اهل کویرگردی نیستید؟ دلتان دارو درخت و سبزی و طراوت میخواهد؟ طوری نیست، در همین کرمان، کویری ترین شهر ایران به خواسته دلتان میرسید. کافی است وارد بزرگراه هفت باغ شوید تا به جاده شاهزاده ماهان برسید، انتهای این جاده «باغ شازده» به رویتان لبخند میزند، باغی که از سردر تا سرسبزیاش رازهایی دارد برای پی بردن.
گروه زندگی- سمیه دهقان زاده: در گشت وگذار بهاری خود، چطور است سری به کویری ترین استان ایران بزنیم. کرمان را میگویم، همان خاستگاه مردمانی بلند نظر و شجاع که ۱۱درصد از وسعت ایران را به خود اختصاص داده و بخشی از کویر لوت را در آغوش گرفته است.
پیش به سوی باغ شازده و ماجراهایش
اهل کویرگردی نیستید؟ دلتان دارو درخت و سبزی و طراوت میخواهد؟ طوری نیست، در همین کرمان به خواسته دلتان میرسید. کافی است وارد بزرگراه هفت باغ شوید و خود را به جاده شاهزاده ماهان برسانید، انتهای این جاده «باغ شازده» به رویتان لبخند خواهد زد.
باغی که مانند نگینی سبز رنگ در دل کویر می درخشد و تاریخ احداث آن به زمان قاجار برمی گردد.
آن وقت که محمد حسن خان در میانه (جاده کهن ابریشم) جاده بم-کرمان، امر کرد به بناشدن باغی درندشت و سرسبز.
اما مگر میشود وسط گرما و بیابانهای کرمان، باغ به پا کرد آن هم سرسبز و همه چیز تمام. پاسخ شما با ورود به باغ و آبادانی بی نظیرش، تمام و کمال داده میشود.
قصه پرغصه جای خالی کاشیها
به سردرخانه باغ که برسید، مرز بین خشکی و سرسبزی را به چشم میبینید، کاشی کاری و معماری آن خیره کننده است و نمیشود سرسری از آن گذشت.
کمی به سردر باغ دقیق شوید، جای خالی چند کاشی بر روی سردر را میبینید؟ اینها نه بر اثر تخریب است و نه گذشت زمان. بلکه برای خودش داستانی دارد شنیدنی. حاکم آن زمان ظالم بوده و ستمگر، ولی خب همه به جبر باید گوش به فرمانش میبودند، معمارباشی قصه ما هم داشته آخرین کاشیهای سر در باغ را سرجایش میگذاشته که خبر مرگ حاکم را میشنود، همان موقع ابزار کارش را به دیوار میکوبد و فرار را به قرار ترجیح میدهد و هنوز که هنوز است تاریخ و جای خالی کاشیهای سر در، داستان حاکم ظالم را برایمان بازگو میکند.
راز سرسبزی باغ در دل کویر
خب بیایید به داخل باغ برویم، درختان سربه فلک کشیده، حوضهای مملو از آب با فوارههایی خروشان است و جویهای آن تا انتهای باغ کشیده شده است، این همان باغ و دار و درختی است که قولش را داده بودیم.
صدای زمزمه جوی آب گرداگرد باغ، وجود درختان سرو و چنار که نور در بین آنها قایم باشک بازی میکند، رویایی است. وقتی در باغ قدم بزنید شکست نور در مسیر دلتان را میبرد بس که زیباست و چشم نواز.
سرسبزی و آبیاری این باغ در میان کویر، معمای ذهنتان شده؟ حق دارید، اما راز این سرسبزی آبهای قنات و رودخانهای است که توسط کوههای چوپار اطراف تامین و آبیاری میشود، یک مهندسی آب تر و تمیز که در زمان خودش شگفت انگیز بوده.
باغ شازده با ۷۰۵ هکتار وسعت، فرش سبزرنگی است که میان کویر گسترده شده و فرقی نمیکند کجای باغ باشید به جهت شیب در معماری باغهای ایرانی طنین جاری آب به روحتان مینشیند و لبخند به صورتتان میآورد.
فکرش را بکنید، فواره های آب نماهای این باغ، تنها با نیروی پتانسیل آب و جاذبه، همیشه در جریان هستند و نمای زیبای باغ را دو چندان می کنند. این آبها پله پله به پایین میآیند و در آخر نیز به جویی ریخته میشوند و برای آبادانی به طرف روستایی که در نزدیکی باغ شازده قرار داد میریزند. به همین قشنگی، هم خودش سرسبز میماندو هم همسایههایش را سیراب میکند.
از بالاخانه تا برج مراقبت
خوش خوشان که به انتهای باغ برسید عمارتی دو طبقه را پیش روی خود میبینید که بالاخانه صدایش میزنند. قبلترها اینجا سکونتگاه اصلی یا دائمی مالک باغ بوده، از پلههای داخلی عمارت که بالا بروید، کل باغ پیش روی شماست و شگفتی عالمی را به چشم خواهید دید.
عجله نکنید، هنوز گشت و گذارتان تمام نشده. بیایید سری به پشت بالاخانه بزنیم.
انجا فضایی وجود دارد که امکان باغی خصوصی تر را به ساکنینش میدهد. این قسمت هم با وجود باغچه های میوه و گذرگاه هایی با درخت های سایه دار و پیاده راه هایی موازی با بنای بالاخانه همانند تکه ای از بهشت میماند، سیر تماشایش کنید و به خاطر بسپاریدش.
ساختمان حمام و برج مراقبت از دیگر قسمتهای این باغ است.
قدم زدن در باغ شازده، آرزوی بسیاری از مردم دنیا
باغ شازده در ۱۴ آبان ۱۳۵۳در فهرست آثار ملی ثبت شد و سال ۱۳۹۰ در نشست سی و پنجم میراث جهانی یونسکو به همراه هشت باغ ایرانی دیگر در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسید.
اطلاعات این باغ از طرف یونسکو به ۳۵ زبان ترجمه و در نقشه گردشگری یونسکو قرار گرفتهاست و خیلیها آرزوی دیدن «باغ شازده» ایران را دارند، جایی که ما میتوانیم با کمی برنامهریزی و همت به راحتی در ان قدم بزنیم و آرزوهای بسیاری از گردشگران دنیا را برای بودن در باغ شازده، زندگی کنیم.