ان لله عزوجل علمین: علم لا یعلمه الا هو وعلم علمه ملائکته ورسله فما علمه ملائکته ورسله فنحن نعلمه؛ خداوند دو گونه علم دارد، یکی علمی که مخصوص اوست و دیگری علمی که به ملائکه و رسولانش تعلیم کرده است و ما (ائمه) از این علم که به ملائکه و رسولان آموخته است، بهرهمند هستیم».
فتحی با بیان اینکه یکی از ویژگیهای ممتاز آن حضرت، احاطه علمی ایشان به اصول اعتقادی و احکام اسلامی بود، خاطرنشان کرد: در مقابل هر سؤالی که از امام میشد، پاسخی دقیق و اعجاب انگیز، بیان میکردند. این ویژگی منحصر به فرد، دانشمندان دیگر مذاهب را به تحسین و اعجاب واداشته بود، ولی جای بسی تعجب و تاسف است که چگونه آن حضرت با آن مقام و عظمت علمی، مورد بیمهری و بیتوجهی مردم و حتی دانشمندان و عالمان قرار میگرفت و لذا در زمره شاگردان ایشان فقط نام معدود کسانی همچون: جابربن عبدالله انصاری، ابوحمزه ثمالی، یحیی بن ام طویل و محمدبنجبیربن مطعم، دیده میشود.
برگی از کتاب علم امام زین العابدین(ع)
وی تصریح کرد: کتاب صحیفه سجادیه که حاوی ادعیه و مناجاتهای چهارمین پیشوای شیعیان است، یکی از بزرگترین و مهمترین گنجینههای حقایق و اسرار الهی به شمار میرود، به همین خاطر به القابی چون «انجیل اهلبیت(ع)» و «زبور آل محمد(ص)» و «اخت القرآن» مشهور گشته است.
کثرت عبادت امام علیه السلام
از مهمترین عواملی که انسان را به سوی انجام عبادات بیشتر فرا میخواند، چشیدن طعم شیرین عبادت است و اگر انسان به مرتبهای از کمال برسد که حلاوت عبادت را در اعماق وجود خود حس کند، هرگز وقت خود را در امور دیگر صرف نخواهد کرد، به همین منظور باید یکی از خواستههای ما از درگاه خداوند، این باشد که «واذقنی حلاوة ذکرک؛ [پروردگارا] حلاوت و شیرینی یادت را به من بچشان».