نحوه برخورد با کودک هنگام صحبت از ازدواج!
هیچ یک زندگی _ کودکان تقریبا از سن سه سالگی به بعد راجع به مواردی از قبیل ازدواج و رابطه زن و شوهر کنجکاوی می کنند. آنها برای کسب اطلاعات بهترین فرد را پدر و مادر خود می بینند و احتمالا در این مواقع به پدر و مادر خود مراجعه می کنند، در اکثر مواقع پاسخ والدین به سوالات کودکان در این زمینه خنده و شوخی بابت سن کمشان است.
این موضوع از چه سنی شروع می شود؟
همانطور که در مطالب بالا ذکر شد سه سالگی شروع این ماجرا است. دنیای خیال پردازی در سه سالگی وسعت پیدا می کند. کودک از طریق مشاهده والدین و دیگر اطرافیان خود بخشی از سوژه های خیال پردازی شان را به دست می آورند و در بازی های خیالی شان شاهد ازدواج با شخصی خاص می شوند بدون این که فرد خاصی را به ذهنشان راه دهند رویای ازدواج را به بازی هایشان وارد می کنند.
کودکان تشنه توجه هستند
گاهی اوقات محیط خانه برای کودکان خسته کننده می شود و برخی از کودکان را وادار می کند تا در خیال شان جایگزینی برای آن فضای کسالت آور پیدا کنند. کودکی که در محیط خانه احساس آرامش و راحتی نداشته باشد در ذهنش رویای ازدواج را می پروراند و خود را در خانه دیگری و در کنار شخص دیگری تصور می کند.
از سوی دیگر بچه هایی که در خانه مورد کم توجهی قرار می گیرند و یا تصور می کنند که دیگران به آن ها توجه ندارند ، رویای ازدواج را خیلی زود به خیال پردازی هایشان وارد می کنند ، آنها توجه زوج های جوان را به هم می بینند و در مجالس عروسی توجه حضار را به عروس و داماد مشاهده می کنند. به همین خاطر برای جبران کمبود های عاطفی شان خود را در جایگاه عروس و یا داماد تصور می کنند که مورد توجه همه قرار دارد
می خواهند مانند عروس باشند
گاهی اوقات کودکان با اتفاق هایی که در اطراف و پیرامون شان پیش می آید همانند سازی می کند. برای مثال وقتی در مجلس عروسی می روند و به آنها خوش می گذرد ، در ذهنشان خود را عروس یا داماد تصور می کنند و با همانند سازی چنین مجلسی را برای خود در ذهن شان مجسم می کنند، در این شرایط ، هیجان مثبت و جو شادی که کودک در آن قرار گرفته است ، باعث می شود به این نوع خیال پردازی روی بیاورد.
عدم درک معنای حرف های عامیانه
بیان کردن آرزوی ازدواج یا گفتن این که می خواهم با همکلاسی مهد کودکم ازدواج کنم توسط کودک ، دقیقا به معنای آرزوی کودک برای ازدواج نیست. گاهی بچه ها معنای جملات را متوجه نمی شوند و نمی دانند وقتی از ازدواج حرف می زنند دقیقا از چه چیزی صحبت می کنند. کودکان تنها واژه هایی را که دیگران به زبان آورده اند را تکرار می کنند اما عمق معنایی آن را درک نمی کنند.
کودک نمی داند که ازدواج یعنی مسئولیت ، یعنی فرار از کودکی ، یعنی اتمام بازی های بچه گانه ، او تنها شادی مجالس عروسی و نامزدی را می بیند و آرزویش قرار گرفتن در فضایی از جنس آن را به زبان می آورد ، اگر فرزند شما بیش از اندازه این رویا را به زبان آورد ، نگران نباشید ، شاید رفتار نادرست شما بوده است ک باعث شده فرزندتان این خواسته را تکرار کند.
تمایل دارد تشویق شود
تشویق اطرافیان می تواند موجب خیال پردازی کودک در این زمینه شود. زمانی که کودک خواسته اش را برای ازدواج کردن به زبان می آورد و بقیه به او می خندند ، به حرفش توجه می کند یا از او فیلم می گیرند ، در واقع رفتارش را تقویت می کنند.
از سوی دیگر ، برخورد خانواده ها در شرایط مختلف می تواند این طرز تفکر را در کودک به وجود آورد. برای مثال زمانی که کودک زیبا شده است به او می گویند : « وای چقدر عروس شدی » یا « چه عروس زیبایی » و یا وقتی که به پسر بچه ای می گویند « خوش به حال کسی که زن تو شود » این رویا را به صورت ناخودآگاه در ذهن او شکل می دهند.
