رازهای تربیت یک کودک مدیر و با اقتدار
هیچ یک زندگی _ همه والدین دوست داردند کودک خود را یک فرد مدیر و مقتدر تربیت کنند تا فرزندشان در آینده بتواند زندگی خود را به بهترین شکل مدیریت کند. به گفته برخی از روانشناسان والدینی که به سبک تربیتی مقتدرانه فرزند و کودک خود را تربیت می کنند کودکانی با اقتدار دارند. در ادامه با نکته هایی آشنا می شویم که به ما کمک می کند فرزند خود را مقتدر و مدیر بار بیاوریم.
روشهای تربیت کودک مقتدر
عدم حساسیت به موفقیت و پیروزی
برخی از والدین تصور می کنند اگر بر به دست آوردن موفقیت و پیروزی فرزندشان توجه زیادی نشان دهند می توانند از فرزند خود فردی موفق بسازند، اما این تصور اشتباه است و همچنین تمرکز زیاد بر این موضوع می تواند مشکلات دیگری نیز در پی داشته باشد.
اگر والدین روی این موضوع به شدت حساسیت نشان دهند ممکن است کودک دچار این تفکر اشتباه شود که برای موفقیت به هیچکس نیازی ندارد و موفقیت یک کار فردی است. در حالی که والدین باید برای کودک این مفهوم را روشن کنند که موفقیت در سایه تفکر جمعی اتفاق می افتد.
از تحسین و تمجید زیاد خودداری کنید
درست است که کودکان نیاز دارند تا از آنجا تحسین و تمجید شود اما این تحسین و تمجید همیشه به صورت مثبت جواب نمی دهد.
کودک شما باید خودش به توانایی های خود ایمان داشته باشد تا بتواند عزت نفسش را تقویت کند و بتواند مدیر و مدبر باشد.
کودکان را باید به خاطر تلاش ها و توانایی هایشان تشویق کنید نه اینکه بیهوده آنها را یک فرد موفق تلقی کنی در صورتی در حقیقت این گونه نیست.
شکل دادن به هوش هیجانی
هوش هیجانی ملموس نیست اما بر چگونگی کنترل رفتار ما و روابط و مسائل اجتماعی و تصمیم گیری های شخصی مان تأثیر می گذارد.
کودکان به طور خواسته یا ناخواسته والدین خود را در زمینه هوش هیجانی الگو قرار می دهند.
کودک خود را با احساسات و هیجانات والدین هماهنگ می کند و واکنش والدین را نسبت به هیجانات و چگونگی عکس العمل پدر و مادر نسبت به احساسات خود در نظر دارند و آگاهانه متوجه آنها می شوند.
هوش هیجانی یکی از اصلی ترین مؤلفه ها در زمینه موفقیت در زمینه رهبری و مدیریت است. کودکانی که در خرد سالی هوش هیجانی آنها در سطح بالایی رشد کرده است در بزرگسالی در مسیر مدیریت و رهبری گام بر می دارند.
مطیع نباشید
کودکانی که در زندگی بسیار آزاد هستند و در واقع هیچ موقع نه نشنیده اند در آینده در نقش مدیر پیشرفت های خود را محدود می کنند.
یک مدیر موفق کسی است که تا حدی از لذت ها و خوشی های خود می گذرد تا تلاش بیشتری برای رسیدن به هدف داشته باشد. بنابراین گاهی والدین باید لذت ها و خوشی های کودک را محدود کنند تا بیشتر تلاش کند.
بگذارید کودک مشکل خود را حل کند
برخی از والدین عادت دارند که مشکلات کودکشان را خود حل کنند. این والدین شاید برای راحتی و رفاه بیشتر کودک این کار را انجام می دهند اما در واقع این کار باعث می شود تا کودک نتواند روی توانایی های خود تکیه کند و در آینده هم ممکن است نتواند مشکلات خود را حل کند زیرا مطمئن است کسی هست که او را از این وضعیت نجات دهد. این عادت تا ابد با او همراه خواهد بود و او فردی می شود که در مقابل مشکلات تلاشی نمی کند و منتظر یک ناجی است تا او را نجات دهد.
از تجربه های خود بگویید
شما همیشه قهرمان و الگوی زندگی فرزند خود هستید، بنابراین مهم نیست که گاهی کودک شما نسبت به شما خشمگین و بدگمان شود.
