سراغ دیوار مهربانی را گرفتیم، سر از خانه ها و دل های سرشار از مهربانی در آوردیم که در لا به لای شهر دود گرفته تهران، بی هیچ ادعا و سرو صدایی برای زیباتر شدن زندگی انسان ها می کوشند.
گروه جامعه پایگاه خبری هیچ یک – باورتان می شود، هشت سال از تولد و عمر کوتاه دیوار مهربانی گذشت؟ کجا رفتند آن دیوارها، کجایند آن مهربانی زبانزد همه کشورها و خبرها، چه شد آن روزهایی که همه با شوق لباس های نویی که لازم نداشتند را بی آنکه بدانند صاحب بعدی آن کیست، روی میخ های نصب شده بر دیوارهای شهر آویزان می کردند؟ مهربانی تمام شد یا دیوارها خراب؟
پاییز و زمستان سال ۹۴، سوز سرمای خیابان های تهران به بهانه مهربانی مردم گرم شد، شهر به شهر رفت و دیار به دیار گشت و کل کشور و شهرها شدند، دیوار مهربانی، مردم دنبال بهانه می گشتند برای گذشت و همدلی، سرمای زمستانی به گرمای دستان بخشنده مردم فراموش شد، زمستان بهانه ای شد برای گرمایی که تا آن سوی مرزها رفت و ایرانی ها شدند سوژه همه رسانه های دنیا در نمایش مهربانی.
اما از سال ۹۴ به بعد، فقط خاطره ماند و دیوارهایی که سرد بودند با چند میخی که بعدها آنها هم کنده شدند، اکنون کسی نمی داند کدام دیوار این شهر دود اندود، مهربانی را تجربه کرد و گرمای محبت زمستان ۹۴ را چشید. خدا میداند آدمای آن روزها کجایند.
متولی که نمی توان گفت، خلاق نخست دیوار مهربانی یک سازمان مردم نهاد بود، یک خیریه که هرگز نامش هیچ کجا برده نشد و هیچ کسی هم پیگیر سرانجامش نبود، شهرداری تهران برای حمایت دیوارهای مهریانی را بیشتر کرد، پاییز و زمستان سال ۹۴ از خلاقیت و رنگ مهربانی سرشار بود، ذوق مردم برای کنار گذاشتن غذا برای نیازمندان که بعدها به همت شهرداری برایشان یخچال تعبیه شد، حد نداشت، هر روز خلاقیتی جدید برای گسترش سفره مهربانی پیدا می شد، اما امروز که هشت سال از آن روزها می گذرد، کسی آدرسی از خانه مهربانی ندارد، حداقل پستچی ها هم نمی دانند آدرس دیوارهای مهربانی زمستان ۹۴ به کجا تغییر یافته.
زمان زیادی است هشت سال، اما بوته مهربانی که همیشه آماده جوانه زدن است، زمان نمی شناسد، دنبال روزنه نوری است تا سر از درون تاریکی بیرون بیاورد و شکوفا شود، درست مانند بهانه زندگی زنی که ۱۲ سال است بی نام و نشان در خانه های نیازمندان را میشناسد و گره کارشان را باز می کند، درست مانند همه خیرانی که بی خبر از سرانجام کار خیرشان به بانویی اعتماد می کنند که میدانند نیتشان راه دور نمی رود، همین گوشه و کنار به لبخندی روی لبان شرمنده پدری یا چشمان گریان تازه عروسی می نشیند و سفره ای را رنگین یا خانه ای تازه را پر از جهیزیه میکند.
بوی مهربانی هرجا که باشد، مثل بوته یاس خانه قدیمی پدرها تا هفت محله آن طرف تر می پیچید و هر کسی را که خواهان محبتی است، خبردار می کند و چه خوبند کسانی که شامه تیزی برای یافتن بوی مهربانی دارند، می خواهد این مهربانی روی دیوارهای شهر باشد یا روی دیوارهای فضای مجازی.