در ادامه توصیه هایی را برای شما بیان می کنیم که می توانید با به کار بردن این توصیه ها ، این خیال پردازی ها را برای کودک خود کمرنگ کنید
راهکارهایی برای حل موضوع پاسخ به سوالات کودکان در مورد ازدواج
در ابتدا داستانی را برای شما بیان می کنیم و در ادامه راه حل های این موضوع می پردازیم
پسر بچه ای سه یا سه سال و خورده ای با دوچرخه اش دور تا دور اتاق می گردد و اشک می ریزد و می گوید که زن می خواهد. هنوز به طور واضح نمی تواند حرف بزند اما به مادرش که پشت دوربین فیلم برداری به او نگاه می کند ، با گریه و فریاد می گوید : من زن می خواهم! به زبان آوردن این جمله با آن همه جدیت باز هم برای مادر جذاب است. مادر پسر را دلداری می دهد و می گوید چشم اما پسر وعده ها را نمی پذیرد و می خواهد در همان لحظه زنش در مقابل چشم های او قرار گیرد.
مادر می گوید خودم زنت می شوم اما پسر این را هم نمی پذیرد و گریه اش را تمام نمی کند
در این شرایط بهترین رفتار از سوی مادر چه رفتاری است
بیشتر توجه کنید
جمله ( من زن می خواهم ) برای کودک در این سن می تواند از نیاز به جلب توجه بیشتر باشد. در خانه ای که پدر و مادر کمتر به کودک خود توجه می کنند و یا زمان کمی را با کودک خود می گذرانند ، کودک به دنبال راهی می گردد که توجه و محبت بیشتری دریافت کند. آنها در این شرایط دوست دارند مثل زن و شوهرهایی که با هم حرف می زنند ، برای هم چای و میوه می آوردند و با هم تلویزیون می بینند ، همراهی برای فعالیت های روزمره خود داشته باشند.
بچه ها رفتار های عجیبی دارند وقتی پدر و مادرشان کنار هم می نشینند ، می خواهند آنها را از هم جدا کنند و بین آنها بنشینند تا مرکز توجه آنها قرار گیرند، از سوی دیگر زمانی که احساس می کنند رفتار والدینشان با هم سرد است ، سعی می کنند از هر راهی برای رساندن آنها به هم و بازگرداندن محبت شان تلاش کنند.
اگر نمی خواهید که بی توجهی باعث ایجاد خیال پردازی هایی در فرزندتان شود و همچنین دوست ندارید با توجه بیش از حد به او ، او را به کودکی لوس تبدیل کنید ، می توانید از ابزار های کوچکی برای نشان دادن توجه تان به او استفاده کنید. برای مثال می توانید در زمانی که با همسر خود حرف می زنید موهای کودک خود را نوازش کنید تا متوجه شود که سهمی از محبت شما را در اختیار دارد.
تشویق و تنبیه ممنوع
زمانی که کودک شما در مورد ازدواج صحبت می کند ، به جای تحسین یا تنبیه او بیشتر در این باره با او حرف بزنید. برای مثال بگویید چه اتفاقی باعث شده است که به این فکر بیوفتی؟ آیا در عروسی به تو خوش گذشته است؟ دوست داری بیشتر به تو توجه شود؟
در این شرایط بهتر است با گفت و گو بیشتر، برای وارد شدن به دنیای کودکتان تلاش کنید و بدون تایید یا تنبیه،حرف او را به عنوان رد پایی از احساس دیگری که در دلش است،بپذیرید
حرف هایش را جدی نگیرید
صحبت کودکان از مسئله ازدواج تا حدی طبیعی است و جای نگرانی خاصی ندارد
اقدامی که والدین در این زمینه باید انجام دهند این است از تقویت این تمایل جلوگیری کنند و به آن به عنوان یک خواسته گذرا که در صورت تقویت نشدن خاموش می شود ، نگاه کنند.
کافی است والدین به سادگی پاسخ دهند : ( جالب است! همه انسان ها به موقع این حس را تجربه می کنند. ) یا این که بدون گفتن جمله خاصی این بحث را عوض کنند یا در قالب بازی و داستان ذهن کودک را از این ماجرا منحرف کنند.
یادتان باشد بچه ها عاشق نمی شوند بلکه رفتار ها را کپی می کنند. برای آنها عاشق همکلاسی مهد کودک یا همبازی شدن یک بازی کودکانه با بار عاطفی است. بچه ها رفتار دیگران را کپی برداری می کنند و در جریان همین بازی ها برای وارد شدن به دنیای بیرون در بزرگسالی آماده می شوند.
خلاصه مطالب
همان طور که در این مقاله بیان شد مطرح کردن مسئله ازدواج توسط کودکان طبیعی است و جای نگرانی ندارد. اما این موضوع باید توسط پدر و مادر کنترل شود. همانطور که خواندیم عواملی هر چند ساده باعث ایجاد این خیال پردازی ها در کودکان می شود و باعث می شود که آنها دوست داشته باشند مانند زوج های جوان مورد توجه قرار گیرند و یا این که اگر در مجلس عروسی به انها خوش گذشته باشد ، باعث می شود که آنها همانند سازی کنند و خودشان را جایگزین عروس و داماد کنند.
با راهکارهایی که ارائه شد می توانید این تمایلات را در ذهن کودک خود کمرنگ کنید