تار و پود سریال «آتش و باد» با سنتهای باستانی و دیرینه عشایر ایران گره خورده است؛ سنتهایی که کمتر مورد توجه فیلمسازان قرار میگیرد. بازگشت به این سنتها و گذار از سریالسازی آپارتمانی، از لازمههای آثار نمایشی دوران ماست.
گروه رادیو و تلویزیون: مجموعه تلویزیونی «آتش و باد» به کارگردانی مجتبی راعی و تهیهکنندگی حسن نجاریان، سریال شبانه شبکه سه سیما در ایام نوروز امسال بود که پس از پایان ماه مبارک رمضان نیز پخش آن ادامه یافت. سریالی که رفته رفته بر آمار مخاطبان آن افزوده شد و با قصه پردازی و داشتن داستان منسجم توانسته بود بینندگان ثابتی را با خود همراه کند.
داستان «آتش و باد» روایتگر دو ایل قشقایی به نامهایی است که وجود خارجی نداشتهاند. همچنین در پرداخت شخصیتهای قصه نیز کلیشههای آشنا برای مخاطبان به چشم میخورد و شخصیتهای یاد شده با زمان وقوع داستان مطابقت دارند.
در خلاصه این مجموعه تلویزیونی آمده است: «آتش و باد» روایتی در دل تاریخ است که عشق ، آتش خشم را شعله ور میکند. این سریال با یک جنگ بزرگ ادامه پیدا میکند و همزمان پرداختهایی به فراز و فرودهای تاریخی ایران در عصر مشروطه دارد.
سریال «آتش و باد» در آخرین نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما، با 48.3 درصد بیننده و 76.3 درصد رضایت در رتبه دوم پربینندههای نوروزی صداوسیما قرار گرفت. همچنین این مجموعه آمار بیش از 6 میلیون و 300 هزار بازدید را در بستر تلوبیون به ثبت رسانده است.
منصور براهیمی نویسنده «آتش و باد»، پیشتر در گفتگو با درباره این سریال گفته بود: «من در این سالها چه در تدریس و چه در نوشتههایم بر دو نکته تأکید داشتهام. اولین موضوع، قصهگو بودن اثر است. ایرانیها از دوران کهن یک ملت قصهگو بودهاند و فرهنگ چندهزارساله خود را در بستر همین قصهها به آیندگان منتقل کردهاند. ما شاهنامه را داریم که در دنیا نظیر ندارد. اتفاقاً در فرهنگ ایلیاتیها، شاهنامهخوانی جایگاه ویژهای دارد که در محتوا و عنوانبندی «آتش و باد» هم به آن اشاره میشود. این که سینمای ما در سالهای اخیر رنگ و لعاب غیرداستانی و غیرخطی گرفته را نمیپسندم. آثار نمایشی سینما و تلویزیون باید قصهگویی باشد. ما تولیدات سینمایی و تلویزیونی که در بستر دشت و صحرا و بیابان میگذرد و در آن روستائیان و عشایر محوریت دارند را کنار گذاشتهایم در حالی که این فضاها و داستانهایی که در دل مناسبات اجتماعی و تاریخی آن مستتر است یک معدن بکر و سرشار است.»
جواد قامتی بازیگر این سریال نیز درباره تجربه نقش آفرینی خود به خبرنگار فارس گفته است: «مخاطبان دوست دارند ریشههای هویتی خودشان را بازخوانی کنند. یکی از دلایل جذابیت اغلب کارهای تاریخی با موضوعات مختلف همین قضیه است. این بازگشت به گذشته و غبارزدایی از تاریخ اجتماعی، همیشه برای مردم جذابیت دارد؛ «آتش و باد» هم از این قاعده مستثنی نیست. به ویژه این که بخشی از داستان این مجموعه در دل حوادث واقعی تاریخی میگذرد.»
در کنار داستان منسجم و ریتم مناسب مجموعه تلویزیونی «آتش و باد» که به پیگیری آن از سوی مخاطبان منجر شده، ذکر چند نکته درباره این سریال حائز اهمیت است.
بازگشت به سنتها
تار و پود سریال «آتش و باد» با سنتهای باستانی و دیرینه عشایر ایران گره خورده است، سنتهایی که کمتر مورد توجه فیلم سازان قرار میگیرد. بازگشت به این سنتها و گذار از سریالسازی آپارتمانی، از لازمههای آثار نمایشی دوران ماست. روند گرایش به ساخت مجموعههای آپارتمانی در شرایطی رخ داد که پس از تجربه سریالهای تاریخی ماندگار در دهه 60 تلویزیون، به تدریج سریالهای آپارتمانی در دهه 70 جایگزین آثار تاریخی میشدند. روندی که تاکنون نیز جز موارد اندک در میان آثار نمایشی تلویزیون استمرار یافته است.
*توجه به اصالتهای خانوادگی
در بستر فضای تاریخی، بازخوانی اصالتهای خانوادگی ایلهای ایرانی مهم است. حال آنکه اصالتهای سنتی ما بر روی دوش خانواده استوار شده است. نقش قهرمان این فیلم نهایتا موجب تحول و پیشرفت قبیله میشود. یعنی یک سرنوشت همگانی در این فیلم روایت میشود و نهایتا برای پیشرفت و مبارزه با استعمار قهرمان داستان جهاد میکند.
*بازخوانی پروندههای تاریخی
بازخوانی نقش قبایل و اتفاقات سیاسی کشور و آشنایی با آنچه بر ایران گذشت، موجب بالا رفتن سطح فکر و تصورات سیاسی مردم میشود. در عصری که توسط فضای مجازی فهم عمومی در حال سطحی شدن است، باز کردن پروندههای تاریخی از اهمیت بالایی برخوردار است.
*تفرقهافکنی انگلیس در جامعه ایران
به نقش پیچیده غرب در فضای سیاسی ایران در سریال باد و آتش توجه ویژهای شده و به ویژه اشاره به نقش انگلستان در این سریال مشهود است. تلاش انگلستان برای اینکه تفرقه بیاندازد و حکومت کند، تلاش انگلستان برای اینکه منافع خود را از طریق نابود کردن جامعه ایرانی به نتیجه برساند و نهایتا تحقیر جامعه ایرانی توسط انگلیسیها جزو محورهای اصلی این اثر بود.
توجه به این نکته که انگلیسیها سالها تلاش کردند نیروهای مردمی و جریانهای عدالتخواه را سرکوب کنند مهم است. فهم این مسئله که هنوز هم غرب تلاش میکند تا با سیاستهایی پیچیدهتر جریانهای مستقل را مورد فشار قرار دهد تا منافع خود را پیش ببرد، اهمیت دارد و این موضوع در سریال آتش و باد مورد توجه قرار گرفته است.