سالها پیش و زمانی که خبری از کرونا نبود، آنفلوآنزا در عرض کمتر از دو سال ۲۰ میلیون قربانی گرفت؛ ویروسی که اکنون هم بین ما شایع است اما کمتر کسی میتواند تصور کند از آن بشود به عنوان سلاحی کارآمد علیه جوامع استفاده کرد.
در میانه پاییز ۱۴۰۲ و در آستانه ورود به ماههای سرد سال، بار دیگر بیماریهای تنفسی عرصه جولان یافتهاند. در کشور ما نیز گفته میشود ویروس «آنفلوآنزا» یکهتازی میکند.
«مینو محرز» متخصص بیماریهای عفونی در گفتوگویی رسانهای عنوان داشته در جلسه ستاد کشوری کرونا که تستهایی از سراسر کشور و گزارشهای انستیتو پاستور و دانشکده بهداشت دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفته، این نتیجه حاصل شده که ویروس غالب در ماه شهریور کووید و از زیرسویه اومیکرون و ویروس غالب در ماه مهر ویروس آنفلوآنزا بوده است. به گفته محرز، ویروس آنفلوآنزا از ابتدای پاییز شیوع پیدا کرده و تا فروردین، ادامه خواهد داشت.
ویروس آنفلوآنزا فقط در آمریکا سالانه چیزی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد کل جمعیت را آلوده میکند. نزدیک به ۱۱۴ هزار نفر روانه بیمارستان شده و قریب به بیست هزار نفر بر اثر فلو یا عوارض جانبی ناشی از این ویروس جان خود را از دست میدهند
برای بسیاری آنفلوآنزا بیماری آزاردهندهای است که در ماههای سرد با قدرتی بیش سال قبل برمیگردد و به دلیل تطبیق یافتن با محیطهای انسانی و داروهای متداول کار درمانش سختتر میشود اما کمتر کسی درباره امکان تبدیل آن به سلاحی کشنده سخن میگوید.
ویروس آنفولانزا Influenza Viruses (IV) بیماری تنفسی را ایجاد میکند که با عنوان آنفولانزا یا (فلو) شناخته میشود. این ویروس فقط در آمریکا سالانه چیزی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد کل جمعیت را آلوده میکند. نزدیک به ۱۱۴ هزار نفر روانه بیمارستان شده و قریب به بیست هزار نفر بر اثر فلو یا عوارض جانبی ناشی از این ویروس جان خود را از دست میدهند.
به رغم این آمار تکاندهنده و میزان سرایت و خطر آن، مرکز کنترل و پیگیری بیماریها (CDC) آن را به عنوان یک تهدید بیوتروریستی طبقهبندی نکرده است. ویژگیهای این ویروس اما در واقعیت به نحوی هستند که آن را به یک تهدید تسلیحاتی تبدیل کردهاند، در حالی که توجه چندانی به این مهم نشده است؛ یک پاتوژن که بیش از ایدز مرگ و میر به دنبال داشته و جان دهها میلیون نفر را گرفته است و به صورت منظم و مستمر به اشکال مرگبارتری درمیآید، باید به عنوان یک سلاح بیولوژیکی تلقی شود.
آنفلوآنزا از کجای تاریخ سربرآورد؟
پس از کتاب «تاریخ رم» نوشته لیوی (Livy) که بیماری شبیه به آنفولانزا را توصیف میکند و مینویسد این بیماری در سال ۲۱۲ قبل از میلاد ارتش روم و کارتاژیها را آلوده کرد، هیچ سندی در مورد آنفولانزا یا نشانههای شبیه به آنفولانزا تا سال ۱۷۸۱ در دست نیست.
در فاصله سالهای ۱۷۸۱ تا ۱۷۸۲، یک دوره شیوع آنفولانزا دو سوم جمعیت قلمرو موسوم به رومن ژرمن و سه چهارم جمعیت بریتانیا را آلوده کرد. این بیماری در آمریکای شمالی میان سرخپوستهای غرب و جنوب آمریکا، سرایت کرد. شیوع این بیماری با همهگیری آنفولانزا در نیوانگلند، نیویورک و نوا اسکوشیا در سال ۱۷۸۹ ادامه یافت. سال ۱۷۸۱ آغاز یک چرخه ۱۰ تا ۴۰ ساله ظهور و همهگیری آنفولانزا بود.
نیمه اول قرن نوزدهم شاهد همهگیریهای مجزا در چند نقطه از جهان بود. از جمله مهمترین آنها در آسیا بود که در سال ۱۸۹۲ آغاز شد و در روسیه که در زمستان ۱۸۳۰ گسترش یافت.
