حتما انتظار دارید که به سوال «حالا چی بپزم؟» شما پاسخ درخوری بدهیم. انتظار بجایی است و اصلا ما برای همین اینجا هستیم که به شما بگوییم «حالا چی بپزید!». اما گزینه پیشنهادی ما غذایی است که در اسمش «آلو» دارد و در رسمش هیچ خبری از آلو نیست! یعنی آلو دارد، اما نه از آن آلوها که ما و شما فکرش را می کنیم. ظاهراً شیرازی های عزیزمان، سیب زمینی را آلو صدا می کنند و وقتی می گویند «دوپیازه آلو» منظورشان همان دوپیازه سیب زمینی است.
گروه زندگی- مژده پورمحمدی: فرض کنید قرار است امشب قرمه سبزی بپزید. شاید هم طبق برنامه غذایی ماهانه تان، بنا بر این است که شما پلو بپزید و همسر محترم از بیرون کباب بگیرد و خانوادگی بزنید به بدن! خلاصه اینکه برای وعده بعدی خانواده، یک غذای مجلسی درنظر گرفته اید.
حتما کمابیش شکم تان را صابون زده اید و به نوگلانتان هم وعده و وعید داده اید که اگر بچههای خوبی باشند و سه ساعت بدون هیچ حرکتی دست به سینه بنشینند و به دیوار سفید روبرویشان زل بزنند، شام یا ناهار چرب و لذیذی در انتظارشان است.
حالا در ادامه، چه میکنید؟ اگر ناگهان غذا تغییر کند و تبدیل به طعام ساده تری بشود، میخورد توی ذوقتان؟ بچه ها چطور؟ بنظرتان میتوانند با این تغییر کنار بیایند؟
گمان کنم اگر همدلانه با آنها صحبت کنید، بتوانند پذیرای این تغییر شوند. لابد میپرسید که حالا چرا برنامه عوض شود؟ مگر چه شده؟
چیز خاصی نشده! شما یا همسرتان تصمیم گرفته اید امروز یک سناریوی تربیتی و البته نوعدوستانه، در خانه تان اجرا کنید.
بعد از توافق همسرانه، بچه ها را صدا کنید و باب گفتگو را با آنها باز کنید:
– بچه ها حتما می دونین که قرار بود امشب کباب بخوریم. آره؟
– اوهوم!
– خیلی کباب دوست دارین؟
– خیلی!
– می دونستین بعضیها اصلا به این راحتیها نمی تونن کباب بخورن؟
– آدمای فقیر؟
– بله، نیازمندا.
خوب تا اینجای گفتگو را خوب پیش رفته اید.
– می دونستین یک ماه دیگه عید نوروز می شه و آدما دوست دارن تو عید غذاهای خوشمزه بخورن؟
– یک ماه دیگه؟ عید میشه؟ یعنی مدرسه تعطیل میشه؟!
– بله پسرم!
– آخ جووون! بزن قدش!
پس از اینکه در این مرحله غریو شادی در خانه طنین انداز شد، بروید سر اصل مطلب!
– بچه ها! نظرتون چیه ما امشب کباب نخوریم، به جاش یه غذای ساده تر بخوریم و پولش رو بدیم به یه خانواده نیازمند که وقتی عید شد، باهاش غذایی که دوست دارن بخورن؟
واکنش های بچه ها را با دقت زیرنظر بگیرید. اگر به فکر فرورفتند یا شروع کردند به سوال پرسیدن و بررسی کردن جوانب، احتمالا با پیشنهاد شما همراه خواهند شد. اما اگر دیدید مقاومت جدی کردند و بیم آن می رود که خاطره بدی در ذهن شان بماند، اصرار نکنید؛ هم قرمه سبزی یا کباب تان را بخورید، هم یواشکی مبلغی را به نیازمندان انفاق کنید.
خوب حالا فرض میکنیم که بچهها با پیشنهاد شما موافقت کرده اند و تغییر غذا در دستور قرار گرفته است. حتما انتظار دارید که به سوال «حالا چی بپزم؟» شما پاسخ درخوری بدهیم. انتظار بجایی است و اصلا ما برای همین اینجا هستیم که به شما بگوییم «حالا چی بپزید!».
