اولین توصیفی که با شنیدن کلمه نوجوان به ذهنتان میرسد چیست؟ خشم؟ لجبازی؟ غم و افسردگی؟ سرکشی؟
نوجوان آن هم در دوران بلوغ پر است از احساسات غلو شده و بروز احساسات شدید برای همین ما نوجوان را شاید با عواطف پیچیده و برخوردهای چکشی و تند یا غصههای عمیق و سخت گیریهای بیش از اندازهاش میشناسیم. بروز درست احساسات هم برای خانواده نسخههای معمول دارد و هم برای نوجوان راهکارهای ساده و کاربردی. به همین علت رفتیم سراغ فاطمه سلیمانی، روانشناس کودک و نوجوان تا درباره این موضوع از او مشورت بگیریم.
سلیمانی در وهله اول برای بروز درست عواطف پیشنهاد میکند حتما موشکافانه احساسات خود را بشناسیم و توضیح می دهد: «هر انسانی لازم است هیجانات و احساسات خود را بشناسد به این علت که ما دائما در معرض اتفاقات و ارتباطات متفاوت هستیم و از مواجهه با این عوامل احساساتی درونمان شکل می گیرد که منجر به رفتار و اقدام می شود پس مهم است نسبت به احساسات خود شناخت پیدا کنیم تا بتوانیم در لحظه واکنش درستی نشان بدهیم. نوجوان در سن بلوغ بخاطر هورمونهای خاصی که در بدنش ترشح میشود باعث میشود این احساسات را به طور افراطی تجربه کند و عواطفش فراز و فرود زیادی دارد که عمدتا هم در اوج است. احساس خشم، خوشحالی، نگرانی، ناامیدی و هر احساسی را نوجوان به صورت افراطی تجربه میکند. این تجربه و بروز احساسات زیاد نه تنها بخاطر ترشح هورمونها و اطلاعات زیادی که خصوصا از طریق فضای مجازی وارد مغزشان میشود بلکه بخاطر فضایی که در آن قرار گرفته و حتی گروه همسالانشان هم هست.»
در سن نوجوانی بیش از اینکه خانواده بر رفتار او تاثیر بگذارد و بتواند او را در عملهایش راهنمایی و مدیریت کند خود نوجوان باید به داد خودش برسد. سلیمانی برای بروز درست احساسات به نوجوانها راهکارهایی را ارائه میدهد: «برای کنترل عواطف و احساسات نوجوان در مرحله اول از طریق مطالعه و مشاهده باید احساسات خود را بشناسد و بتواند بین این احساسات تفکیک قائل شود و در نتیجه آنها را بپذیرد. حالا پس از شناخت و پذیرش وقتی در موقعیتهای مختلف قرار میگیرد باید بتواند علت احساس درونی خود را پیدا کند و رفتار خود را مطابق با این عوامل مدیریت کرده و بروز بدهد. طبیعتا زمانی که او قدم به قدم حال درونی خود را بررسی میکند بهتر میتواند تشخیص دهد که در حال حاضر نیاز به چه اندازه واکنش است. آیا موضوع آنقدر ناراحت کننده هست که احساساتش را با گریه بروز دهد؟ آیا مسئله آنقدر بغرنج و حل نشدنی است که استرس غیرقابل کنترلی را تجربه کند؟ یا اتفاق پیش آمده آنقدر غیرقابل پذیرش است که بیش از اندازه خشمگین شود؟ و در ادامه به تناسب آن واکنش نشان خواهد داد. اساسا مکث کردن و فکر کردن درباره اتفاق و عمل احساسی که در واکنش به آن باید انجام گیرد به تمام سنین توصیه میشود. یکی از راهکارهایی که روانشناسان درباره خودآگاهی نسبت به عواطف بر آن تاکید دارند نوشتن احساساتی است که در طول روز آنها را تجربه کردهایم و خواندن و فکر کردن درباره آنها قبل از خواب است. اگر یک دفترچه جدول بندی شده همراه خود داشته باشید که موقعیت، احساس تجربه شده و رفتاری که بروز دادهاید را در آن قید کنید و در آخر شب موارد آن را تفکیک بررسی کنید میبینید شاید واکنش شما بیش از حد بوده است.این فرمول برای نوجوان هم بسیار کارساز است.