سرمربی تیم تازه صعود کرده به لیگ برتر فوتبال، استعفای خود را اعلام کرد.
در شرایطی که تیم فوتبال شمس آذر قزوین به عنوان قهرمان لیگ دسته اول موفق به صعود به لیگ برتر شده است، سعید دقیقی با انتشار پستی اینستاگرامی، استعفای خود را از سرمربیگری این تیم اعلام کرد.
متن این پست به شرح زیر است:
” پروردگار بزرگ را سپاس میگویم، که در سایه الطافش و حمایت همه مردمان این سرای مینودری ، فرصت وفای به عهد را بر من ارزانی داشت. عهدی که در عبور از یک زمستان سخت، بسیار دست نیافتنی به چشم میآمد اما من و همه همکاران و بازیکنانم والبته مدیران مجموعه شمس آذر، توانستیم در وعدهگاه بهار، بدان جامه عمل بپوشانیم و باعث تجمع شادی مردمانی شویم که سالها بود در عرصه فوتبال نا امید و متفرق بودند. …و چه شهد شیرینی است وفای عهد، با شمایی که در تمام این سال های سپری شده.
همراه و حامی من بودید و این فرزند کوچک قزوین را ، چه در مستطیل سبز، چه در شورای شهر، چه در مدیریت فوتبال و چه امروز، در عرصه مربی گری ،همراهی و حمایت کردید.
با این وصف، ضمن قدردانی مجدد از اعتماد مدیران مجموعه شمس آذر و حمایت شما هواداران عزیز در طول فصل سپری شده، بدینوسیله کناری گیری خود از سرمربیگری شمس آذر را اعلام میکنم زیرا که عمیقا معتقدم اعتباری که شما مردم قزوین در اختیار من گذاشتید، بزرگترین سرمایه زندگی اجتماعی من است و محافظت از آن سنگین ترین مسئولیت زندگی اجتماعی من! به همین دلیل است که ترجیح دادم پس از مدت ها عدم حضور در فضای مجازی، پیشتر تصمیمم را با شما مخاطبان و هم استانی های عزیزم در میان بگذارم.
اینجانب تصمیمی برای بازگشت به عرصه سیاست ندارم و کماکان ترجیحم ادامه فعالیت در فوتبالی است که به آن تعلق خاطر و وابستگی دارم. لازم می دانم از نماینده محترم ولی فقیه، استاندار محترم، فرماندهی سپاه استان، دادستان و شهردار گرانقدر، نمایندگان عزیز مجلس شورای اسلامی و شورای شهر قزوین، مدیرکل محترم ورزش و جوانان و رییس گرامی هیات فوتبال و از همه مدیران اجرایی و همه دوستانی که در هر جایگاه و اختیاری برای موفقیت تیم استانشان تلاش کردند، قدردانی کنم و برای مجموعه شمس آذر در لیگ برتر حضوری پر افتخار و مانا را خواهانم.
در پایان اعتراف می کنم که شیرینی خدمت به هم شهری ها و هم استانی های عزیزم باعث شد که به آینده ی خود در شمس آذر بیاندیشم اما من هرگز دوست ندارم وعده گاهم با مردمانی که مدیونشان هستم، به جای بهار جایی در حوالی خزان و زمستان باشد!”