در سالهای انقلاب و بعد از آن، پرتره امام خمینی(ره) موضوع بسیاری از آثار نقاشان بوده است که نتایج برخی از آنها تداعی کننده شکوه و شجاعت پرترههای کلاسیک تاریخ هنر محسوب میشوند.
خبرگزاری هیچ یک ـ گروه هنر و رسانه: ۱۴ خرداد سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، بنیانگذار کبیر انقلاب است. امام ما آنقدر محبوب بود که تمام دنیا را شگفتزده کرد و حتی دشمنترینِ دشمنانمان هم نتوانستند در رسانههایشان این جذبه استثنایی و این حجم از دلدادگی را کتمان کنند. این عشق از مردی میآمد که شجاعت، درایت، ایستادگی، سادهزیستی و مجموع صفات عالی انسانیاش هرکسی را مجذوب خود میکرد، مردی که بزرگ آمد و بزرگ رفت همچنانی که در تشییع امام راحل بالغ بر ده میلیون نفر حضور یافتند تا دنیا برای اولین بار اینچنین دلدادگی به خود ببیند.
در بحبوحه انقلاب و بعد از آن، پرتره امام خمینی(ره) موضوع بسیاری از آثار نقاشان بوده است که نتایج برخی از آنها تداعی کننده شکوه و شجاعت پرترههای کلاسیک تاریخ هنر محسوب میشوند.
پرتره سنت تاریخی نقاشی
نقاشی چهره(پرتره) یکی از گزینههای محبوب هنرمندان نقاش و مخاطبان آنها در طول تاریخ بوده است. از دوران رنسانس به این سو تمرکز بر شخصیت اجتماعی و قدرت و نفوذ مدلها در پرترههای رافائل و هانس هولباین، درونکاوی رامبراند، پرترهسازی های ونگوگ و در دوران معاصر هم پرتره های فروید و بیکن و…همواره یکی از جریانهای اصلی هنر بوده است. با نگاهی به تاریخ هنر آشکار میشود که پرترهسازی یکی از سنتهای مهم تاریخ نقاشی بوده است.
ژانرهای پرتره و طبیعت بیجان از اولین ژانرهایی بودند که هنرمندان ایرانی تلاش کردند در آنها ذوقآزمایی کنند، آنها را به محک تجربه بیاموزند، و در این دو مسیر تصویر بازنمایانه را درک کنند. طبیعت بیجان سبقهای در هنر ایران نداشت اما نقاشی پرتره سابقهای دیرین دارد و چهرهنگاریِ شخصیتهای سیاسی و تاریخی در ایران شاید پیشینهاش به اعصار پارسی و پارتی برسد. در دوران قاجار چهرهسازی از شاه و سیاسیون و درباریان سطح و ابعاد متفاوتی به ژانر پرتره داد.
کمالالملک و شاگردانش هم به ژانر پرتره علاقهای ویژه داشتند و شبیهسازی در این ژانر به نوعی بیانگر میزان تبحر و توانایی تکنیکی بود. در ادامه شاگردان کمالالملک کمی پیش رفتند و سعی کردند پرترههایی که خلق میکنند در نقشهای اجتماعیشان قابل تعریف باشند. آنها در این مسیر به نقاشی از کسبه و یا چهرهسازی از تیپهای کوچه و بازار روی آوردند. با متداول شدن دوربین، عکاسی وظیفهی تیپنگاری را به عهده گرفت و همزمان استانداردهای قضاوت شبیهسازی را بالا برد. در جریان نوگرایی مسئله کاملاً تغییر کرد و ژانر پرتره رو به افول رفت.
