فیلم سینمایی نوروز به کارگردانی سهیل موفق یکی از اتفاقات خوب جشنواره ۴۲ فیلم فجر است؛ فیلمی که به آیین باستانی نوروز میپردازد.
پایگاه خبری هیچ یک – گروه هنر: آداب و رسوم شامل شیوههای زندگی، عادات و رسوم خاص یک ملت ،مردم و یا یک جماعت میشود. امروزه بحران فرهنگی سبب شده هویت و ساختار های فرهنگی به ورطه نابودی و یا دگرگونی مبتلا شومد. در روزگار بحران هویت یکی از راههای حفظ هویت فرهنگی بازگشت به آداب و رسوم سنتی و فولکلوریک است ،چرا که آئینها و سنن هر ملت سازنده عناصر فرهنگی هر جامعهای محسوب میشود و تنوع در تعداد این سنن نمایانگر غنای فرهنگی یک جامعه است. ایران کهن که آغازگر مدنیت و تاریخ بشری بوده کشوری با فرهنگ غنی است که مردمانش بنا به ذوق،نژاد و جغرافیای محل سکونت خود آداب خاص و سنت های کهنی دارند که بسیاری از این آداب و رسوم میراث ایرانیان باستان بوده و در طول اعصار گذشته بخش عظیمی از آن با دین اسلام ممزوج شده است. یکی از این آیینها عید نوروز و مراسمات ویژه تحویل سال میباشد. وجود مزایایی چون رنگ آمیزی طبیعت در آستانه نوروز، که به لحاظ زیبایی شناسی می تواند در فیلمها به کار گرفته شود، استفاده از زمان تغییر فصل از زمستان سرد به بهار سبز و حس و حالی که از این تغییرات در افراد به وجود می آید و فضایی امید بخش و پر از صلح و آرامش خلق می کند، در کنار اهمیت مسئله نوروز برای ایرانیان، انتظار از سینما را برای پرداختن به موضوع نوروز بیشتر می کند؛ اما کارنامه سینمای ایران نشان میدهد از گذشته تا کنون میل و رغبت به سزایی در به تصویر کیشدن نوروز نبوده است. نوروز در کمتر فیلم سینمایی به عنوان یک سنت ریشه یابی شده است. به نظر می رسد پس از گذشت این همه سال دیگر برای کسی دغدغه نیست که این سنت از کجا آمده، چطور شکل گرفته و شکل و شمایل آن دچار چه تغییر و تحولاتی شده است. از این رو با صرف نظر کردن از یافتن چنین فیلم هایی باید در سطحی پایین تر سراغ آثاری رفت که دست کم اتفاقات موجود در داستان آن ارتباطی مستقیم یا غیرمستقیم با نوروز داشته است.از سوی دیگر نمونههای فراوان فیلمها و انیمیشنهای پرفروش خارجی که با موضوع ژانویه و کریسمس هر سال ساخته میشوند، نشان می دهد که موضوع جشن سال نو به اندازه کافی جذابیت برای جلب نظر مخاطبان دارد، اما این مسئله در سینمای ایران مورد غفلت قرار گرفته است.
یکی از اتفاقات فرخنده جشنواره چهل و دوم فجر حضور فیلم” نوروز” به کارگردانی سهیل موفق و تهیهکنندگی محمدرضا نادری در ژانر کودک و نوجوان میباشد. فیلمی که برای نخستین بار در فضایی فانتزی و با بهره گیری از رئالیسم جادویی تمامی افسانهها، اساطیر و نمادهای این عید باستانی را در قالبی ساده و جذاب آن هم برای مخاطب کودک و نوجوان خود به تصویر میکشد و شخصیتهای افسانهای چون «عمو نوروز»، «ننه سرما»، «حاجی فیروز»، و «اهریمن» را به بطن زمانه و جامعهی امروز ایران میآورد.
داستان” نوروز”
” نوروز” داستان پسر بچهای به اسم نامی است که دو روز مانده به سال تحویل مادرش با عمو نوروز تصادف میکند. جادوی بهار از طریق دسته گل عمو نوروز به نامی منتقل میشود و او ماموریت می یابد تا بهار را که توسط اهریمن در معرض خطر است،نجات دهد.
