طبق آمار بانک مرکزی، سهم یوآن چین در تامین کالاهای اساسی ایران کمتر از 0.2 درصد است در حالی که سهم ارزهای وابسته به دلار مثل یورو و درهم بیش از 95 درصد بوده و در واقع تاکنون اتفاق مثبتی در حوزه دلارزدایی رقم نخورده است.
به گزارش هیچ یک به نقل از فارس، طبق آمار موسسه کپلر، صادرات نفت ایران به چین در سه سال گذشته از میانگین 324 هزار بشکه در روز در سال 2020 به 957 هزار بشکه در سال 2023 رسیده و تقریبا به مرز یک میلیون بشکه افزایش یافته است (تصویر 1).
تصویر 1
همچنین طبق آمار آژانس بینالمللی انرژی، صادرات نفت ایران به چین در سال 2023 حدود یک میلیون بشکه در روز است که در صورت تداوم تا پایان سال درآمدی معادل 27 میلیارد دلار را نصیب کشور میکند.
تصویر 2
طبق آمار گمرک ایران، صادرات غیرنفتی ایران به چین و واردات از چین در سال گذشته به ترتیب 14.6 و 15.7 میلیارد دلار بوده است. یعنی با احتساب مجموع صادرات نفتی و غیرنفتی ایران به چین و واردات از این کشور، تراز تجاری ایران با چین در حدود مثبت 25 میلیارد دلار قرار دارد.
* وابستگی بیش از 90 درصد از واردات کالای اساسی ایران به دلار
اما با این وجود طبق آمار بانک مرکزی، سهم یوآن چین در تامین کالای اساسی ایران کمتر از 0.2 درصد است و عمده ارز تولیدی ایران در چین، پس از انتقال از مسیر شبکه تراستی، صرف واردات کالای اساسی از کانالهای غربی با درهم و یورو میشود.
درهم و یورو ارزهای وابسته به دلار هستند که بیش از 95 درصد از واردات 14 میلیارد دلاری ایران برای کالای اساسی را به خود اختصاص دادهاند، موضوعی که وابستگی ایران به دلار و تحت تاثیر قرار گرفتن معیشت مردم به نوسانات دلار را افزایش داده است.
محمد امینیرعیا کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس با اشاره به سهم بالای ارزهای وابسته به دلار در سبد تامین کالای اساسی کشور گفت: دلارزدایی یعنی اینکه ایران وابستگیاش به ارز دلار، به ارزهای وابسته به دلار مثل درهم و یورو و نظامات ارزی دلاری کاهش پیدا کند. در حال حاضر ایران مثلا ارز یوآن را با صادرات نفت بهدست میآورد اما نیاز دارد برای واردات کالای موردنیاز از جمله غذا، کالای اساسی و دارو، این ارز یوآنی را به یورو و درهم تبدیل کرده و سپس محصولات موردنیاز خود را با این ارزها تامین کند.
وی افزود: در نتیجه تا زمانی که مبادی تامینکننده کالای اساسی موردنیاز ایران با ارزهای وابسته به دلار انجام میشود، اساسا دلارزدایی معنایی ندارد و تحقق پیدا نمیکند. در نتیجه ما باید به سمت تنوعسازی مبادی واردات کالای اساسی حرکت کنیم.
به گفته وی هماکنون بیش از 90 درصد از واردات کالای اساسی موردنیاز کشور با ارز یورو و درهم انجام میشود، سهم دلار در واردات ایران کم شده است اما درهم و یورو سهم حداکثری دارند که این ارزها نیز وابسته به دلار هستند. جالب اینکه کشوری مثل ایران که بیش از 10 سال است که تحت تحریم قرار گرفته، هنوز اقدامی برای کاهش وابستگی به دلار و ارزهای وابسته به دلار را انجام نداده است.
* ۵ مزیت واردات کالای اساسی موردنیاز ایران از چین
به طور کلی واردات کالای اساسی از چین از مسیر یوآنی ۵ مزیت دارد که عبارتند از:
- تراز شدن تجارت دو کشور: حتی در شرایط غیرتحریمی نیز نیاز است که ایران تراز تجاری خود با کشورهای مختلف از جمله چین را به حالت سربهسر برساند. این موضوع امکان امتیازگیری و بهینهسازی در روابط تجاری دو کشور را فراهم میکند و یک اصل مسلم اقتصادی است.
- دلارزدایی از اقتصاد ایران: تنوع مبادی واردات کالای اساسی از طریق یوآن چین منجر به مصون کردن معیشت مردم از نوسانات دلار و بیاثر کردن تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا میشود.
- کاهش هزینه دور زدن تحریم: با تامین نیاز اساسی از چین، نیاز به انتقال و تبدیل ارز از یوآن به درهم و یورو کاهش مییابد و در شرایط تحریمی با حذف شبکه تراستی، هزینههای انتقال و تبدیل را کاهش میدهد.
- رسمی کردن شبکه پرداخت: تراز شدن تجارت دو کشور، زمینه رسمی کردن شبکه پرداخت بین ایران و چین و اجرای پیمان پولی و تجارت دو جانبه فراتر از موضوع تهاتر را فراهم میکند.
- تعمیق روابط استراتژیک ایران و چین: سازوکار غربی تامین کالای اساسی، روابط ایران و چین را نیز تحتالشعاع قرار داده است. چین یک تجربه قبلی از رفتار تقابلی ایران در دولت یازدهم و دوازدهم با خود دارد و وقتی میبیند هنوز ایران بعد از گذشت بیش از 10 سال از تحریمها، کالاهای اساسی خود را از شرکتهای غربی مثل کارگیل وارد میکند، اساسا نسبت به انجام یک تعامل راهبردی با ایران دچار تردید میشود. وقتی چین سهمی در تامین کالای اساسی ایران ندارد یعنی اساسا ما خواهان بازی با چینیها نیستیم.
ضرورت دارد دولت سیزدهم برای تغییر سبد ارزی واردات کالای اساسی از ارزهای وابسته به دلار به سمت مسیرهای غیرغربی مثل یوآن چین برنامهریزی مدون کند، اینکه هنوز این اتافق رخ نداده است جای سؤال دارد که آیا کاسبان تحریم قدرت بیشتری دارند و نمیخواهند از مزایای وابسته کردن معیشت ایران به نظام دلاری دست بردارند؟