همیشه برای فرزندانی نوشتیم که از داشتن پدر محروم شدهاند و در روز پدر حسرت یک لحظه دیدن پدر بر دلشان مانده است اما اینبار میخواهیم از پدرانی بنویسیم که سالهاست فرزند خود را در جبهههای نبرد تقدیم انقلاب کردهاند و دلتنگ پسرانشان هستند.
به گزارش پایگاه خبری هیچ یک _ اگرچه والدین شهدا فرزندانشان را طوری تربیت کرده اند که در راه حق و حقیت قدم بردارند و آنها به والاترین مقام دست یافتند و سعادتمند شدند اما باز هم دلتنگ جگرگوشه هایشان می شوند و وقتی از آنها حرف به میان می آید اشک در چشمانش حلقه می زند.
از دکتر حیدر علی شفاپی که پسرش در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده می پرسم اگر مسعود در قید حیات بود برای روز پدر از او چه انتظاری داشتی، بغض گلویش را می فشارد و با صدای لرزان می گوید از ازدواج پسرم سه ماه می گذشت که به شهادت رسید اما او همیشه زنده است.
از این پدر می پرسم چه آرزویی دارید، می گوید: آرزو دارم آرامش به مردم برگردد و خانم ها حجاب را رعایت کنند.
علی مهدوی میلانی یکی دیگر از پدران شهداست، قامتی نسبتا متوسط دارد و موها و محاسن اش سفید است، کلاهش را کنار گذاشته و بر سر سجاده اش در امامزاده صالح نشسته تا نماز بخواند، در کنار او می نشینم و همان سوالات قبلی را از او می پرسم، به دقت به صحت های من گوش می دهد و با لحنی مهربان و با صدای آرام می گوید: سعید اول انقلاب کلاس دوازدهم بود، به امام خمینی (ره) علاقه زیادی داشت و اعلامیه های امام را پخش می کرد، سال ۱۳۶۲ به استخدام سپاه پاسداران درآمد و سال ۱۳۶۶ در خط مقدم جبهه به شهادت رسید. او به شیر جبهه معروف بود.
آرزو داشتم پسرم زنده بود اما از اینکه او در راه بزرگی قدم نهاد و یک شبه ره صدساله را رفت خوشحال هستم. یکی دیگر از آرزوهایم دیدن مهدی موعد و شهادت در راه خدا و امام زمان (عج) است.
از سعید پسرم می خواهم دعا کند دشمنان اسلام نابود شوند و انقلاب ما به دست نائب بر حق آن یعنی حضرت مهدی (عج) برسد. من به جز سعید ۶ دختر دیگر دارم، هیچ چیز از فرزندانم نمی خواهم فقط سلامتی آنها را از خدا طلب می کنم.
احمد پدر شهید صادق جلالوند هم آرزویش عاقبت بخیری، ماندگاری جمهوری اسلامی و رسیدن این حکومت به دست امام زمان (عج) است. او می گوید: به جز صادق یک پسر و یک دختر دیگر دارد و از آنها انتظار دارد در راه امام حسین و دین قدم بردارند و از خدا می خواهد جوانان را از شر شیطان رهایی دهد.
غلام رضا میرزاده آخوند که به همراه همسرش به زیارت امامزاده صالح (ع) آمده و به سختی قدم از قدم بر می دارد می گوید: پسرم رحمان در جنگ حق علیه باطل به شهادت رسید و عاقبت به خیر شد، از خدا عاقبت بخیری جوانان را می خواهم. همیشه از رحمان می خواهم مرا دعا کند، می دانم او صدایم را می شنود و مرا دعا می کند.
سید مهدی نبوی پدر سید مصطفی هم می گوید: آرزویم سلامتی امام زمان(عج) است. همیشه از فرزندانم خواسته ام عمل و گفتارشان طبق توصیه های اسلام باشد، خداروشکر آنها در مسیر انقلاب هستند و به این آرزویم رسیده ام.
مردی را با قامت متوسط و محاسن سفید می بینم، تصور می کنم او پدر شهید است و با او گفت و گو می کنم، با لبخند می گوید من پدر شهید نیستم اما در دوران دفاع مقدس به عنوان رزمنده در خط مقدم جبهه بودم و شهادت نصیبم نشد، آرزو دارم آبروی خانواده حفظ شود، برای روز پدر از فرزندان کادو نمی خواهم، فقط آبروی پدر و مادر را حفظ کنند، ما آبروی خود را به زحمت جمع کردیم، دوست دارم فرزندانم برای جامعه خود مفید باشند و خوب زندگی کنند.