هیچ یک،«کسبوکارهاي موفق مدام راهبردهاي نوآورانه و تازه را در تمام بخشهاي فعاليت خود پياده ميکنند. وقتي موتور خلاقيت يک مجموعه با تمام قوا بچرخد، انرژي مضاعفي باعث سر پا نگهداشتن کل مجموعه در روزهاي سخت و آسان ميشود.»
نوآوري ارزش بزرگي است که نبايد آن را ناديده گرفت. براي اين که در يک کسبوکار انعطافپذيري و تازگي از بين نرود، بايد سوالات درست بپرسيد و هميشه مرزها را به عقب برانيد. خلاقيت فقط يک کلمه و کليشه نيست، بلکه سبک زندگي و سلاح مخفي کسبوکار شماست. البته اجراي ايدههاي خلاقانه کار آساني نيست. هميشه حداقل يک وکيل مدافع شيطان هست که برايتان هزار و يک دليل ميآورد که «اين کار شدني نيست»، «کسي محصول جديد را نميخرد»، «اين ايده اصلا به درد نميخورد» و… اما نبايد تسليم شد. چون هر ايدهاي اين پتاسيل را دارد که دنيا را تغيير دهد.
نکته طلايي
«خلاقيت يعني توليد ارزش از طريق اجراي يک ايده جديد.»
افراد در يک مجموعه رويکردها و نقشهاي متفاوتي دارند و نويسنده اين کتاب آنها را به چهرههاي مختلفي تشبيه ميکند که بودن آنها در کنار هم ميتواند منجر به خلاقيت بيشتر در يک کسبوکار شود.
اين نقشها عبارتند از:
1- انساندوست. اين گروه براي انسان، نسبت به ساير عوامل، اولويت بالاتري قائل هستند و مشاهدات خود را با دقت بررسي و در آنها تعمق ميکنند.
2- تجربهگر. به سرعت ايدهها را آزمايش و اصلاح ميکنند. ممکن است در مراحل اوليه شکست بخورند، اما اميد خود را از دست نميدهند و دوباره امتحان ميکنند. براي اين افراد فرآيند مهمتر از نتيجه است.
3- گردهافشان. اين افراد ايدهاي را از بخشي ميگيرند و به جاي ديگري منتقل ميکنند. شرکت اپل به همين روش از صنعت هتلداري براي طراحي فروشگاههايش الهام گرفت. براي اين که خلاقيت به بخشي از فرهنگ يک مجموعه تبديل شود بايد شرح وظايف افراد تعريف شود. براي کسب بهترين دستاوردها افراد يک مجموعه بايد سوابق و ويژگيهاي متفاوتي داشته باشند (سن، جنسيت، تحصيلات، شخصيت). هر چه اين تنوع بيشتر باشد، بهتر با هم ارتباط برقرار کرده و نيازهاي مشتريان را دقيقتر درک ميکنند.
تنوع مهم است، چون هيچ يک نفري وجود ندارد که تمام چهرههاي خلاقيت را يک جا داشته باشد. هر کس ميتواند دو يا سه تا از اين نقشها را در گروه بازي کند.
الماس دوم
ماهيچههاي خلاق خود را تقويت کنيد.
هر کس مدتي بدنسازي كار کرده باشد ميداند که در اوايل کار تا مدتي هيچ نتيجهاي مشاهده نميشود، به همين ترتيب ايدههاي بسيار موفق با اولين جلسه ايدهپردازي به دست نميآيند. واردکردن اين مفاهيم به مجموعه کسبوکار فرآيندي سخت و زمانبر است و نياز به صبوري و پشتکار دارد. از افرادي که تلاش ميکنند مرزهاي کسبوکار را به عقب برانند حمايت کنيد. ممکن است با تمام ايدههايشان موافق نباشيد، اما بهتر است براي آنها ارزش قائل باشيد و رويشان حساب کنيد تا آنها را سرزنده و پويا نگه داريد و در نتيجه مجموعه به جلو حرکت کند.
حالا شما تمرين کنيد.
دفعه بعد که با چالشي مواجه شديد با نگاه يک تجربهگر يا طراح صحنه مساله را ببينيد. ممکن است بتوانيد طور ديگري نگاه کنيد و راه حل جديدي بيابيد.