زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از بنیهاشم و برخی هم غیرهاشمی بودند؛ اکثر این زنان نقش مهمی در حماسهآفرینی واقعه کربلا ایفا کردند.
به گزارش پایگاه خبری هیچ یک _در حادثه پرشور و حماسی کربلا از حضور مردان بیشتر گفته میشود. در حالی که زنانی هم بودند که چه در مسیر رسیدن کاروان امام به کربلا، چه در واقعه کربلا و چه بعد از آن نقشهای مهم و تاثیرگذاری داشتند و حتی به مقام شهادت نائل شدند. در این مطلب اسامی برخی زنان نامدار کربلا را مرور خواهیم کرد.
ام وهب، اولین زن شهید کربلا
«قمر» دختر «عبد بنى فمر بن قاسم» و همسر «عبد الله بن عمیر» معروف به «ام وهب» به اصرار خود همراه شوهر از کوفه به یاری امام حسین(ع) رفت. میگویند با شروع جنگ چوبی به دست گرفت و خواست به میدان برود که امام مانع او شد. وقتی همسرش عبدالله به شهادت رسید به بالین او رفت و در حالی که دعا میکرد شهید شود و به او بپیوندد توسط یکی از نیروهای دشمن با عمود آهنین هدف گرفته شد و به شهادت رسید. او را اولین زن شهید در کربلا نوشتهاند.
در برخی منابع این روایت طور دیگری نقل شده است. ابن وهب نصرانى بود و با مادرش به دست حسین(ع) مسلمان شد. وقتی شهید شد، دشمنان سرش را به لشکرگاه امام حسین(ع) انداختند. مادرش؛ ام وهب، سر او را برداشت و بوسید و به لشکرگاه ابن سعد انداخت، سپس با تیرک چادر حمله کرد و دو مرد دیگر را کشت. برخی گفتهاند همسر وهب در حادثه کربلا شهید شد و برخی دیگر اموهب را شهید کربلا خواندهاند.
ام خلف، مادری که فرزند خود را فدای فرزند پیامبر(ص) کرد
ام خلف، همسر یار باوفا و نامدار امام حسین(ع)؛ مسلم بن عوسجه بود. وی که با همسر و پسرش در بین راه به کاروان حسین(ع) پیوسته بود پس از شهادت شوهرش مسلم، فرزندش را به میدان جنگ فرستاد. امام حسین(ع) به فرزندش خلف فرمود: اگر به میدان روى و کشته شوى، مادرت تنها و بىکس خواهد بود، تو به سرپرستى مادرت سزاوارترى تا به جنگ. امخلف که شاهد این سخنان بود، در برابر فرزندش ظاهر شد و خطاب به او گفت: اى پسرم! نصرت و یارى فرزند پیامبر(ص) را بر سلامت و امان خودت ترجیح ده؛ اگر سلامت خودت را برگزینى هیچ گاه از تو راضى نخواهم شد.
بعد از شهادت خلف، کوفیان سر او را به سوى مادرش انداختند. آن زن شجاع سر فرزند جوان را به آغوش گرفت و بوسید و گریه سر داد.
بحریه؛ مادری که به فرزند خود لباس رزم پوشانید
«بحریه بنت مسعود الخزرجى» با همسرش «جنادة بن کعب انصارى» و پسر نوجوانش «عمروبن جناده» از مکه به کاروان امام حسین(ع) پیوستند. همسر بحریه در حمله اول جنگ و پسرش نیز در ادامه جنگ به شهادت رسیدند. وقتی عمرو بعد از پدرش خواست به میدان برود، امام فرمود: « پدر این جوان کشته شده شاید مادرش راضى نباشد که به میدان رود. عمرو گفت: مادرم دستور داده که به میدان بروم و لباس جنگ بر من پوشانده است.» بعد از شهادت عمرو، سرش را براى مادرش انداختند. مادرش آن سر را برداشت و گفت: چه نیکو جهاد کردى پسرم، اى شادى قلبم! اى نور چشمم!
نام عمروبن جناده در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.
رویحه، دختری که پدرش در لشکر دشمن بود
«رویحه» همسر هانی بن عروه و دختر عمر بن حجاج بود. با ورود مسلم بن عقیل به کوفه، در منزل خود از مسلم پذیرایى کرد و بعد شهادت مسلم به همراه همسر و پسرش یحیى در کوفه مخفى شد. با اطلاع از ورود امام حسین(ع) به کربلا، نزد امام رفت و یحیى در رکاب امام به شهادت رسید. در حالی که پدر رویحه، عمر بن حجاج در لشکر عمر سعد بود.
ام سلیمان و پسری که پیشمرگ امام حسین(ع) شد
ام سلیمان کنیز خانه امام حسین(ع) بود که فرزندش نیز در خانه امام خدمت میکرد. سلیمان پیک امام حسین(ع) به سوى رؤسا و اشراف بصره بود که عبیدالله بن زیاد دستور داد گردنش را بزنند. ام سلیمان به همراه امام حسین(ع) راهى کربلا و جزو اسیران واقعه عاشورا گردید. نام پسرش، سلیمان بن رزین در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.
فکهیه؛ اسیر شام
«فکهیه» در خانه رُباب، همسر امام حسین(ع) خدمت مى کرد. او پسری به نام «قارب» داشت که در کربلا به شهادت رسید. فکهیه نیز همراه رباب در زمین کربلا به لشکر اسیران به شام رفت.
حسنیه؛ آزادهای که مادر شهید شد
حسنیه، یکى از آزادشدههای حضرت سید الشهداست که حضرت او را از «نوفل بن حارث بن عبدالملک» خرید. وى به ازدواج مردى به نام «سهم» درآمد و مُنحج از او متولد گردید. حسنیه به امام زین العابدین(ع) خدمت مى کرد تا اینکه به همراه امام حسین(ع) و فرزندش منجح به کربلا آمد. منجح در کربلا به شهادت رسید.