کارگردان نمایش «خانه روشنی» درباره مضمون این نمایش گفت: وقتی پای ارث و میراث وسط میآید برخی آدمها یک روی دیگری از خودشان را نشان میدهند که وحشتناک است. در واقع همه چیز تعادل خودش را از دست میدهد و به هم میریزد.
به گزارش پایگاه خبری هیچ یک _ نمایش خانه روشنی به نویسندگی نوشین تبریزی با کارگردانی بابک قادری و تهیهکنندگی منوچهر هادی از ۲۶ تیر در عمارت ارغوان روی صحنه است.
این نمایش بعد از نمایش تولدت مبارک دومین تجربه کارگردانی بابک قادری است.
مرضیه صدرایی، فیروز حیدرزاده، پژمان عبدی، آیلار نوشهری، مهسا ایرانیان، عقیل بهرامی، بهداد قادری، مهناز نوروزی، شهناز نوروزی، مبینا هادی و مسلم گلچین بازیگران این نمایش هستند.
خانه روشنی، درامی اجتماعی است که یک معضل خانوادگی را بازنگری میکند و هر شب ساعت ۱۹ میزبان مخاطبان است.
بابک قادری، کارگردان نمایش «خانه روشنی» در گفتوگو ،در پاسخ به این سوال که ایده نمایش چگونه شکل گرفته اظهار داشت: قصه این نمایش درباره اختلافات اعضای خانواده بر سر ارث است. من زمانی که پدرم را از دست دادم، مسائل این چنینی را زیاد دیدم. بزرگترین چیزی که اتفاق افتاد این بود که همه رابطه های شخصی من دوباره از نو تعریف شد. پول و ارث معنای رابطهها را عوض کرد.
وی افزود: وقتی پای ارث وسط می آید، آدم ها یک روی دیگری را از خودشان نشان می دهند که وحشتناک است. شما در یک موقعیتی قرار می گیرید که نمی دانید باید چه کار کنید. همه چیز تعادل خودش را از دست می دهد و به هم میریزد.
کارگردان نمایش «خانه روشنی» درباره نحوه همکاریاش با نویسنده اثر گفت: خانم تبریزی بسیار نویسنده قهاری هستند. ایده ای داشتم که ایشان به بهترین شکل نوشتند. کار قبلی یعنی تولدت مبارک را هم با ایشان کار کردم.
وی درباره تنوع شخصیتهای نمایش توضیح داد: شما در یک خانواده که پدر و مادر مذهبی هستند میبینید یک بچه ساز می زند و فیلم خارجی نگاه می کند و یک بچه ۱۸۰ درجه متفاوت است. روحیات من با برادران و خواهرانم کاملا متفاوت است. همه پیش یک پدر و مادر بزرگ شدیم. ولی شباهتی بین خواهرها و برادرها وجود ندارد. خانواده ممکن است در هر طبقه ای باشد؛ ولی بچه ها به لحاظ الگوی فکری با هم فرق داشته باشند.
قصه نمایش «خانه روشنی» بسیار ملموس است
قادری درباره روایت ساده و روان نمایش گفت: من نزدیک به دو دهه بازیگر تئاتر هستم و متن های مشهور جهان نمایش را اجرا کردهام. دوستانی که می دیدند دو سه نفر که مخاطب خاص بودند تعریف می کردند و نشانه گذاریها را میفهمیدند. از آن طرف خیلی از دوستان که با مدیوم تئاتر سر و کار داشتند می گفتند خوب بود ولی ما نفهمیدیم. این قدر این گفته تکرار شد که برای من دغدغه ایجاد کرد. من فکر کردم چطوری قصه بگویم که هر قشری از هر طبقه ای بیاید و بفهمد و ارتباط برقرار کند. برای این کار نیاز است که بهتر به اطراف نگاه کنیم، آدم ها را ببینیم و مشکلاتشان را درک کنیم.
ما سعی نکردیم که طنز داشته باشیم. طنز ما از جنس طنز موقعیت است. بعضا در درگیری و جدل ناچار هستی که بخندی؛ در حالی که موقعیت بسیار بحرانی است
وی با تاکید بر این که قصه نمایش خانه روشنی بسیار ملموس است بیان کرد: هر خانواده ای این موضوع را تجربه کرده یا در آینده تجربه میکند. این نمایش خیلی رئالیستی است و قصهاش قصه تک تک ما آدم هاست. خیلیها از هر سن و سالی این نمایش را دیدند و دوست داشتند. آدم های بسیار معمولی کوچه و خیابان هم مخاطب این نمایش بودند. سعی کردیم به رئالیسم به گونهای نزدیک شویم که ردپای میزانسن و چینش و کارگردانی دیده نشود. توقع من این بود که همه چیز کاملا روان باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا لحظات طنزآمیز نمایش عامدانه بود گفت: ما سعی نکردیم که طنز داشته باشیم. طنز ما از جنس طنز موقعیت است. بعضا در درگیری و جدل ناچار هستی که بخندی؛ در حالی که موقعیت بسیار بحرانی است. ما نخواستیم که کار طنز باشد.
کارگردان نمایش «خانه روشنی» با اشاره به تعداد زیاد بازیگران اظهار داشت: من خودم از خانواده پرجمعیتی می آیم. ۵ خواهر و برادر هستیم و وقتی دورهم جمع میشویم با همسر و فرزندان یک جمع ۲۰ نفره میشویم. نسلی که من در داستان روایت کردم پربچه هستند. یک خانواده پرجمعیت دستمایه کار من بوده است. وقتی ۱۱ بازیگر روی صحنه داری، ساماندهی و میزانسن دادنش کار سختی است. نمی دانم تا چه اندازه در این کار موفق بوده ام.