علیرغم تحولات مهم در زیستبوم دانشبنیان، ملاکهای ارزیابیِ شرکتها تغییری نداشته و به محل جدی ناکارآمدی تبدیل شده است. اما تغییراتی موثر برای این شیوه ارزیابی وجود دارد که گرههای زیستبوم دانشبنیان را به نفع حل مشکلات کشور باز خواهد کرد.
به گزارش گروه علم و پیشرفت ، با رشد و پرورش زیستبوم اقتصاد دانشبنیان و تغییراتی که در آن رخ داده است، لازم است تا اصلاحات جدی در برخی زمینههای آن صورت گیرد. معیارهای ارزیابی محصولات و خدمات دانشبنیان از جمله مواردی است که باید خود را با وضعیت و شرایط جدید زیستبوم مطابقت دهد. تغییر نگرش در نحوه ارزیابی، از این جهت حائز اهمیت است که باعث میشود، حمایتهایی که از فعالیتهای دانشبنیانی صورت میگیرد بهینه و هدفمند شود.
معیار فعلی ارزیابی محصولات و خدمات به عنوان دانشبنیان چیست؟
در تعریف آئیننامه ارزیابی شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، محصولات و فناوریهای شرکتهای دانشبنیان بایستی دارای ویژگیهای فنی و پیچیدگی سطح بالا باشند تا به عنوان محصول دانشبنیان معرفی شوند. در این تعریف، محصول یا خدمت دانشبنیان به سختی قابل کپیبرداری بوده و کسب آن نیازمند تحقیق و توسعه است. به عبارت دیگر، اگر محصول یک شرکت به سختی قابل کپیبرداری باشد، به عنوان دانشبنیان شناخته میشود.
در حال حاضر، معیار اصلی ارزیابی دانشبنیان بودن یک محصول، پیچیدگی فناوری محصول تولیدی یک شرکت و مرجع تشخیص کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت دانشبنیان معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری است. یعنی اگر در بررسی کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت دانشبنیان، تشخیص داده شود که محصولی دارای فناوری سطح بالا و با پیچیدگی فنی است، آن محصول به عنوان دانشبنیان ثبت میگردد و شرکت میتواند از حمایتهای دانشبنیانی استفاده کند.
نکاتی که مورد غفلت قرار گرفته است
به طور کلی میتوان گفت که در ارزیابی فعلی دانشبنیان، توجهی به خروجی محصول و تأثیر آن بر اقتصاد و جامعه در نظر گرفته نمیشود. معیارهای فعلی به نحوی است که نقش مؤثری در هدایت علم و دانش کسب شده در دانشگاه به سمت تولید دارد، اما حال که زیستبوم اقتصاد دانشبنیان شکل گرفته و توانسته است مراحل تولید ثروت از علم را طی کند، بایستی رویکردها به نحوی باشد که این ثروتآفرینی به صورت بهینهتر دنبال شود.
با بزرگترشدن سهم اقتصاد دانشبنیان از اقتصاد کشور، لازم است معیارهای جدیدتری در ارزیابی اتخاذ شود.
استفاده از فناوری سطح بالا در تولید محصول، معیار پر اهمیتی است، چرا که نشان میدهد محصول مورد نظر از طریق فرایندهای تحقیق و توسعه به مرحله ساخت رسیده است، اما با وجود اهمیت بالای سطح فناوری، معیارهای مختلفی که نشاندهنده میزان تأثیر محصول در اقتصاد و جامعه شود، در حوزه ارزیابی شرکتها نادیده گرفته شده است.
معیارهایی که منفعت آنها به همه مردم خواهد رسید
یکی از معیارهای مهم ارزیابی دانشبنیان که مورد غفلت قرار گرفته است، قابلیت کاهش ارزبری صنایع توسط شرکتهای دانشبنیان است. اهمیت بالای شرکتی که به کمک دانش متخصصین خود، تجهیزاتی را تولید میکند که صنایع مختلف نمونههای مشابه آن را وارد میکنند، بر کسی پوشیده نیست. حمایتهایی که از شرکتهای دانشبنیان صورت میگیرد، میتواند در جهت کاهش ریسک تولید این محصولات باشد. کمک به تولید این محصولات، حتی اگر در شرایط حاضر نیازی به آنها نباشد، در آینده خودکفایی و بینیازی صنایع از واردات را به دنبال خواهد داشت.