زن خیری را می شناسم که دغدغهاش این است که روزی برسد که دیگر برای خیر رساندن به دیگران مفید نباشد؛ حسرت ماندگاری نامش را ندارد، حتی نمیخواهد کسی نامش را بداند، می گوید «با خدا شرط بسته ام تا آن روزی زنده باشم که خیرم به آدمها برسد، آن روز که زنده بودنم خیری نداشت، کارم تمام است و می توانم این دنیا را تنها بگذارم».
دنیای مجازی سرشار از اطلاعات را می توان زیر و رو کرد و ردی از مهربانی یافت، گاه کمرنگ و گاه پررنگ، با جستجوی “دیوار مهربانی” در همین فضای سایبری، میتوان به صفحه ای برخورد که نام بسیاری از خیریههای بزرگ نیز به عنوان شریک و همکار در آنها قید شده است اما هیچ ردی از مسئولان و متولیان آن نیست؛ نمی توان شماره تماس یا راه ارتباطی پیدا کرد، دیوار مهربانی را برای بی نام و نشانی گذاشتند تا واسط بین خیریه ها و افراد نیازمند شوند، خیریه نیازمندها را به همدیگر معرفی کنند بدون آنکه بدانند واسط این کار خیر چه گروهی بوده اند.
این خاصیت مهربانی است، بی نام و نشانی، همانطور که در سال ۹۴ نیز در شعار دیوار مهربان شده بود «نیاز نداری بگذار، نیاز داری بردار». همین جمله، بی هیچ قید و شرطی.
حکایت چند میخ و یک چکش
عامل و مسبب اصلی دیوار مهربانی جایی نبود جز موسسه پایان کارتن خوابی که مدیرعاملش معتقد است، دیوار مهربانی، حکایت چند میخ بود و یک چکش، در نقاط مختلف به این شکل چوب لباسی درست کردیم تا مردم بیایند و لباس هایشان را آنجا برای کارتن خواب ها کنار بگذارند، استقبال خوبی صورت گرفت تا آنجا که به دیگر کشورها هم رفت.
علی حیدری با بیان اینکه در ادامه این راه، یخچال مهربانی، بعد اتاق مهربانی برای استراحت و کتابخانه مهربانی را هم راه انداختیم، از فرجام کار چنین می گوید: مجموعه این اتفاقات دومینوار راه افتاد و ماشین مهربانی فعال شد، در سطح شهر حرکت می کرد و از هر کسی که لباسی داشت که لازم نداشت جمع آوری می کردیم و به دست نیازمندی می رساندیم.
وی ادامه می دهد: سرنوشت این حرکت ها با عنوان مهربانی رسید، به موسسه پایان کارت خوابی پارسیان که اکنون یک خانه را در منطقه ۱۲ در اختیار دارد، غذا طبخ و توزیع می کند، لباس های مردم را به دست نیازمندان می رساند، افراد بیمار را به پزشکان معرفی می کند و اگر معتاد نیازمندی قصد ترک داشته باشد کمک و حمایت می کند تا آنکه شخص بتواند پاک و توانمند به سوی خانواده باز گردد.
حیدری با تاکید بر اینکه دیوار مهربانی جمع نشده است، می گوید: واقعیت این است که دیوار مهربانی هرگز خاموش نشد، شاید همین امروز نزدیک ۲۰ ماشین مملو از کمک های مردم به شکل لباس به موسسه منتقل شد، اکنون به جای دیوار، خانه مهربانی داریم که تعداد زیادی کارتن خواب و خانواده هر روزه برای دریافت لباس به ما مراجعه می کنند.
وی می افزاید: روزانه بالغ بر ۵۰ نفر را انجمن پزشکان بدون مرز به ما معرفی کند و ما این روزها در کنار ارائه لباس، خدمات درمانی، پخت و توزیع رایگاه غذا، ارائه حمایت های مادی و معنوی گستردهای داریم.
