کار خیلی از زندگی های مشترک امروزه به آه حسرت کشیده که ای کاش این کار را نکرده بودیم یا مثلا ازدواج نکرده یا با شخص دیگری ازدواج می کردیم، درحالیکه همین زندگی کنونی شان فریادی است که می گوید: «مرا نجات بده» و تنها نیاز به یک به روزرسانی دارد و این به روزرسانی با عشق و محبت امکان پذیر است، اما چطور راه تا نیمه رفته را می توان قدری به عقب برگشت؟
گروه زندگی : ده سال از زندگی مشترک شان گذشته بود، تصور می کرد همه چیز به قدری عادی شده که مثلا اگر ازدواج هم نکرده بود شرایطش با الان فرقی نداشت، انگار دیگر هیچ حس و حالی به ادامه نداشت و همه چیز برایش حالت خنثی گرفته بود، اگر کسی از او درباره ازدواج می پرسید قطعا پاسخ می داد که همان چند سال اولش جذاب است! اما واقعا چرا اینطور بود که ازدواج همان چند سال اولش جذاب بوده ؟ هیچوقت خیلی دقیق دراین رابطه فکر نکرده بود.
هر روز از سرکار به منزل می رفت ، شام می خورد، می خوابید و فردایش دوباره سرکار و این چرخه هر هفته تکرار می شد، هیچ هیجانی در زندگی اش نبود، نه اینکه همسرش بد باشد، اتفاقا اصلا نه حرفی نه حدیثی و البته نه محبتی! رسیدیم به کلمه کلیدی! «محبت»!
مدتی بعد که با هم به خاطر همین زندگی یکنواخت نزد روانشناس رفتند، فهمیدند که تازه باید برای ارتقای یک زندگی مشترک هم تلاش کرد ، وگرنه همه چیز طبیعی است که بعد از مدتی یکنواختی جای خود را به زیبایی های یک زندگی می دهد. در نهایت هر دو فهمیدند که چه مجرد باشند و چه متاهل برای ارتقای شرایط زندگی شان هر چند وقت یک بار باید به قول مهندس ها خود و زندگی شان را آپدیت کنند! عشق و محبت هم بهترین آپدیت یک زندگی مشترک است یعنی خودشان را به روز کنند، چطور و چگونه را دیگر با کمک روانشناس پیدا کردند.
از مهم ترین مراحل زندگی هر فردی ازدواج است، آنقدر مهم است که حتی از قبل آن نیز مهم تر است چرا که دیگر تمام زندگی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد و هیچ چیزی جدا از آن وجود ندارد. همه خوشبختی ها و احساس رضایت ها یا نارضایتی ها و ناخوشنودی ها دیگر بدان بستگی است اما از این هم مهمتر این است که وقتی انتخابت را کردی و وارد یک رابطه زناشویی شدی، چطور باید آن را حفظ کنی و مهمترین پایه هایش چه چیزهایی هستند. مثل پایه های یک میز یا حتی چرخ های یک ماشین که همه با هم باید متعادل باشند. عشق و محبت همان تعادل یک زندگی است همان چرخ ها یا همان پایه های یک زندگی که نباید هیچوقت کاهش پیدا کند، مثل هورمون های بدن که اگر یکی یا دو تا زیاد بالا یا پایین شوند همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهند. همه آرامش های پس از آن در زندگی و یا بالعکس استرس ها و اضطراب ها بدان بستگی دارد.
ما هر هفته با سرفصلی از کتاب «مطلع عشق» همین موقع میزبان نگاه شما می شویم تا پای پدرانه هایی از یک رهبر فهمیم بنشینیم که برای جزئی ترین مسائل زندگی خانواده ما هم نصایحی دارد که اگر بدان عمل کنیم ، قطعا پشیمان نخواهیم شد و رضایت را نیز در زندگی مان خواهیم داشت از توجه به سادگی برای شروع یک زندگی و تجملاتی شروع نکردن آن صحبت کردیم تا اعتماد به هم داشتن، عیب جویی نکردن و مسائل دیگر، حال رسیدیم به کلید یک زندگی رضایت بخش یعنی همان عشق و محبت.
*از محبت خارها گل می شود
رهبر فرزانه انقلاب می فرمایند: «زن و شوهر باید به هم محبت بورزند. این اساس خوشبختی است. خوشبختی در این است که زن و شوهر همدیگر را دوست داشته باشند. وقتی محبت باشد، از محبت خارها گل می شود. اگر چیز ناخوشایندی هم در همسر وجود داشته باشد، وقتی محبت بود، آن چیزهای ناخوشایند به کلی رنگ می بازد و محبت همه چاله ها را پر می کند.»