فیلم از همان ابتدا مخاطب را به حال و هوای شب عید میبرد، صحنههای شاد و رنگین از اقوام مختلف ایرانی و کشورهای خارجی که در نمایشگاه ” بهار و دوستی” گرد هم آمدهاند و توجه ویژه به کودکان آنها و ارتباطی که بین این کودکان فارغ از هر قوم و ملیتی شکل میگیرد؛ حتی صحنه به ظاهر دعوای نامی با یاسر هم نشانی از خشونت و کینه و انتقام در آن نیست و بنابه اذعان خود بچهها هم آنها باهم کشتی گرفتهاند نه دعوا و کتک کاری. از همین سکانس فیلمساز آهسته مخاطب را با قهرمان اصلی داستان خود یعنی نامی آشنا میکند؛ پسری که بیماری آسم او را از کشتی دور کرده و پدر و مادرش در آستانه جدایی هستند. علت انتخاب نامی برای نجات بهار همین شرایط خاص و البته اعتقاد راسخ او به اینست که نوروز عید آشتی کنون است؛نامی بارها در طول فیلم در صوت هایی که برای پدرش میفرستد تأکید میکند که عید به ایران آمده و با مادرش آشتی کند. اینکه در روند داستان با جادوی بهار و جوانههایی که از انگشت مانی بیرون میآید بیماری آسم او بهتر میشود برای مخاطب قابل قبول است اما اینکه چگونه هاکان_ پدر مانی_ یکدفعه متحول شده و به ایران میآید ، درحالیکه به قول یاسمن مدام در هرحال مسافرت کاری بوده و برای همسر و پسرش وقتی نمیگذاشته، واقعا باورپذیر نیست. بطور کلی یاسمن و هاکان _ پدر و مادر مانی_ شخصیت پردازی درستی ندارند؛ یاسمن هم مادری با چهره خنثی و سرد است که مثلا میخواهد کاملا با نظم رفتار کند و ذرهای محبت و عشق مادران ایرانی در گفتار و رفتارش وجود ندارد. استفاده از آهنگ های قدیمی و شاد و شعرهای حاحی فیروز در طول داستان ضمن ایجاد حس نوستالژیک برای مخاطب بزرگسال، فضایی شاد به فیلم بخشیده است، تنها آهنگ رپ که نامی میخواند هیچ همخوانی با فضای داستان ندارد و مشخص نیست چرا فیلمساز اصرار داشته میان اینهمه آهنگ اصیل چنین آهنگ غربگرایانه که معمولا مضامین سیاه و تیره دارد را در فیلم بگنجاند.
برگ برنده داستان
برگ برنده فیلم بی شک شخصیتهای افسانهای داستان هستند؛ از شخصیت دوست داشتنی عمو نوروز با بازی دلنشین استاد علی نصیریان گرفته تا شخصیت شاد و شنگول حاجی فیروز با بازی استادانه مهدی هاشمی و ننه سرمای دل نازک و صبور با بازی شبنم مقدمی. عشق ننه سرما یا همان طراوت به عمو نوروز یک عشق پاک و فرازمینی است که فیلمساز با ظرافت آن را به تصویر میکشد. تنها نکته منفی آن اختلاف سنی بسیار زیاد نوروز با ننه سرماست و بهتر بود در گریم صورت و دستان ننه سرما بیشتر توجه میشد.
قطب شرّ داستان یعنی اهریمن هم پرداخت خوبی دارد؛ اوج رذالت و بدجنسی او بخوبی به تصویر کشیده شده است ولی ایکاش این اهریمن فقط با همان صدای خوفناک و غبار سیاه در هوا نشان داده میشد؛ چراکه ممکن است چهره وحشتناکی که از او در آیینه پیدا میشود مخاطب سنین پایین تر را بترساند و آنها را از دیدن چنین فیلم ارزشمندی محروم سازد.
در ساخت این فیلم برای اولین بار در ایران از هوش مصنوعی در حجم گسترده بهره گرفته شده و در بیش از سی درصد فضاها و کانسپتهای فیلم در نماهای برفی و طوفان از این تکنولوژی استفاده شده است اما این فضاها بسیار تصنعی از کار درآمده اند؛ چراکه میمیک صورت و حرکت بدن بازیگران وقتی در این فضاها هستند، نشانی از سرما ندارد مثلا حتی از دهانشان در آن برف و بوران بخاری بیرون نمی آید.
در پایان باید گفت فیلم” نوروز” تلاشی ارزشمند در جهت احیای سنتها و آداب و رسوم کهن ایرانی و انتقال آنها به نسل امروز است. داستان فیلم جذاب و سرگرم کننده میباشد، قصهای که میخواهد قدرت امید و نیروی اراده و باور را به تصویر بکشد و تمام هدف داستان در این دیالوگ عمو نوروز نمود دارد:” یه نفس عمیق بکش، باورش کن و ازش بخواه.”
نویسنده: نفیسه ترابنده