شیوع آنفولانزا در آسیا در ژانویه ۱۸۳۱ به اندونزی رسید و همهگیری روسیه نیز در سرتاسر این کشور پیش رفت و بین سالهای ۱۸۳۰ و ۱۸۳۱ به سمت غرب حرکت کرد. در نوامبر ۱۸۳۱ شیوع آنفولانزا به آمریکا رسید و این همهگیریها تا سال ۱۸۵۱ ادامه یافت.
بین سالهای ۱۸۸۹ و ۱۸۹۰، یک همهگیری بزرگ روسیه را درنوردید و مرگبارترین شیوع تا آن تاریخ بود. ماجرا از آسیای مرکزی در تابستان ۱۸۸۹ آغاز شد و به روسیه، چین، آمریکای شمالی، بخشهایی از آفریقا و کشورهای حاشیه اقیانوس آرام رخنه کرد. حداقل قربانیان این دوره ۲۵۰ هزار نفر در اروپا و بین ۵۰۰ تا ۷۵۰ هزار نفر در سراسر جهان بود.
در اکتبر ۱۹۱۹ موج آنفلوآنزای موسوم به اسپانیایی ظاهرا ناپدید شد اما پیش از رفتن و در یک بازه ۱۸ ماهه این نوع از آنفولانزا جان حداقل ۲۰ میلیون نفر را در سراسر دنیا گرفت
ویروسی که تبدیل به کابوس شد؛ «آنفلوآنزای اسپانیایی»
شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ باعث شد تا تهدید این ویروس وارد دستورکار سیاستگذاری بهداشت عمومی شود و آن را به عنوان یکی از تهدیدات جدی بهداشت عمومی تلقی کنند. این همهگیری، که مرگبارترین و مسریترین همهگیری تا آن تاریخ بود، منجر به مرگ بیش از ۲۰ میلیون نفر در آمریکای شمالی، اروپا، آلاسکا و جزایر اقیانوس آرام در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ شد.
این دوره تقریباً با پایان جنگ جهانی اول مصادف بود. هر چند فلو اسپانیایی نام خود را از شیوع در اسپانیا وامدار است، اما این ویروس ابتدا در یک اردوگاه نظامی در کانزاس در ۱۱ مارس ۱۹۱۸ مشاهده شد. یکی از آشپزهای اردوگاه نشانههای مربوط به فلو را در خود داشت و برای استراحت مرخصی گرفت.
بعد از ظهر همان روز ۱۰۷ سرباز با همان نشانهها آلوده شدند. در ۱۳ مارس ۱۹۱۸، ۵۵۲ نفر بیمار ثبت شد که بسیاری از ایشان مبتلا به ذاتالریه شده بودند. ظرف مدت چند روز تمام اردوگاههای سراسر ایالات متحده، شیوع فلو را گزارش کردند و هزاران ملوان در ساحل شرقی بیمار شدند.
در ۱۸ مارس تمام ایالات آمریکا موارد متعدد آنفولانزا را گزارش دادند. در ماه آوریل ویروس از اطلس عبور کرده و افراد بسیاری را در اروپا، چین، ژاپن، آفریقا و آمریکای جنوبی آلوده ساخت. این موج از همهگیری آنفولانزا، که اکنون به «موج اول» معروف شده، تا تابستان سال ۱۹۱۸ ادامه یافت. این ویروس به شدت قابل سرایت و مرگباری آن نسبتاً کم، توصیف شد. با همین میزان اندک مرگبار بودن، در پایان موج اول بیش از ۸۰۰ هزار نفر را به کام مرگ کشید.
منابع اروپایی میگویند آنفلوانزا فراگیری است که ۵۰۰ میلیون نفر را در جهان مبتلا و بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر را قربانی خود کرده است؛ بیماری که تعداد قربانیانش در سال ۱۹۱۸ برابر دو درصد کل جمعیت جهان بود
در اواخر آگوست ۱۹۱۸ نوع ثانوی و بدخیمتر این ویروس آشکار شد و ظرف مدت شش ماه مردم سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داد. این نوع از ویروس آنفولانزا به «موج اصلی» همهگیری تبدیل شد.
در فاصله سپتامبر تا نوامبر، ویروس جدید بیش از ده هزار نفر را در هر هفته در برخی از شهرهای ایالات متحده، کشت. در ایالات متحده میزان مرگ و میر تقریبا ۸۵۰ هزار نفر بود که ظاهرا نسبت به دیگر نقاط دنیا با کمترین آلودگی مواجه شده بود.
