گونه مقاومت، طی سالیان اخیر، با تحولات مثبت بسیاری همراه شده است که سبب شد تا این گونه استراتژیک، در بحث کمی و کیفی با اتفاقهای خوب فراوانی همراه باشد و همین، دلگرمی خوبی را به وجود آورده تا نویسندگان و کارگردانان بسیاری نسبت به تولید این آثار، رغبت لازم را داشته باشند.
به گزارش پایگاه خبری هیچ یک _ سینمای مقاومت، یکی از گونههای به شدت مهم و استراتژیک فرهنگی هر کشور است که متناسب با اقتضائات و شرایط هر کشور، تولیدات سالیانهای را شامل میشود. این تولید با بسط هدفدار خود، منویات موردنظر هر کشور را در ابعاد بینالمللی مدنظر قرار داده و سهم بهسزایی در جهتدار کردن نظرات مردم سایر کشورها درباره آن موضوع مشخص دارد.
این سیاست، با اشکال مختلف از سوی دولتها دنبال میشود. گاه بهصورت یک فیلم سیاسی و گاهی هم در قالب یک اثر بیوگرافی خود را نشان میدهد. در قالب درام اجتماعی مطرح میشود و حتی به شکل مستند، به سمع و نظر میلیونها نفر در سراسر جهان میرسد. در این شکل ارتباطی، مهم، رساندن محتوا و حرف موردنظر است و فیلم و سریال، تنها قالبهایی برای انتقال این مفاهیم هستند.
در سینمای ایران، جدیت خوبی برای تولید این آثار وجود دارد. علیالخصوص طی سالیان اخیر که تولیدات سینمای مقاومت، با رشد کمی خوبی همراه بوده است. ضمن اینکه این آثار به لحاظ محتوایی نیز با استقبال خوبی از جانب مخاطبان و منتقدان مواجه شده است و همین، دلگرمی خوبی را به وجود آورده تا نویسندگان و کارگردانان بسیاری نسبت به تولید این آثار، رغبت لازم را داشته باشند.
هماکنون تولیدات سالیانه بیشتری در سینمای مقاومت تعریف میشود و همچنین کارگردانان بسیاری به این مقوله ورود کرده و سینمای مقاومت را در گونههای مختلفی پیگیری میکنند
ابتکار قابلتوجهی که در این زمینه به خرج داده شده آن است که در سالهای کمی دورتر، سینمای مقاومت، تنها در فیلمهای بیوگرافی از شهدا و میادین نبرد نظامی خلاصه میشد و به همین دلیل، یک خطکشی میان این فیلمها و سایر تولیدات ملی سینمای ایران وجود داشت. یک انفکاک خودی و غیرخودی در این بین محسوس بود که احساس خوشایندی را صادر نمیکرد. سینمای مقاومت در آن سالها، عمدتا از سوی برخی مراکز مانند فارابی و اوج به ثبت میرسید و این اتفاق همواره با اعتراض فعالان گونههای دیگر همراه بود که چرا بودجه به آنها و دیگر تولیدات مرتبط با سینمای مقاومت تعلق نمیگیرد.
اکنون اما تمام این معادلات تغییر کرده و هم بودجه تولید این آثار با افزایش معقولی همراه شده است و هم نهادهای بسیاری برای تولیداتی از این دست، پیشقدم شدند. این فضا، شرایطی را رقم زده که اولا، تولیدات سالیانه بیشتری در این گونه تعریف شود و همچنین کارگردانان بسیاری به این مقوله ورود کرده و سینمای مقاومت را در گونههای مختلفی پیگیری کنند.
این روند سبب شده تا طی سالیان اخیر، بسیاری از کارگردانانی که شاید تصور نمیشد که روزی در سینمای مقاومت به تولید اثر بپردازند، هماکنون به این مقوله ورود کرده و تولیدات باکیفیتی را به انجام برسانند.
این تولیدات که عمده آنها با اکرانهایی خوب همراه است، سهم بسیاری در تبیین عقاید و نظرات داشته و مخاطبان بسیاری را در داخل و خارج از کشور به سمت خود میکشاند. بنابراین الگوریتم سینمای مقاومت در حال حاضر، در یکی از قدرتمندترین وضعیتهای خود طی برهههای تاریخی مختلف قرار داشته و توانسته متناسب با هدفی که برای آن تعریف شده، عمل کند.
این اتفاق، زوایای مثبت دیگری نیز دارد که ازجمله آنها میتوان به تقسیم بودجه میان طیفهای فکری بیشتر، رضایت حداکثری میان فعالان این گونه، تبیین سیاستهای روز کشور به مردم فراوانتری از سراسر جهان و درگیر شدن نهادهایی بیشتر در امر تولید اشاره کرد که این مزایا، ایدهآلهای فرامتن این گونه که در طول سالها جستجو میشد را به خوبی پوشش داده و به همین دلیل است که سینمای مقاومت امروز، در یکی از بهترین شرایط تولیداتی و کیفی خود قرار دارد.