خداوند در قرآن کریم می فرمایند: از نشانه های قدرت او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد. یقینا دراین کار نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند.» پس این نسخه مودت و دوستی را خداوند از اصل و اساس زندگی مشترک قرار داده است اما چطور باید این نسخه محبت را پس از گذشت سال ها از زندگی مشترک دوباره و چند باره تجویز کرد؟
محبوبه بخشایشی، روانشناس خانواده و زوج درمانگر در این باره می گوید: «زنان در این راستا نقش خیلی حیاتی و اثرگذاری دارند و با استفاده از تکنیک هایی ساده می توانند عشق و محبت را در زندگی ودر کنار فرزندان و همسرشان تقویت کنند. استفاده از کلمات محبت آمیز از مهمترین راهکارهای ابراز محبت است. خیلی از همسران هستند که وقتی چند سال از زندگی مشترکشان می گذرد دیگر مثل بالش یا مبل خانه شان با همسر برخورد یا صدایش می کنند، دیگر نه عزیزمی ، نه جانمی و نه تکنیک های دیگری که همه اینها شاید به ظاهر اثرگذار نباشد اما به واقع تداوم بخش نشاط و گرمی در خانواده است.
خیلی از آقایان هستند که در ابراز محبت ضعیف اند و تبحری مثل خانم ها ندارند، اگر خانم ها پیش قدم بشوند، خیلی راحتتر همسران با آنها در این زمینه برخورد محبت آمیز می کنند. برخی خانم ها از یک جایی ببعد دیگر می گویند اگر کلام محبت آمیز نشنویم، دیگر محبت نمیکنیم یا مثلا اعتراض می کنند که چرا او به من محبت کلامی نمی کند، درحالیکه باید مداومت داشت تا نتیجه گرفت. ضمن اینکه علاوه بر بیان زیبا و محبت آمیز باید محبت را در عمل نیز نشان داد. در روایات داریم که علی(ع) درباره حضرت زهرا(س) می فرمایند که زهرا هیچگاه مرا عصبانی نکرد، مخالف رأیم کاری نکرد و هرگاه به او نگاه کردم، غم و غصه هایم فراموشم شد. در روایات داریم که بانوی اسلاام با احترام کامل با همسرشان همیشه صحبت میکرد و او را عموما با کنیه اش ابالاحسن خطاب می کرد.»
وی همچنین می گوید: «در جامعه امروز زیاد میبینیم که همسران پس از ازدواج هم خودرایی و خودمحوری خود را حفظ می کنند و وقعی به حرف همسرشان نمی گذارند و این را مایه مباهات هم می دانند، در حالیکه یکی از مسائلی که محبت بین همسران را زیاد می کند همین مراعات شأن همسر است. دو نفری که با هم زندگی مشترک دارند تنها به ظاهر با هم عقد نکرده اند بلکه به خواسته های هم نیز توجه نشان می دهند. حتی شاید گاه پیش بیاید که کاری را دوست ندارند اما به خاطر طرف مقابلشان بدان تن می دهند و به قولی روی همسرشان را زمین نمی اندازند. بنابراین کمی احترام و از خودگذشتگی محبت را نیز افزایش می دهد.»
*قدردانی یکی از راه های ابراز محبت
خیلی پیش می آید برای خانواده هایی که دچار از هم پاشیدگی یا بحران روابط با هم می شوند که وقتی خانم اعتراض می کند که همسرش به او محبتی ندارد، آقا هم می گوید که همه چیز را برای همسرش تأمین کرده ولی باز هم او معترض است درحالیکه این تأمین تنها از بعد مادی بوده!
بخشایشی دراین رابطه توضیح می دهد: « این باور غلط است که آقایان تنها به نیازهای مادی داخل و بیرون خانه باید توجه کنند ، هر چند که همسران در این زمینه هم باید قدردان باشند و هم کلامی و هم غیرکلامی قدرشناسی کنند اما به واقع این احساس قدرشناسی و محبت باید کلامی هم باشد یعنی اینکه من میبینم توچه زحماتی برای ما میکشی، یا اینکه ما به محبت و حضور تو هم جز مادیات احتیاج داریم. همچنین زن و شوهر بیشتر درباره مسائل مورد علاقه خود با هم صحبت کنند و این خود محبت می آورد ، هرچقدر که حرف زدن کمتر باشد، این ارتباط هم ضعیف تر می شود و افراد بعد مدتی تصور می کنند که هیچوقت هیچ حسی به هم نداشته اند و اصلا چرا از اول با هم ازدواج کرده اند درحالیکه از ابتدا به هم محبت می کردند اما بعد آن را به فراموشی سپرند.
