در کتاب «اسطورههای صهیونیستی در سینما» متوجه تمام نمادهای صهیونیست در فیلمها و سریالهایی که روزانه میبینیم، خواهیم شد.
به گزارش پایگ خبری هیچ یک _ بیشک یکی از تفریحها و سرگرمیهای همه ما، تماشای سریال، کارتون، فیلمهای تلویزیونی و سینمایی است و ساعات زیادی از شبانه روز را صرف دیدن این برنامهها میکنیم. اما شاید هیچگاه به این موضوع فکر نکردهایم برنامهای که تماشا میکنیم، پشتش هدف و رسالتی صهیونیستی را همراه دارد و دشمن از ساخت این برنامهها اهداف شوم و پلیدی را دنبال میکند.
برای آگاهی از اهداف فیلم سازان جهان، مطالعه کتاب «اسطورههای صهیونیستی سینما» نوشته محمدحسین فرجنژاد از نشر موعود عصر را پیشنهاد میکنیم. کتابی که با نگاهی موشکافانه، اهداف این کمپانیها را بررسی کرده است. در این کتاب ارائه تعریفی جدید از روند تاریخ جهان و سیر شکلگیری اساطیر در طول تاریخ است.
یکی از حربههای صهیونیست جهانی برای تهاجم فرهنگی به تمدنها استفاده از هنر، مخصوصاً حوزه سینما است. در این کتاب کوشیده شده برخی از اساسیترین اسطورهها و افسانههایی که سینمای صهیونیستی سعی در ترویج آنها دارد آورده شود. «اسطورههای صهیونیستی در سینما» سعی در شناسایی همهی نشانهها و نمادهایی دارد که سینمای غرب با وام گرفتن از باورها، تعصبها، اهداف و خط مشی یهود و صهیونیسم آنها را در آثار سینمایی و تلویزیونی به تصویر درآورده است.
در بخشی از کتاب «اسطورههای صهیونیستی در سینما» میخوانید:
دلیل اصلی همسویی کنونی سیاست خارجی، فرهنگی و سینمایی انگلیس و آمریکا را باید از قرن ۱۶ میلادی و ظهور پروتستانتیسم و فرقههای گوناگونش بازبینی کرد. دکتر رفعت سعید، مانند هارون یحیی (عدنان اکتار) اندیشمند ترک و عبدالله شهبازی مورخ نامدار ایرانی و دیگر نویسندگان محقق به حق، مارتین لوتر را بنیانگذار مسیحیت صهیونیستی میداند.
بنیادهای دینشناختی صهیونیسم مسیحی (که تعبیر مسیحیت صهیونیستی برای آن بهتر است) در تداوم اندیشههای پولس و لوتر و کالوین و پیوریتنها و البته اندیشههای مسیحایی کابالیستهاست. این بنیادها اکنون در هالیوود، دستمایهی ساخت آثار بسیار زیادی اعم از مستند، فیلم، انیمیشن، کلیپ و بازی رایانهای و… شده است و نیاز دارد هر کدام به طور جداگانه به مثابه یک بنمایه و اسطورهی جعلی صهیونیستی، بررسی شود. فقط با اشارهای گذرا، کلیات آن را در اینجا میآوریم.
مسیحیان صهیونیست در ادامهی حرفهای پروتستانها و پیوریتنها، مکتب پروتستانتیسم بنیادگرا یا اوانجلیسم را بنیان نهادند. اوانجلیسم در لغت به معنای بازگشت مسیح است که نخستین بار برای لوتر و یارانش به کار رفت، ولی امروزه به مسیحیان محافظهکار و بنیادگرا (غالبا در آمریکا) گفته میشود.
اینان که بر عهد عتیق بیش از عهد جدید تأکید میکنند، حتی «انجیل» را با تفاسیر عهد عتیقی میفهمند، گرچه انجیل از نظر زمانی متأخر از «تورات» بود و باید با انجیل، تورات را تفسیر کرد و عقیدهی سنتی مسیحیان نیز همینگونه بوده است، ولی با نفوذ اندیشههای پروتستانها و یهودیزه شدن بیشتر مسیحیت، دست از این حالت عقلایی برداشته و انجیل را با عهد عتیق تفسیر میکنند. در اواخر قرن نوزدهم، یکی از مفسران معروف آمریکایی به نام سایروس اسکوفیلد بر اساس افکار جان داربی انگلیسی، «انجیل» را تفسیر کرد که امروزه از مهمترین منابع مسیحیت صهیونیستی شمرده میشود و معتبرترین تفسیر «انجیل» برای پروتستانهای سراسر جهان به شمار میآید.