حیدری میگوید: با افتخار اعلام می کنیم که امروز در ایران تنها موسسهای هستیم که اگر یک مادر با همراه فرزندان زیر ۱۲ سال که همسرش فوت شده، یا طلاق گرفته یا زندانی است، به ما مراجعه کند تا زمان توانمندی کامل تحت پوشش قرار می دهیم، بدین نحو که فضا و امکانات زندگی را در سریعترین زمان ممکن در اختیارشان می گذاریم و همه هزینه های زندگی را برای آن مادر به صفر می رسانیم تا آنکه وی بتواند روی پای خود بایستد و به توان مالی و استقلال برسد.
به گفته این نیکوکار، موسسه خیریه پایان کارتن خوابی طی پنج سال گذشته به ۱۱۷ مادر به همین شیوه کمک کرده در حالی که همه حمایت ها را از جانب خیران داشته و کمکی از جانب دولت دریافت نکرده است.
مهربانی قسمت کودکان
مدیرعامل انجمن روشنگران فردای کودک “ارفک” از مهربانی با کودکانی می گوید که خیابانها رفیق هر روزشان است و فرصتی برای لذت بردن از کودکی و حتی آموزش مانند سایر همسالانشان ندارند.
معین کامرانی مهمترین فعالیت ارفک را آموزش و توانمندسازی کودکان در معرض آسیب به ویژه کودکان کار معرفی میکند و میافزاید: کاری که طی ۶ سال گذشته در روزهای منتهی به عید نوروز انجام دادیم، این بود که این کودکان را به بازار بردیم و به آنان این فرصت را دادیم که خودشان برای خودشان لباس انتخاب کنند.
وی ادامه می دهد: در ایام نوروز کسب و کار این کودکان لطمه می خورد و باید هوای آنان و خانواده هایشان را داشت، به همین علت علاوه بر خرید لباس برای کودکان، بسته غذایی مناسبی نیز برایشان تامین می کنیم تا نگرانی از این بابت نداشته باشند.
کامرانی با بیان اینکه تاکنون فقط در تهران توانسته ایم سه هزار کودک را با سواد و توانمند کنیم از فعالیت ارفک در استان های سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویر احمد خبر میدهد.
لوازم خانه خود را به ما بسپارید
مدیرعامل انجمن محلی جوادیه نیز از پویش هر ساله این انجمن در آستانه نوروز خبر میدهد و میگوید: ما آن دسته از لوازم خانگی خانوادههایی را که هر ساله این لوازم را تغییر می دهند، میگیریم و به دست خانواده های نیازمند میرسانیم، حتی اگر این لوازم نیازمند تعمیر باشند نیز تعمیر و اصلاح کرده و وسایل سالمی را در اختیار این خانواده میگذاریم.
علی چیتگری تاکید می کند: بسیاری از خانواده مرفه هستند و هر ساله مبلمان یا لوازم برقی خود را تغییر می دهند؛ چه پسندیده است تا با ما یا دیگر خیریه ها تماس بگیرند و این وسیله ها را به دست آن دست از خانواده هایی که به چنین اسبابی نیاز دارند برسانند.
مهربانی پایان ندارد
جدای از آنکه رساندن اقلام سالم و به نسبت نوی هر شخصی به دست نیازمندان ثواب و اجر اخروی دارد، باید به خاطر داشت که از تولید زباله و پسماند و اسراف جلوگیری می کند، باید به خاطر داشت که هر وسیلهای که اکنون به هر دلیلی ما نیاز نداریم، شاید آرزو و نیاز بسیاری از افراد دیگر باشد که می تواند با اهدای آنها لبخندی را بر لباس انسانی نشاند.
چند روز دیگر ماه بهمن فرا می رسد؛ خانه تکانی ها آغاز می شود؛ مادران آستین همت را بالا می زنند تا وسایلی که دیگر به آن نیاز ندارند را از گوشه خانه و انباری بیرون بکشند، بهترین فرصت است تا البسه و اقلامی را که نیاز نداریم، به دست نیازمندان برسانیم و در این راه دیوارهای مهربانی فراوان است.