«پروین» فیلمی ساده و متوسط با هزینه نه چندان سرسامآور و در یک کلام پرترهای باشکوه درباره بانوی شاعری است که اطلاعات زیادی درباره زندگی خصوصیاش وجود ندارد.
فیلم پروین حاضر در جشنواره فیلم فجر، زندگینامه پروین اعتصامی شاعر نامدار ایرانی است. زنی که بیوگرافیهای به جا مانده از او و عکس فروغ فرخزاد (شاعر)، ماجراهای پرشور عاشقانه ای در زندگی شخصی اش ندارد که مناسب ساخته شدن اثری با گرههای دراماتیک برای پرده نقره ای باشد. به نظر می رسد این مهمترین مشکل در فیلمنامه پروین است.:
یک ازدواج ناموفق به دلیل عدم سازگاری روحیات یک شاعر خوش ذوق و یک نظامی با روحیات نظامیان آنزمان که بدون حرف و سخنی و جنگی و جدالی به پایان رسیده و گویی تا پایان زندگی کوتاه پروین هم دلبستگی خاصی رخ نداده است؛ نویسنده برای افزودن بار دراماتیک داستان ناگزیر شده تا عشق علی به پروین را نمایش دهد که آن هم به دلیل خامی و عدم پرداخت درست از یکسو و بازی نه چندان قوی بازیگر نقش در کل فیلم جا نیفتد.
فیلم در رده فیلم های بیوگرافی است که بیان خاطرات پروین از زبان برادرش ابوالفتح خان است که در زمان حیات پروین نقش مهمی در چاپ اشعار او داشت. برشی از زندگی این شاعر توانا بعد از ازدواج تا زمان مرگ زودهنگامش.
نویسنده به خوبی از مکانها و تاریخ ها و اشخاص واقعی در فیلمنامه استفاده کرده و به کل ماجرای زندگی او پایبند بوده و بیننده به خوبی میتواند شخصیت پروین را آنالیز کند؛ اطلاعات کلی که درباره والدین او در قالب دیالوگ داده میشود و نمایش نوع زندگی و طبقه اجتماعی و فرهنگی وی که منجر به شکلگیری شخصیت یک زن آزاده و باسواد شد که توانست در جلسات ادبی تشکیل شده در منزل پدری ذوق هنری و شعر خود را تربیت کرده و گسترش دهد.
درباره ازدواج و طلاق هم به نظر می رسد نویسنده کاملا پایبند به خاطرات پروین نوشته ابوالفتح اعتصامی بوده و در این میان برای گریختن از تک خطی بودن داستان، با اضافه کردن پیرمرد خادم باغ کرمانشاه و آگرین تلاش کرده تا این زندگی مشترک کوتاه مدت را برای بیننده قابل باور کند ولی در این میان هم به نظر برادر وی که طی مقاله ای پس از مرگش چاپ شده و دلایل جدایی را مصرف مشروب و مواد مخدر و اخلاق خشک نظامی بیان کرده پایبند بوده و اینجاست که شخصیت پیرمرد نوازنده ای که با ارباب خشن خود آن رفتار را دارد برای بیننده ملموس نیست و آگرین هم که تا پایان داستان گویا قرار است فقط بیننده را کمی بخنداند! شخصیت های فرعی داستان اما در خط کلی روایت جا افتاده اند و ابهامات بیننده را در حین تماشای فیلم برطرف می کنند.
گریم و طراحی صحنه و لباس باورپذیر و کاملا در خدمت فیلم است و بیننده را درگیر ماجرا می کند ولی انتخاب بازیگران و بازی گرفتن از آنان نقطه ضعف و قوت همزمان کارگردان است؛ مارال بنی آدم در نقش پروین و آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی نیا و امیرحسین شریف هوشمندانه و دقیق است.
رامین ناصر نصیر و حسین پاکدل و محمدعلی نجفی و بیژن بنفشه خواه هم در نقش های کوتاه خود بازیهای قابل قبولی ارائه داده اند، اما محمدرضا شهبانی نوری در نقش علی واقعا بازی بد و کنترل نشده ای دارد و تنها گره دراماتیک داستان را با نقش آفرینی نامناسبش هدر می دهد، به این بازی بد می توان بازی کلیشه ای و تکراری حسام نواب صفوی و ملیکا شریفی نیا را هم اضافه کرد که در سکانس هایی حتی باعث آزار می شوند.
پروین فیلمی ساده و متوسط با هزینه نه چندان سرسام آور و در یک کلام پرتره ای باشکوه درباره بانوی شاعری است که اطلاعات زیادی درباره زندگی خصوصی اش وجود ندارد و هرچه هست از زبان برادرش نگاشته شده، توصیف تک خطی فیلم پروین آخرین ساخته محمدرضا ورزی است.