در آلاسکا، ۶۰ درصد از جمعیت اسکیموها مردند. در ساموا ۸۰ تا ۹۰ درصد از جمعیت آلوده شد و بسیاری از نجاتیافتگان از گرسنگی مردند زیرا بسیار ضعیفتر از آن بودند که بتوانند خوراک و تغذیه خود را فراهم کنند. در اکتبر ۱۹۱۹ این نوع از ویروس فلو ظاهرا ناپدید شد اما پیش از رفتن و در یک بازه ۱۸ ماهه این نوع از آنفولانزا جان حداقل ۲۰ میلیون نفر را در سراسر دنیا گرفت.
فلو چگونه دست به قتل عام میلیونی زد؟
نرخ مرگ و میر ۲۰ میلیونی به چند دلیل بسیار حائز اهمیت است. این میزان باعث شد تا این آنفولانزا مرگبارترین همهگیری در سراسر جهان باشد. همچنین نرخ مرگ و میر مربوط به فلو اسپانیایی ۲.۵ درصد در میان افراد آلوده بود که نرخ بسیار قابل توجهی نسبت به دیگر همهگیریهای آنفولانزا است؛ این نرخ در دیگر موارد کمتر از ۰.۱ درصد بود. ویژگی منحصر به فرد دیگر این آنفولانزا مربوط به جمعیت افراد فوت شده است.
به نوشته «یورو نیوز» آنفلوانزا فراگیری بود که ۵۰۰ میلیون نفر را در جهان مبتلا و بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر را قربانی خود کرد؛ بیماری که تعداد قربانیانش در سال ۱۹۱۸ برابر دو درصد کل جمعیت جهان بود.
بیشتر مرگ و میرها مربوط به بزرگسالان بین ۱۸ تا ۳۰ سال بود و ۹۰ درصد از مرگ و میر افراد ۶۵ سال به بالا مربوط به آلودگی به ویروس آنفولانزا. افراد آلوده شده ابتدا مجموعهای از نشانههای فلو مانند تب بالا، لرز، سردرد، درد عضلانی در پشت بدن و پاها و سرفه خشک را آشکار میکنند. هر چند بیشتر افراد ظرف مدت یک هفته از این نشانهها رها میشوند اما برخی دیگر «کسالت» شدیدی را تجربه میکنند که در آن برخی از نشانهها تا چندین ماه ادامه مییابد. برخی دیگر ظرف مدت ۲ تا ۳ روز پس از آغاز نشانهها، در نتیجه ورم ریوی و خونریزی داخل ریه، میمیرند. با این حال بیشتر مرگ و میرها مربوط به ذاتالریه بود که در نتیجه آلودگیهای باکتریایی ثانویه ایجاد میشود.
سرعت زیاد ویروسهای آنفولانزا در تغییر و تحول، ناشی از خصائص ذاتی کروموزومهای RNA آنها است
در فاصله سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۵۸ یک همهگیری آنفولانزا دیگر در جهان شایع شد؛ آنفولانزای آسیایی نوع H۲N۲. که این همهگیری در چین آغاز شد و در سرتاسر اقیانوسیه شیوع پیدا کرد. تخمین زده میشود که این همهگیری چیزی بین ۱۰ تا ۳۵ درصد از مردم این منطقه را آلوده کرد؛ میزان مرگ و میر آن ۰.۲۵ درصد بود که به دیگر همهگیریها، غیر از آنفولانزای اسپانیایی، شبیه بود.
فلوی هنگکنگی سال ۱۹۶۸ از نوع H۳N۲ بود که باعث مرگ ۳۴ هزار نفر در ایالات متحده و ۷۰۰ هزار نفر در سرتاسر جهان شد. یک همهگیری قابل توجه دیگر آنفولانزا نوع H۵N۱ در هنگ کنگ در سال ۱۹۹۷ رخ داد. جامعه علمی معتقد بود که فقط انواع H۱، H۲ یا H۳ میتوانند انسان را آلوده کنند. با این حال این آنفولانزای مرغی ۱۸ انسان، با پراکندگی سنی بین ۱ تا ۶۰ سال را آلوده کرد و جان شش نفر را گرفت. اهمیت این شیوع آن بود که یک آنفولانزای مرغی به صورت مستقیم انسان را آلوده کرد. درحالی که همهگیریهای گذشته که توسط آنفولانزای مرغی ایجاد شده بود، نیازمند یک میزبان واسط بود.
رویداد مهم دیگر تکامل ویروسهای آنفولانزا است که از طریق سرایت به حاملان مختلف در دیگر گونهها، محقق میشود. در سال ۱۹۹۸ یک آنفولانزای مرغی از نوع H۹N۲ از خوکهای چینی جدا شد و در سال ۱۹۹۹ همان نوع آنفولانزا شماری از افراد را در چین آلوده کرد که نشانههای متوسط آنفولانزا را از خود بروز دادند.