رونق دوباره ژانر پرتره در حوالی انقلاب
نه تنها در جریان نوگرایی ایران، بلکه به صورت کلی در دوره مدرن، ژانر پرتره تا حدی به حاشیه میرود. در معدود پرترههای جریان نو، نقاش از درگیری با شبیهسازی خود را رها و به سادهسازی روی میآورد. نوگرایان کمتر توانستند پرترهنگاری را به مفهوم انسان و فردیت سوژه گره بزنند و در چهرهسازیهایشان بیشتر خصلتهایی برای هویتهای جمعی را جستجو میکردند. ناگفته نماند هنرمندان نوگرا در ابتدای جستجوهای خود و از همان اولین نسلشان پرترهنگاری را تجربه میکردند و برخی از این آثار دارای خصلتها و ویژگیهای قابل اعتنایی است. در حوالی سالهای انقلاب ژانر پرتره رونقی دوباره گرفت و چهرهسازی برای بیان عواطف و باورها ضروری به نظر میرسید. فردیت چهرهها کمتر شد و ویژگیهای شخصیتی در قالب پرترههایی سمبلیک فزونی یافت. از اواسط دهه هفتاد همراه با موج تکثرگرایی هنر معاصر رانهی جدیدی از نقاشی فیگوراتیو به حرکت در میآید که ژانر پرتره در آن بسیار برجسته است. در برخی آثار ویژگیهای تکنیکی و شیوه استفاده از کارماده مسئله است و در برخی، موضوعات اجتماعی اهمیت مییابد. در بعضی آثار نقاش قصد دارد به شیوهای بیانگر برسد و در بعضی آثار دوباره شباهتسازی دغدغه میشود.
در تاریخ پرترهسازی میتوان سالهای انقلاب را به عنوان یک نقطه عطف در نظر گرفت، چراکه بعد از آن نقاشی چهره رونق بسیاری گرفت. بر همین اساس نقاشی پرتره امام خمینی(ره) موضوع بسیاری از آثار نقاشان کشور بوده است. که نتایج برخی از آنها شکوه و ثبات پرترههای کلاسیک تاریخ هنر را دارند.
آثاری که در ادامه میآید نمونههایی از تلاشهای صورتگرفته در ژانر نقاشی پرتره ایران است که در آنها نقاش تلاش کرده است شکوه، شجاعت و عظمت جایگاه امام خمینی(ره) را به شکل دقیق و درستی نمایش دهد. در چشماندازی کلی برخی از آنها مرور میشود.
پرترهای آشنا در راهپیماییهای بحبوحه انقلاب
علیرضا خالقی نقاش یکی از اولین پُرترههای امام خمینی(ره) است که مدتها در صف اول راهپیماییها حمل میشد و بسیاری از کسانی که در سالهای انقلاب حضور داشتند، چهره ایشان را با همین تصویر شناختند. به نقل از متن کتاب انقلاب رنگها(خاطرات شفاهی علیرضا خالقی)، گفته آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این اثر، آمده است که: «… عکس بزرگی از امام(ره) ساخته شده بود که طولش شانزده یا هفده متر بود و به همین تناسب عرض داشت. این را همیشه جلو راهپیماییها حرکت میدادند و میبردند. دوستان میگفتند، این مثل علامت مخصوص بنیاسرائیل است که در هر جنگی این را با خودشان میبردند، پیروز می شدند. آن روز هم (۹ دی ۱۳۵۷) که این عکس بزرگ را با خودمان حمل می کردیم، دلهایمان قُرص بود که امروز هم حادثهای پیش نمیآید.»
از خروش تا طاهری، روایت نقاشان از یک حقیقت بزرگ تاریخی
در بین نقاشانی که بعد از انقلاب به نقاشی پرتره از امام پرداختهاند،«کیخسرو خروش» و «غلامعلی طاهری» دو هنرمندی هستند که بیشترین نقاشیها را از چهره امام خمینی (ره) ترسیم کردند و نقش مهمی در پیوند هنر با این شخصیت بزرگ تاریخ سیاسی ایران داشتند.
