او را کتابخوانی دو آتشه میشناسند، خودش معتقد بود کتاب را نمیخواند، میخورد تا به آن اضافه کند.
می گفت «مطلب اصلی کتاب در سطوح سپید آن است. هدف من از خواندن کتاب آگاهی بیشتر از اندیشههای نویسنده کتاب نیست، چیزی است که من به آن اضافه میکنم، پرسش من، پاسخ من و نقد من. به همین دلیل هر کتابی که میخوانم خلاصه نویسی میکنم، آن را نقد میکنم و همینطور گزارش خواندن آن را در دفتر خاطراتم مینویسم.»
بازنشسته که شد کارش کلا شد کتاب، «هر روز که از ساعت ۴ برای نماز صبح بیدار میشوم کتاب میخوانم تا ساعت ۱۲ شب. از زمانی که خودم را بازنشسته کردهام، این دوره را بهترین دوره برای مطالعه کتاب میدانم و لذتی که از کتاب خواندن میبرم از هیچ چیز دیگر نمیبرم. تمام طول روز را به کتاب، مقاله و گفتوگو میپردازم و گفتوگو را بهترین قالب میدانم، بهطوریکه بهترین کتابهای عالم قالبی دیالوگ گونه دارند.»
عماد افروغ در سال ۱۳۳۶ در شیراز متولد شد، در سال ۱۳۶۵ از دانشگاه شیراز کارشناسی جامعه شناسی و در سال ۱۳۶۹از همین دانشگاه کارشناسی ارشد را گرفت. دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه تربیت مدرس در سال ۱۳۷۶ دریافت کرد و در سال ۱۳۷۳ به عنوان دانشجوی نمونه کشور در مقطع دکتری شناخته شد. از سال ۱۳۷۶ به مدت ۶ سال عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس بود.
از سال ۱۳۸۲ به عنوان هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فعالیتش را آغاز کرد و سپس مدیر گروه علم و دین این پژوهشگاه شد.
از سوابق دیگر شغلی وی میتوان به مدیر گروه اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری ٧٣-٧٢ ، مدیر کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس ٧٧-٧٦، مسئول گروه سیاست داخلی کمیسیون داخلی، دفاعی و امنیتی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام ٧٧-٧٩ ، مدیر گروه فرهنگ، هنر و تاریخ شبکه یک صدا و سیما ٨٢-٨٠ ، دبیر و مسئول کمیته علمی همایشهای روشنفکری در ایران و موازین توسعه و ضد توسعه فرهنگی کلان شهر تهران اشاره کرد.
او نمایندهٔ مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دورهٔ هفتم و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس بود.
اما آنچه در شناسنامه هویتی افروغ چشم نواز است، علاقه وافر او از کودکی به کتاب است تا جاییکه تمام خانه و زندگی اش مملو از کتاب بود.
کتابخانه ای به وسعت منزلش داشت که گفته بود: «نیت قلبی من این است که روزی کتابخانه شخصیام را به یک کتابخانه عمومی اهدا کنم و البته دوست دارم که مشخص باشد کتابهای این قسمت از کتابخانه، متعلق به فلانی (من) است. چراکه اعتقاد دارم این یک کار خیر است که از طرفی این کار موجب اشاعه فرهنگ اهدای کتاب میشود و همانطور که افرادی مسجد، مدرسه و یا کتابخانه میسازند، نامشان در آنجا باقی میماند تا آیندگان با یاد نام او فاتحهای برایش بفرستند، میخواهم نام من هم بر این کتابخانه بماند.»
او خود نیز آثاری به تالیف و ترجمه دارد: ترجمه کتاب «قدرت، نگرشی رادیکال» استیون لوک، تالیف آثاری چون «فضا و نابرابری اجتماعی»، «ایجاد فضای نابرابریهای اجتماعی»، «هویت ایرانی»، «فرهنگ شناسی و حقوق فرهنگی»، «چشم اندازی نظری به تحلیل طبقاتی و توسعه»، «چالشهای کنونی ایرانی»، «اسلام و جهانی شدن»، «رنسانس دیگر»، ترجمه کتاب «روش در علوم اجتماعی، رویکردی رئالیستی» آندرو سایر، تالیف «گفتارهای انتقادی»، «هویت ایرانی و حقوق فرهنگی»، «انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن»، «ما و جهانی شدن»، «مناقشه حق و مصلحت و بنبست دانشجویی»، «محتواگرایی و تولید علم»، «گفتگو ابزار یا گفتمان حقوق شهروندی و عدالت».
این استاد دانشگاه پس از تحمل یک دوره بیماری و مبارزه با سرطان بامداد امروز – جمعه ۲۵ فروردین – در سن ۶۶ سالگی در بیمارستان درگذشت و قرار است مراسم تشییع اش در روزهای آینده برگزار و در صحن مصطفی خمینی حرم مطهر امام (ره) به خاک سپرده شود.