*محبت محتاج تلاش و ابتکار است
در همان مثال اولی که در گزارش آوردیم زن و شوهر تصور می کردند که هیچ نیازی به به روزرسانی احساسات و محبتشان به هم ندارند، درحالیکه اینطور نیست رابطه هم چون مسائل دیگر نیاز به روزرسانی دارد. ضمن اینکه برخی هم تصور می کنند که دیگر چون ازدواج کردند همه چیز تمام شد و نیازی به هیچ عمق بخشی به پیوندها ندارند درحالیکه اگر زندگی زوج هایی که سالیان سال مثلا پنجاه تا هفتاد سال هم با هم زندگی کرده اند، بیاندازیم که از زندگی شان رضایت دارند متوجه نکات ریزی از این تلاش ها و پیوند قلبی می شویم.
رهبر فرزانه انقلاب در این رابطه می فرمایند: «اگر می خواهید محبت باقی بماند به جای اینکه از طرف مقابلتان توقع کنید که او مرتب به شما محبت کند از دل خودتان بخواهید که تراوش محبت او روز به روز بیشتر شود . محبت بطور طبیعی محبت می آفریند».
این جملات کلیدی را باید از طلا نوشت، عشق پاداش عشق است و محبت خود طبیعتا محبت می آفریند. هرچند که در دنیای امروز تعبیر بدی از محبت می کنند واین عشق هایی که در فیلم و سریال های غربی، ترکیه ای و کره ای نشان می دهد هیچکدام واقعیت ندارد و اگر به کنه اش بروی همه فیلم است و جز یک هوس بازی جنسی چیز بیشتری نیست و خیلی از جوانان ما هم آن را جدی می گیرند و تصور می کنند که زندگی در واقع همین است ، اما آن محبت و عشق ها مبانی انسانی ندارد روی شهوات زودگذر است. خیلی هایشان را اگر ببینیم در واقع هم اتفاق افتاده باشد که فیلم هم نباشد باز هم بعد مدتی به طلاق و جدایی ختم می شود.
محبت واقعی همان است که ما در زندگی پدربزرگ ها و مادربزرگ هایمان دیده ایم همان که عشقشان رابا یک غذای خوشمزه و چای قندپهلو به هم نشان می دادند یا شانه زدن به موهای یکدیگر و پیرشدن به پای هم، نه عشق شهوانی چهار روزه که بعد ازآن هم مشخص نیست به کجا ختم می شود.
از منظر اسلام آنچه بیش از هر چیز دیگری پیوند محبت بین زن و شوهر را تحکیم می دهد، اخاق نیکو پایبندی به یکدیگر است . اگر فضای خانه با فضائل اخلاقی عطرآگین شود کمتر چیزی آن را از بین می برد. بحرا دنیای امروز جوامع غیردینی بی توجهی به بعد معنوی است. زندگی زناشویی قوام، تحکیم و استمرارش بر محبت، دوستی، تفاهم ، احترام متقابل و رعایت حقوق یکدیگر است و این اختصاص به زن یا مرد تنها ندارد بلکه هر دو باید بدان توجه کنند.
*فرزندآوری پایان بخش محبت زوجین نیست
از یک زوجی که از روابطشان تا حدودی ناراضی بودند، شنیده بودم که تا زمانی که بچه دار نشده بودند هیچ مشکلی نداشتند و اتفاقا خیلی هم به هم محبت می کردند اما از زمانی که بچه ها یکی و بعد هم دو تا شدند دیگر همه چیز از یادشان رفت و اصلا دیگر محبتی هم به هم نداشتند آنقدر که خانم تصورات نادرستی درباره همسرش کرده بود و همین باعث اختلافاتشان شده بود.
فرزندآوری نباید مانع محبت زوجین به هم شود، فرزندان بخشی از زندگی و مهمترین بخش آن هستند اما در واقع زن و شوهر نباید همدیگر را فراموش کنند و رابطه دو نفره شان را فدای بچه ها کنند هرچیزی باید جایگاه خود را داشته باشد و در این زمینه هم می بایست زن و مرد زمان کافی برای همدیگر بگذارند تا خود و رابطه شان به فراموشی سپرده نشود. ضمن اینکه خود بچه ها هم باید محبت کردن والدینشان به هم را ببینند و ازآن یاد بگیرند و این خود در تربیت آنها نیز اثرگذار است.
در نهایت اگر از این پس این مطلب را خواندید به خود برگشتید و دیدید که زندگی مشترک تان نواقصی از لحاظ عاطفی دارد ابتدا به خودتان رجوع کرده و علتش را در خود بیایید اینکه کجاها کم گذاشتید، کجاها باید بیشتر تلاش کنید و بامشارکت هم نواقص را رفع و به یک به روزرسانی ناب در زندگی مشترک با هم برسید و بدانید که ازدواج پایان راه نیست ، آغازی بر راهی پر از فراز و نشیب است.