دلدادگی امام کوچک و بزرگ نمیشناخت
دلدادگی مردم به امام کوچک و بزرگ، هنرمند و دانشمند و کارگر و کارمند نمیشناخت و هر کدام ارادت خود را به این شخصیت تاثیرگذار تاریخ نشان میدادند که در این مقال بر هنر هنرمندان حوزه تجسمی متمرکز میشویم چراکه قالبهای متنوع هنر هر کدام سندی تاریخی محسوب میشود تا آیندگان بدانند و هم عصران نیز به درک حضور امام خمینی(ره) به خود ببالند.
نمایشگاههای متعدد آثار تجسمی با موضوع امام راحل
حجم آثار هنری در توصیف و تصویر امام به حدی بود که نمایشگاههای متعددی از این آثار پیش روی مخاطبان، محققان، دانشجویان و علاقمندان به بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران برگزار شده و همچنان میشود که به دلیل حجم بالای این آثار تنها میتوان بخش کوچکی از آنها را با مخاطبان به اشتراک گذاشت. برای نمونه نمایشگاه نقاشی «سوگ آفتاب» یکی از همین رویدادهایی بود که در سالهای اخیر به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی (ره) در گالری عالی حوزه هنری برپا شد.
مسعود شجاعی طباطبایی هنرمند گرافیست در همین نمایشگاه «سوگ آفتاب» با بیان اینکه تا به حال این آثار که متعلق به قبل و بعد از رحلت امام خمینی است، جمع نشده بود گفت: در این نمایشگاه، برای اولین بار مجموعه آثار فاخری که با موضوع حضرت امام خمینی (ره) قبل و بعد از رحلت ایشان خلق شدهاند، گردهم آمدند. این امکان وجود دارد که این آثار برای مصارف عمومی نیز با کیفیت بسیار بالا چاپ شوند و در اختیار قرار گیرد.
نقش امام بر تابلوهای چند سانتیمتری تا چند متری
وی در مورد نمایشگاه مذکور گفت: بیشترین تعداد آثاری که در این نمایشگاه به نمایش درآمده، از استاد غلامعلی طاهری است که ۲ پرتره و ۲ اثر مفهومی از امام خمینی (ره) است. ۲۸ اثر نقاشی از هنرمندانی چون ایرج اسکندری، کامیار صادقی، مصطفی گودرزی، غلامعلی طاهری، حسن رزمخواه، مرتضی افشاری، علی شیخی، علی اسلامیمقدم، علیرضا خالق دادی، احمد خلیلیفرد، کاظم چلیپا، محمدعلی ترقیجاه و عبدالحمید قدیریان انتخاب شده است.
جالب اینکه، قدیمیترین اثر در این نمایشگاه مربوط به سال ۱۳۵۸ و اثر محمدعلی ترقیجاه و جدیدترین اثر مربوط به سال ۱۳۹۸ اثر غلامعلی طاهری با عنوان پرتره حضرت امام (ره) بود که نشان از تداوم همین عشق و دلدادگی و جذبه این انسان بزرگ بود که همچنان در هنر استادان تجلی مییابد.
بزرگترین اثر نمایشگاه «سوگ آفتاب» به ابعاد ۲۰۰ در ۲۰۰ متعلق به حسین خسروجردی با عنوان رحلت امام است که سال ۱۳۶۸ خلق شده است. همچنین کوچکترین اثر به ابعاد ۵۵ در ۴۰ متعلق به محمدعلی ترقیجاه با عنوان حکومت اسلامی است که در سال ۱۳۵۸ خلق شده است.
خلق آثاری از توجه ویژه امام به رنگینپوستان
همانطور که همگان میدانند، امام خمینی(ره) به رنگینپوستان توجه ویژهای داشت و از آنها با عنوان «فرزندان عزیز» یاد میکرد. ایشان همچنین در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی فرمودند، «سیاهپوستان و زنانی که جاسوسی آنان معلوم نیست، فوراً آزاد شوند.»