در تخصیص حمایتهای دانشبنیانی باید به نقشآفرینی محصول مورد نظر در اقتصاد ملی توجه شود.
کاهش ارزبری، از مطلوبیتهای مهم تحقق نوآوری در یک شرکت است. صنعت کشور و فرآیندهای تولیدی صنایع عمدتا در مراحل اولیه زنجیره ارزش است و فناوری پیچیدهای برای تولید این تجهیزات نیاز نیست، اما به دلیل راهبردی (استراتژیک) بودن تولید این محصولات و همچنین اثرگذاری مستقیم آن بر کاهش ارزبری، میتواند به عنوان به عنوان یک معیار در ارزیابی محصولات دانشبنیان قرار گیرد.
باید توجه داشت که اگر قرار است از تولید دانشبنیان حمایتی صورت گیرد، به دلیل آنکه منبع حمایتها متعلق به کل کشور است، ثمره این حمایتها نیز باید با تأثیر مستقیم بر اقتصاد کشور، به همه جامعه برسد. اگر معیار کاهش ارزبری در معیارهای تشخیص دانشبنیانی قرار گیرد، با تأثیر مثبتی که بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت، به نفع تمام جامعه است.افزایش نقش دانشبنیانها در اقتصا، دغدغه مهمی است که رهبر انقلاب نیز به آن اشاره و توجه فراوانی داشته است. ایشان در دیدار با نخبگان با بیان نکاتی که میتواند به حرکت پربرکت علم و فناوری شتاب دهد، افزودند: «حمایت از شرکتهای دانشبنیان»، «گسترش کمّی و ارتقای کیفی این شرکتها» و «دخالت دادن آنها در بخشها و طرحهای اصلی کشور» ضرورتهایی است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
نقش بازیگران مختلف در تعیین اولویتها
در حال حاضر، بازیگران مختلف زیستبوم اقتصاد دانشبنیان در بخش ارزیابی هیچ دخالتی ندارند و همین امر موجب میشود نظرات بخشهای مختلف ذینفع اقتصاد دانشبنیان به کار گرفته نشود. کارآیی و کارآمدی ارزیابی در این مدل، بسیار پایین است و بنابراین در مدل جدید ارزیابی باید از مدل ارزیابی مشارکتی به جای ارزیابی متمرکز معاونت علمی استفاده کرد.
مأموریت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در اصلاح نظام ارزیابی
دهقانی، معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری در جلسات و گفتگوهای مختلف خود از تغییر نظام ارزیابی دانشبنیانها سخن گفته اسست. برای مثال، وی در جلسه امضای توافقنامه همکاری با وزارت صمت در اواخر سال 1401، خبر از ایجاد معیارهای نوآورانه در ارزیابی شرکتهای دانشبنیان داد و گفت: در فرآیند ارزیابی جدید، ارزیابی دانشبنیانی بر مبنای خروجی و میزان ارزش افزوده ایجاد شده صورت میگیرد.
آنچه هماکنون از معاونت علمی و فناوری انتظار میرود، انتخاب معیارهایی است که هم سطح فناوری را در نظر بگیرد و هم اثرگذاری این شرکتها را صنعت و اقتصاد کشور محرز نماید.
وی همچنین در اشاره به نقش بازیگران مختلف در نظام ارزیابی اظهار داشت: شرکتهای دانشبنیان نوپا در تعامل با دانشگاه ها شکل میگیرند و ارزیابی این نوع از شرکتها به مجموعههایی در وزارت علوم و پارکهای علم و فناوری واگذار میشود. شرکتهای نوپا شرکتهای با سابقه و توانمندی هستند که فناوری تولید میکنند و ضمن ایجاد اشتغال، از فناوری ارزش افزوده خلق خواهند کرد.
