این روزها که ماموران شهرداری درختان را در خیابانهای شهرمان هرس میکنند، به یاد مقایسه هرس درختان با خمس میافتم که اگر این کار برای سلامتی و شادابی درختان ضروری است، پرداخت خمس هم برای سلامت مالی هر انسانی واجب و ضروری است.
شاید شما هم در این روزها دیده باشید که ماموران زحمتکش شهرداری چگونه به جان درختان شهر افتاده و شاخههایشان را قطع میکنند؛ درختانی که میخواهند آرام آرام به خواب زمستانی بروند. این سخنان را مسافری نوجوان می گفت که از داخل خودرو شاهد به زمین افتادن شاخه های درختان در این فصل خزان و برگریزان بود. او با تکان دادن سرش اظهار تأسف می کرد ولی کنار دستش مسافری دیگر که شاهد ناراحتی این پسر دلسوز نسبت به محیط زیست و درختان محله اش بود، به او گفت نگران نباش. این کار برای درختان لازم است که به آن هرس می گویند. این مسافر که ظاهرا از ماموران شهرداری بود به نقل از احسان صفایی معاون خدمات شهری و محیط زیست منطقه یک شهرداری تهران گفت که عملیات هرس همزمان با فصل پاییز، به منظور جوان سازی، ایجاد یکنواختی، تعادل و استحکام بیشتر شاخهها در مقابل شرایط نامساعد جوی، باد، طوفان و جلوگیری از شکستن شاخهها در بارش برف است.
فقط در منطقه یک شهرداری تهران طی فصل پاییز شاخه های دست کم پنج هزار و ۷۰۰ درخت قطع شده؛ آن هم در بزرگراه ها و معابر شهری. این کارمند شهرداری می گفت عملیات هرس با حضور گروه های کارگری به اتفاق کارشناسان متخصص فضای سبز و کلینیک گل و گیاه منطقه به منظور نظارت و اجرای صحیح حذف شاخه های بیمار و آفت زده و مانند آن در سطح شهر انجام می شود.
نگاه مسافر نوجوان همچنان بر شاخه هایی بود که یکی یکی از درختان جدا می شد و در کنار خیابان به زمین می افتاد و نگرانی در چشم هایش موج می زد. با همان نگاهش گفت حیف از این شاخه ها که بریده می شوند، مگر نمی گویند شاخه درخت مثل بال فرشته است! پس چرا بال های فرشتگان را می شکنند؟
نگاه مسافر نوجوان همچنان بر شاخه هایی بود که یکی یکی از درختان جدا می شد و در کنار خیابان به زمین می افتاد و نگرانی در چشم هایش موج می زد. با همان نگاهش گفت حیف از این شاخه ها که بریده می شوند، مگر نمی گویند شاخه درخت مثل بال فرشته است! پس چرا بال های فرشتگان را می شکنند؟ کارمند شهرداری که مثل پدری دلسوز نگاه نگران فرزندش را دنبال می کرد به او گفت نگران نباش. چون این کار برای درخت لازم است و اگرچه شاخه هایی از بین می روند ولی به جایش درختان سالم و با نشاطی خواهیم داشت. سپس گریزی به یکی از فروع دین زد و گفت برخی تصور می کنند اگر قسمتی از پول و درآمد خود را برای نیازمندان و آبادانی دل های دیگران هزینه کنند، آن پول از کیسه شان رفته و ضرر کرده اند درحالی که اختصاص بخشی از مال برای کارهای خداپسندانه که به آن خمس می گویند، مثل بریدن همین شاخههای درختان است.
نگاه تعجب آمیز مسافر نوجوان نشان می داد که هنوز نمی داند خمس چیست و مسافر دیگر یعنی کارمند شهرداری گفت: خمس یکی از فروع دین است و هر مسلمانی وظیفه دارد در عمل به احکام شرعی، ۲۰ درصد از درآمد اضافه خود را به مرجع تقلید یا نماینده او بپردازد. البته ممکن است با این وضعیت اقتصادی برخی افرادی بگویند که «مورچه چی هستش که کله پاچه اش باشه» و حقیقتی است که نمی توان آن را انکار کرد ولی هر مسلمان وظیفه دارد سال خمسی داشته باشد تا اگر در پایان سال پولی اضافه بود، یک پنجم آن را بپردازد.
این مسافر که با زیر و بم مسائل دینی هم آشنایی داشت به برخی مسائل مربوط به خمس اشاره کرد و گفت برخی تصور می کنند چون مالیات و عوارض می دهند، دیگر نیازی به دادن خمس نیست درحالی که مراجع تقلید تکلیف این هزینه ها را از خمس جدا کرده اند یا برخی افراد ممکن است سالیانه ده ها میلیون تومان در راه خدا به نیازمندان کمک کنند و در هیات های عزاداری هم سفره بیاندازند ولی خمس ندهند یا سال خمسی نداشته باشند که طبق فتوای مراجع اگر صدها میلیون در راه خدا بدهند، باز هم جای خمس را نمی گیرد.
در خلال صحبت های این کارمند شهرداری به یاد روایتی در منابع اهل سنت افتادم که روزی پیامبر(ص) حیوانی را قربانی کرد و به جز قسمت کوچکی از آن، همه را به دیگران بخشید و یکی از همسرانشان گفت «به جز همین تکّه همهاش رفت!» که پیامبر(ص) فرمود «همهاش باقی است، به جز همین یک تکّه!» بارها به دیگران کمک کرده ایم ولی تصورمان این است که پولی که داده ایم از جیبمان رفته ولی با توجه به این حدیث پولی که داده ایم ذخیره آخرتمان است.
شاید هرس و قطع شاخه های درختان را بتوان با این آیه از قرآن توضیح داد که نباید بر هر آنچه که از دست می دهیم، ناراحت باشیم و قطع شاخه ها نیز در جهت رشد و سلامت درختان است و نباید از هرس آن ها نگران باشیم. یکی از اساتید اخلاق می گفت هنگام صدقه دادن باید دردتان بیاید. یعنی با دادن پنج یا ۱۰ هزار تومان نه تنها ناراحت نمی شویم که خوشحال هم هستیم. چون هم به نیازمند صدقه داده ایم و هم مبلغ قابل توجهی نیست ولی آن صدقه ای ارزش دارد که مثلا به یک نیازمند آبرودار بتوانید یک میلیون تومان بدهید و احساس از دست دادن آن پول را نداشته باشید.