به گزارش هیچ یک – تیم فوتبال مس رفسنجان که در دوره زمامداری محمد ربیعی روزهای بسیار خوشی را سپری کرد، امسال با هدایت ساکت الهامی به دستاندازهای بزرگی افتاده که البته با توجه به پیشینه مثبت الهامی در تیمهای قبلیاش جای حیرت فراوانی دارد.
عدم رعایت اصول «دفاع گروهی»
اینکه الهامی چرا نتوانسته در جدیدترین کوچش به تیمی تازه در لیگ برتر کلیدهای موفقیت را یکبار دیگر پیدا کند، از رازهای لیگ بیستودوم است اما دلیل این تنزل شگرف هرچه باشد، کمبود بازیکنان مستعد و توانا در ترکیب این تیم نیست. الهامی در مس رفسنجان بازیکنان کارگشا و امتحان پسدادهای همچون محمد نژادمهدی، میثم تیموری، نیما انتظاری، محسن آذرپاد، محمد خدابندهلو، سجاد شهباززاده، حسن جعفری و فرشید باقری را در خدمت دارد و «خارجی»هایش نیز امثال لوسیانو پریرای برزیلی که در 40 سالگی همچنان گل میزند و منتظرمحمد عراقی که در ایام «پیشفصل» یکی، دو ماهی با استقلالیها سر کرد و سپس به رفسنجان آمد، هستند. شاید تصور شود که دروازهبانان مس که یکی از آنها داود نوشی صوفیانی است، به وظایف خود به درستی عمل نکردهاند اما 22 گل خورده این تیم محصول عدم رعایت اصول «دفاع گروهی» توسط مدافعان و هافبکهای تیم و بروز اشتباهات متعدد در این زمینه بوده است. این اشتباهات چنان تأثیرگذار بوده که فقط دو تیم دیگر در نیمفصل اول لیگ بیستوسوم به همین تعداد (22) یا بیشتر از آن گل خوردهاند و آنها تیمهای تهجدول صنعت نفت آبادان و نساجی قائمشهر هستند. تیمهایی که آنقدر ضعیف عمل کردند که سرمربیشان (عبدالله ویسی و سیدمهدی رحمتی) مجبور به کنارهگیری از سمتهای خود شدند و مربیان خارجی و تازهای جای آنها را گرفتهاند.
تساوی با پرسپولیس هم به کار الهامی نیامد
وقتی مس رفسنجان در بازی ماقبل آخرش در نیمفصل اول به تیم قعرنشین استقلال خوزستان هم باخت، هرگونه دفاعیهای از عملکرد آن سختتر از قبل شد و با اینکه الهامی توانست در هفته آخر پرسپولیس را با تساوی 2-2 متوقف کند و مانع از رسیدن سرخها به استقلال در صدر جدول ردهبندی شود اما این نتیجه هم جبران واقعی و کاملی بر کلکسیون نتایج بدی نبود که مسیها در هفتههای قبلی کسب کرده بودند و شاید شماری از بدترین روزهای عمر حرفهای و شغلی الهامی را موجب شدند.
چند فقره استعفا
نتایج بسیار ضعیف تیم رفسنجانی در طول نیمفصل اول حداقل یکی، دو بار الهامی را به سوی استعفا و جدایی از این تیم سوق داد و در یکی از این مرتبهها او چمدانهایش را بست و به تهران بازگشت. با این حال پس از رد شدن استعفای وی توسط سران مس و تجدیدنظر «ساکت» درخصوص کاری که انجام داده بود، یکبار دیگر سروکله او در تمرینات این تیم پیدا شد. البته گشایشی در کار مسیها حاصل نیامد و نتایج این تیم خوب نشد که نشد ولی الهامی با درنظر گرفتن موارد قبلی از یک استعفای جدید پرهیز کرد و پای مس ماند.
ذهن خراشخورده سرمربی
اینکه این ماندگاری تا کی دوام دارد، بر ناظران پوشیده است اما اگر تیم رفسنجانی در چهار – پنج هفته اول نیمفصل دوم نیز نتایج بدی بگیرد هم خود او وادار به رفتن مجدد خواهد شد و هم سران این باشگاه که به توفیقهای قبلی عادت کردهاند، ادامه سرشکستگیها را برنخواهند تابید و طرق دیگری را طی خواهند کرد و به مربیان تازهای روی خواهند آورد. این مهمترین معضلی است که حتی در روزهای تعطیلی طولانی بین دو نیمفصل لیگ بیستوسوم فکر مدیران باشگاه را مشغول و ذهن الهامی را خراش میدهد. مربیای که با تیم کممهره نساجی هم توانست جام حذفی کشور را فتح کند و با «تراکتور» نیز به همین توفیق رسید و دوران حضورش در تیم هوادار تهران هم بسیار بهتر از روزهای تلخ سپری شده او در رفسنجان بوده است.