ضرورت متنوعسازی حمایتها با در نظر گرفتن معیارهای جدید
کاربرد معیارهای ارزیابی، در عمل این است که نشان دهد کدام فعالیتها باید مورد حمایت بیشتری قرار گیرد. در این میان، تنوعبخشی در ارائه حمایتهای متنوع برای گسترش توانمندی شرکتهای دانشبنیان و ایجاد شاخصهای متنوع موجب اثرگذاری بیشتر حمایتها بر شرکتهای دانشبنیان خواهد شد. بنابراین انواع حمایتها، مدل ارزیابی محصولات و خدمات دانشبنیان و همچنین بازیگران تأثیرگذار در ارزیابی، همگی بایستی از تنوع بالایی برخوردار باشند.
در معیار فعلی ارزیابی دانشبنیان، مهم نیست محصول مورد نظر در چه مرحله از رشد خود باشد، ساخت حداقل محصول قابل ارائه (MVP) یا یک نمونه موفق از محصول میتواند به عنوان دانشبنیان شناخته شود. وجود این رویکرد و حمایت از محصولات در این مرحله از رشد، از جهتی باعث کمک به تسریع توسعه و رشد محصول شرکت میشود، اما ممکن است محصول مورد نظر به دلایل دیگر موفق به جذب بازار مورد نظر خود نباشد و از چرخه تولید حذف شود.
میزان فایدهای که حضور یک فناوری در کشور خواهد داشت، بایستی رویکرد انتخاب معیارهای جدید قرار گیرد. طبیعی است که نگاه حمایتی به فناوریهای پیچیدهای که ارزش افزوده بالایی خلق نمیکند یا تأثیری در رشد اقتصادی ندارد، نباید مشابه با فناوریهای راهبردی صنایع مختلف باشد.
ارزیابی شرکتهای دانشبنیان به این دلیل اهمیت بالایی دارد که نقطه ورود یک شرکت به زیستبومی جدید و مبتنی بر علم و فناوری است. از طرف دیگر تجربه موفق ثبتمحور کردن مجوزهای شروع کسبوکار از مهمترین تجربهها در زمینه تسهیل ورود به زیستبوم است. با استفاده از این تجربه ارزشمند، امکان مبادیمحور شدن ارزیابی یک شرکت دانشبنیان و ارائه مجوز دانشبنیانی یک شرکت به راحتی وجود خواهد داشت.
فواید نظام ارزیابی مبادیمحور
مسئله اصلی تسهیل مجوز دانشبنیان شدن یک شرکت، تبدیل این مجوز به یک مجوز مبادیمحور است. در نظام ارزیابی مبادیمحور، شرکتی که به دنبال کسب مجوز دانشبنیانی است، میتواند از بازیگران مختلفی نسبت به کسب مجوز اقدام کند؛ به این ترتیب که هر بازیگر اصلی اقتصاد دانشبنیان نظیر ستادهای توسعه فناوری یا پارکهای علم و فناوری، امکان صدور مجوز دانشبنیان شدن یک شرکت با حمایتهای مشخص و حداقلی، ولی با اسم شرکت دانشبنیان را داشته باشند.
این رویکرد مهم علاوه بر انحصارزدایی از نظام ارزیابی شرکتهای دانشبنیان، موجب تنوعبخشی به ملاکها و معیارهای ارزیابی شرکتهای دانشبنیان نیز خواهد شد و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به جای تبدیل شدن به ارزیاب شرکتها و رویکرد تصدیگری، به رگولاتور و تنظیمگر اقتصاد دانشبنیان تبدیل خواهد شد و تمرکز اصلی خود را بر حمایتهای متنوع از شرکتها، مبتنی بر مسیر رشد قرار خواهد داد. از این طریق به هدف اصلی تبدیل شدن صنایع به صنایع دانشبنیان و دانشبنیان شدن اقتصاد ملی نیز خواهیم رسید.