اگر اشتباهات خود را از فرزند خود پنهان کنید ممکن است او ترغیب شود تا آن را انجام دهد.
اگر شما آسیب پذیری خود را از او پنهان کنید و از تجارب خود سخنی نگویید، ممکن است فرزند شما دچار گناه شود. زیرا فکر می کند فقط اوست که دچار شکست شده است. کودک باید بداند که همه افراد ممکن است مرتکب اشتباه شوند و هیچ کس نیست که از اشتباه و شکست مصون باشد. این امر به او کمک می کند تا او در آینده در مقام مدیر از اشتباهات همکارانش بگذرد و از اشتباهات خود و دیگران درس بگیرد.
صادق باشید
مدیران و رهبران موفق کسانی هستند که شفاف و راستگو باشند. رهبران راست گو ممکن است کامل و عالی نباشند اما قابل احترام هستن زیرا گفتار و عمل آنها یکی است.
راستگویی یک ویژگی است که کودکان به صورت طبیعی می توانند آن را به دست بیاورند.
کودک با دیدن راستگویی خانواده و الگو گرفتن از پدر و مادر می تواند به یک فرد راستگو و قابل اعتماد تبدیل شود. بنابراین یکی از وظایف شما این است که در برابر کودکتان حرف و عملتان یکی باشد و الگوی صداقت و راستی باشید.
کودک باید خطر و شکست را تجربه کند
موفقیت در کار و زندگی با شکست و خطر همراه است. برخی از والدین به کودک خود اجازه نمی دهند که مشکلاتشان را خودشان حل کنند و بیش از اندازه کودک را حمایت می کنند. چنین کودکی در آینده به عنوان یک مدیر قادر نیست ریسک کند و نمی تواند پذیرای شکست در زندگی اش باشد.
کودک شما باید بداند که جاده موفقیت با شکست و ریسک همراه است.
سبک تربیتی مقتدرانه
همانطور که می دانید و در ابتدای مطلب ذکر شد والدینی که از سبک های مقتدرانه برای تربیت فرزند خود استفاده می کنند فرزندانی مدیر و مقتدر به بار می آورند.
در سبک تربیتی مقتدرانه والدین قوانین مشخصی برای خانه و اعضای خانه تعیین می کنند. در این سبک والدین در مورد قوانینی که وضع کرده اند توضیح می دهند و دلیل می آورند، پدر و مادر خود به قوانین احترام می گذارند و از فرزندان هم همین توقع را دارند.
در این سبک والدین در اجرای قوانین انعطاف پذیری دارند و به فرزندان اجازه می دهند که در این مورد نظر خود را بیان کنند. در این سبک برای فرزند محدودیت و کنترل هایی گذاشته می شود که برای آنها کاملا روشن است. همچنین در این سبک سختگیری بیش از اندازه دیده نمی شود.
خصوصیات فرزندان خانواده های مقتدر
فزرندانی که در خانواده هایی با سبک تربیتی مقتدر تربیت می شوند مسئولیت پذیر هستند. به طوری که والدین متناسب با توانایی هایی که فرزندان خود دارند به آنها مسئولیت می دهند. با این کار فرزند احساس مسئولیت می کند تا آن کار را به صورت صحیح انجام دهد. این کار باعث می شود فرزندان مستقل بودن و قدرت تصمیم گیری را یاد بگیرند.
یکی دیگر از ویژگی های فرزندان خانواده های مقتدر مهربان و همدل بودن است. همدل بودن به این معنا است که افراد در ارتباط با دیگران می توانند خود را در جای دیگران بگذارند و احساس آنها را درک کنند. این فرزندان روابط اجتماعی قوی با دیگران دارند و با دیگران راحت ارتباط برقرار می کنند و آنها را درک می کنند.
همچنین این فرزندان دلبستگی ایمن دارند. کودکانی که دلبستگی ایمن ندارند نمی توانند از مادر یا پدر خود جدا شوند و یا وقتی والدین از او فاصله می گیرد بی تابی می کنند و در صورت بازگشت والدین با او رابطه سردی بر قرار میکنند. در صورتی که والدین از سبک تربیتی مقتدر برای تربیت فرزند خود به کار بگیرند دلبستگی ایمن ایجاد خواهد شد.