دوپیازه آلو که از این به بعد جهت اختصار، دوپیازه صدایش میکنیم، غذایی است ساده و خوشمزه و همه پسند. از آن غذاهاست که واقعا مصداق «خواستن، توانستن است» هستند. یعنی مهارت ویژه ای نمیخواهد و همین که شما بخواهید بپزیدش، یعنی میتوانید!
مقدار مواد لازم، بستگی به جمعیت سفره نشینان دارد. شما به ازای هر آدم بزرگ، دو سیب زمینی متوسط لحاظ کنید و برای بچه ها، نصف این را درنظر بگیرید. پیاز هم که هرچه بیشتر، بهتر! کمی هم بستگی به ذایقه تان دارد. می توانید به ازای دو یا سه یا حتی چهار سیب زمینی، یک پیاز متوسط درنظر بگیرید.
سیب زمینی ها را به آبجوش بسپارید تا حسابی نرم و پخته شوند. در همین حین، پیازها را خرد کنید؛ خلالی، نگینی، رنده، هرجور که عشق تان کشید!
پیازها را بگذارید که با روغن سرخ شوند. سیب زمینی ها که پخت و زیر آب سرد گرفتیدشان، بچه جان ها را صدا کنید تا عملیات پوست گیری را شروع کنند. وقتی همه جا را با پوست و خرده های سیب زمینی، مارک زدند و بعد یک دعوای خواهر و برادری سر اینکه «کی بهتر پوست میکنه؟» به راه انداختند، ظرف را از جلویشان بردارید و با گفتن جمله «اصلا نخواستیم» مرخص شان کنید، بروند پی بخت خودشان!
انتخاب با شماست که سیب زمینی های پخته شده را کاملا له کنید یا اینکه نگینی خردشان کنید و به قطعات کوچک مکعبی، تبدیل کنید. پیشنهاد ما این است که با گوشتکوب، همه را سریع له کنید و خودتان را به دردسر خرد کردن، نیندازید.
در این مرحله، باز هم دو گزینه پیش روی شماست. کلا دوپیازه غذای دموکراتیکی است و خیلی به علایق و سلایق مخاطب احترام می گذارد! بله، میگفتیم. شما میتوانید به پیاز داغ تان زردچوبه و رب اضافه کنید و تفت بدهید. می شود هم زردچوبه و نعناع خشک و شنبلیله خشک اضافه کنید و تفت دهید. خلاصه همه گزینه ها روی میز است!
رب یا نعناع که تفت داده شد، سیب زمینی ها را اضافه کنید و کمی هم بزنید تا خوب مخلوط شوند و قدری تفت بخورند. نمک و فلفل هم که الحمدلله در اختیارتان است و می توانید با آنها هرچه خواستید، بکنید!
غذا آماده است. اگر قصد دارید که مبلغ انفاق را اینترنتی بپردازید، می توانید همان قبل یا بعد از خوردن غذا، این کار را در حضور بچه ها انجام دهید. اگر هم حضوری میخواهید مبلغی را به دست مستضعفی برسانید، بنا به صلاحدید، می توانید بچه ها را با خودتان همراه کنید. سعی کنید بین زمانی که این برنامه را در خانه پیاده کردید تا وقتی که مبلغ را انفاق می کنید، فاصله چندانی نیفتد. این طوری اثر تربیتی اش، بهتر برای بچه ها جامی افتد. حتی می توانید انفاق تان را خارج از محدوده مرزهای کشور ببرید و آن را جهان اسلامی بکنید و به مظلومین فلسطین و یمن و سوریه و … تقدیمش کنید. با همین یک وعده دوپیازه، میشود چاشنی گفتگوهای مختلفی را در خانه فعال کرد.
از حق نگذریم، دوپیازه شاید غذای ساده ای باشد، اما طعمش اصلا نامطلوب و معمولی نیست. برای خودش سلطانی است! خلاصه که اگر از پلوخورش یا چلوکباب تان گذشتید، برایتان بد هم نشد! چه بسا که اصلا طعم این یکی را به آن غذاهای مجلسی ترجیح بدهید. غذا نوش جانتان! کار خیرتان مقبول درگاه حق!