چلیپا درباره این اثر که چهرههای پایین بوم نقاشی اشارهای به فرمان امام مبنی بر آزادی سیاهپوستان دارد، میگوید: این اثر را پس از ارتحال امام در حوزه هنری کار کردم. ایده من در این تابلو، رحلت امام نبود بلکه نظرات، آراء و افکار ایشان مورد توجهم قرار گرفت. در واقع این اثر برگرفته از شخصیت عرفانی امام خمینی(ره) است.
از دیگر موارد جالب در حوزه نقاشی با موضوع امام راحل، آثار «احسان شعبانی» نقاش شناخته شده اینستاگرامی است که یکباره حال و هوای صفحه و نقاشیهایش تغییر کرد. تغییری که خودش میگوید تحول بزرگی در زندگیاش بود. احسان اگرچه آواز را بیشتر دوست داشت اما نقاشی وارد مسیر زندگیاش شد. بعد از آن نقاشیهایش مورد توجه قرار گرفت. اما در جایی از مسیر به خودش آمد و دید راهی که میرود را دوست ندارد.
نذر کردم مادربزرگم خوب شود نقاشی امام خمینی را بکشم!
این هنرمند میگوید: «دنبال این بودم که صفحهام را ببندم. پدرم خیلی به خوابم میآمد. رفتارش در خواب طوری بود که انگار از کارم ناراضی بود. پدرم سکته مغزی کرده بود و نمیتوانست صحبت کند. در خوابهایم هم همینطوری میآمد. مدام میپرسیدم: «آقاجون حداقل حرفی بزن بفهمم چه چیزی میخواهی بگویی. اما حرفی نمیزد. اذیت میشدم. یک روز به خودم گفتم آخر من چقدر باید خواب پدرم را ببینم. حتما از من چیزی میخواهد که اینطوری میکند. نشستم فکر کردم. گفتم لابد به خاطر این کارهایم است که به خوابم میآید.»
نقاشی امام را نذر خوب شدن مادر بزرگم کردم که زنده بماند
شعبانی توضیح داد: «مادرم و مادر بزرگم امام خمینی را خیلی دوست داشتند. همیشه برایم از امام تعریف میکردند. یک شب مادربزرگم حالش بد شد و ما او را بیمارستان بردیم. بیمارستان خیلی نا امیدمان کرد. توی بیمارستان به امام خمینی(ره) توی دلم گفتم: اگر مادربزرگم خوب شود، نقاشی امام را میکشم. فقط نمیرد. مثل یک نذر، نقاشی امام را نذر خوب شدن مادر بزرگم کردم که زنده بماند و من نقاشی را نشانش بدهم. مادر بزرگم را بیمارستان دیگری بردیم. گفتند نگران نباشید و خوب میشود که من خیلی خوشحال شدم. همان نیمه شب وقتی به خانه آمدیم شروع به کشیدن نقاشی امام خمینی(ره) کردم. خیلی خوب شد. اما آن زمان دلم نیامد عکس امام را در صفحهام بگذارم. حس کردم با وجود صفحهای که دارم به امام بیاحترامی میشود. تا اینکه خیلی بعدتر وقتی بعد از اینکه به پوچی رسیدم و تصمیم به تغییر گرفتم این کار را انجام دادم. بعد از فوت پدرم دیگر مثل سابق نماز نمیخواندم. اما دوباره تصمیم گرفتم دقیق و مرتب نماز بخوانم.»
وی در پایان گفت: «عشق پدرم به رهبر معظم انقلاب زندگى مرا نجات داد. با پدرم رابطه عاطفی زیادی داشتم. پدرم هم علاقه عجیبی به رهبری داشت. یادداشتهایش را هم که نگاه میکردید برای رهبری مینوشت. از زمانی که روی میزم عکس امام خامنهای است از زمانی که کارهایم این شکلی شدهاند انرژی خیلی خوبی دارم. دنبال آدمهایی رفتم که دست از دنیا شسته بودند این آدمها آدم را جذب خودشان میکنند.»