سریال «گناه فرشته» به کارگردانی حامد عنقا راوی داستانی است که با محوریت یک فساد اقتصادی بزرگ پیش میرود، شاید نشان دادن اژدهای فساد یکی از اهداف حامد عنقا است.
پایگاه خبری هیچ یک ـ گروه سینما: در دنیای امروز، فساد به ویژه از جنس اقتصادی آن با زدوبندهای پرنفوذ، مانند تاریکی خزندهای به بخشهای مختلف جامعه نفوذ کرده است. در این بین مفسدان اقتصادی در مسیر رسیدن به اهداف خود، با بیرحمی تمام هر مانعی را از سر راه برمیدارند؛ رشوه، قتل، تهدید، تطمیع و… تنها گوشهای از ابزاریاست که این افراد برای رسیدن به منافع خود به کار میبرند، جریانی که نشان میدهد مفسدان اقتصادی در مسیر منفعتطلبی خود هیچ مانعی را سر راهشان بر نمیتابند. این روند ادامهداری است که نمونههای آن را به وفور دور و اطرافمان دیده و یا اخبار آن را شنیدهایم، آنقدر که حتی موضوع خیلی از آثاری که این روزها ساخته میشود هم برای تطبیق با واقعیت در کل یا در بخشی از قصه به این موضوع یعنی فساد اختصاص داده شده است. سریال “گناه فرشته” به کارگردانی حامد عنقا هم یکی از همین مجموعهها است که با به تصویر کشیدن داستانی معمایی، به مقوله فساد و مفسدان اقتصادی میپردازد و لایههای مختلفی از خزندگی این اژدهای هفت سر را به چالش میکشد.
در این سریال، شاهد شخصیتهای متعددی هستیم که هر کدام به نوعی با فساد درگیرند. از فرشته که در گیر و دار یکی از همین قصهها محکوم به قتل یکی از مفسدان اقتصادی شده تا حامد تهرانی با بازی شهاب حسینی که به عنوان یک وکیل با پروندههای فساد اقتصادی سروکار دارد. در واقع قصه جاری در سریال حامد عنقا به مثابه انعکاسی از این تاریکی هولناک و خزندگی ویرانگری است که آرام آرام افراد را درگیر میکند.
مبارزه با این جریان پرنفوذ و ریشهدار، آنقدر سخت شده که شاید بسیاری از افراد را در مسیر مبارزه خسته یا ناامید کند؛ بر همین مبنا جریان مافیایی فساد، برای حذف موانع از روشهای مختلفی استفاده میکند؛ شریک سازی، تهدید و یا حذف…اتفاقی که در این سریال برای مهرههای مختلف در حال رخ دادن است، وکیل تسخیری، روزنامهنگار تحقیقی، منشی دفتر و وکیل پرونده… هر یک به نوعی در حال حذف هستند؛ به عبارتی یا سکوت و همراهی و یا حذف معنوی و فیزیکی چرا که سایه فساد آنقدر سنگین شده که عوامل مختلف راهی جز همراهی ندارند.
سریال گناه فرشته، از فساد در سیستم اداری و دولتی گرفته تا فساد در بنگاههای اقتصادی را به نوعی نمایش داده و بر این نکته تاکید کرده که شاید هر فرد یا نهادی بسته به نوع نیازش درگیر این فساد شده است و ویروس فراگیر فساد، به راحتی میتواند تمام ارکان جامعه را آلوده کند مگر اینکه أراده و اهرمی برای مقابله و مجازات مهرههای اصلی وجود داشته باشد. اینجاست که نقش مقام قضائی یا دستگاه نظارتی بیش از پیش پررنگ و حیاتی میشود. قدرت و زیادهخواهی، طمع و انحصارطلبی در کنار فقر و بلندپروازی شاید کلیدهای اصلی ورود به دنیای مافیایی فساد باشد که سریال عنقا توانسته تا حدودی این موارد را نشان دهد. بیشک، پرداختن به موضوع فساد در رسانهها و سریالها، گامی مهم در جهت مبارزه با این پدیده مخرب است. انعکاس واقعیتهای جامعه و به تصویر کشیدن عواقب ناگوار این جریان، میتواند به افزایش آگاهی عمومی و مطالبه عدالت از سوی مردم کمک کند. در واقع این دست پرداختها میتواند به منزله تلنگری به جامعه باشد و زنگ خطر شیوع و همه گیری آن را به صدا درآورد