آنفلوآنزا به عنوان سلاح؟
ویروسهای آنفولانزا با سرعت بسیار زیاد به صورت شیفتهای آنتیژنیک و دریفتهای آنتیژنیک، نمو پیدا میکنند. شیفتهای آنتیژنیک، باعث بروز تغییرات اندک در پروتئینهای HA و NA میشود که در نهایت همهگیریهای سالانه آنفولانزا را در پی دارد.
دریفتهای آنتیژنیک منتهی به تغییرات عمده در پروتئینهای ویروس میشود و در نهایت همهگیری آنفولانزا را به همراه میآورد. این انواع آنفولانزا که انسان هیچ مصونیتی در برابر آنها را ندارد، به احتمال بسیار عوامل اصلی همهگیری آنفولانزا هستند.
سرعت زیاد ویروسهای آنفولانزا در تغییر و تحول، ناشی از خصائص ذاتی کروموزومهای RNA آنها است. ویروسهای آنفولانزای A و B هر دو شیفتهای آنتیژنیک را پست سر گذاشتهاند اما این شیفتها در ویروسهای نوع B آنفولانزا است که بیش از تمام دیگر انواع باعث شیوع آنفولانزا میشود.
دستکاری ژنتیکی ویروسهای آنفولانزا میتواند تحت تاثیر عوامل طبیعی، انتقال مجدد ژنتیکی و اقدامات تکاملی قرار گیرد که در نهایت برای ساخت نوع بسیار واگیردار ویروس آنفولانزا قابلیت کاربرد مییابد
در این پیوند باید گفت که ویژگیهای کلیدی تسلیحات بیوتروریستی کامل از این قرار هستند؛ آسودگی در تولید و آسودگی در به دست آوردن پاتوژنها. ویروسهای آنفولانزا هر دو معیار را دارا هستند چراکه به راحتی در فضایی چون تخم مرغهای نطفهدار رشد میکنند. همچنین بسیاری از انواع ویروسهای A آنفولانزای انسانی را میتوان به صورت مستقیم از حفرههای آلانتوئیک یا آمنیوتیک تخم مرغ نطفهدار استخراج کرد. در نتیجه، ویروسها را میتوان به صورت مستقیم یا پس از تطبیق در داخل این تخممرغها رشد داد. نکته حائز اهمیت اینجا است که یکی از روشهای ساخت یک ویروس آنفولانزای واگیر استفاده از تکنیکهایی است که برای ساخت واکسن این ویروسها مورد استفاده هستند.
دستکاری ژنتیکی ویروسهای آنفولانزا میتواند تحت تاثیر عوامل طبیعی، انتقال مجدد ژنتیکی و اقدامات تکاملی قرار گیرد که در نهایت میتواند برای ساخت نوع بسیار واگیردار ویروس آنفولانزا مورد استفاده قرار گیرد. انتقال مجدد ژنتیکی به تبادل بخشهای مختلف RNA میان دو ویروس گفته میشود که در نهایت منجر به یک تبادل دوطرفه میشود. اقدامات تکاملی زمانی رخ میدهد که یک سلول به دو نوع ویروس معیوب آلوده شده است. این ویروسها را میتوان با هم ترکیب کرد تا یک دیگر را کامل کرده و عملکرد خود را در ژنهای معیوب وارد و آنها را اصلاح کنند.
علاوه بر جهش دادن ژنوم ویروسهای آنفولانزا، تکنیکهای جدید کشف شده است که با استفاده از آنها میتوان ژنها را به ویروس پیوند زد یا انتقال مجدد ژنتیکی را در آنها رقم زد که در نتیجه بیماریزایی آن ویروس بالاتر میرود. برای مثال نرخ بالای شیوع که یکی از ویژگیهای ذاتی ویروس آنفولانزا است و تاثیرات مخرب و هولناک یک پاتوژن دیگر همچونن ابولا را میتوان برای ساخت یک سوپرمیکروب، ترکیب کرد. در نتیجه یک حمله دو مرحلهای قابل تصور است که در آن ویروس آنفولانزا، پاتوژن ابتدایی است که پس از آن یک پاتوژن مخربتر رها میشود. آلوده شدن به آنفولانزا میتواند افراد را بسیار مستعد پذیرش آلودگی ثانویه کند.
آنچه بیان شد نتیجه تحقیقاتی است که در مجلات معتبر بینالمللی درباره خطرات استفاده تسلیحاتی از یک ویروسِ بشدت شایع منتشر شده و اهمیت گوش به زنگ بودن دستگاههای مسئول در حوزه بهداشت و درمان کشورها و نیز توجه عمومی به حفظ اولیهترین نکات بهداشتی برای ایجاد بازدارندگی مقابل بیماریهای فراگیر را از زاویهای متفاوت به تصویر میکشد.