هیچ یک ،این شماره، آخرين مقاله از «یادداشتهایی برای زندگی بهتر» را به موضوعي با عنوان سادهبودن و سادگي اختصاص دادهام؛ منظورم از سادگي، پوشش و امثال آن نيست، بلكه سادگي و سادهبودن در انديشه است. يکي از شاخصههاي فکري خود من، تمایل به سادهبودن و سادگي است. سبک اين ويرايش، ويژه دنياي امروز است و نوعي ويرايش سادهنويسي است. پشت اين سادهنوشتن، يک نوع منطق وجود دارد. ما در جامعهاي زندگي ميکنيم که بعضي افراد با پيچيدهکردن موضوعات ساده، ميخواهند براي خودشان اعتبار بخرند. در تاريخ ما هم در برخي از برههها، نويسندگان سختنويس ورود داشتهاند و مطالب بسيار سختي را هم نوشتهاند. وقتي نگاه ميکنيم ميبينيم به دليل ماهيت آن دوران بوده است که اين افراد به سختنويسي روي آوردهاند، وگرنه هميشه براي فهم ارتباطات بهتر، سادهنويسي بيشتر کمک ميکند. بياييد به اين سادهنوشتن به عنوان يک مولفه در زندگي فکر کنيم،و در همه کارها به دنبال سادهبودن حرکت کنيم. من وقتي به دوستان در مورد كارت ويزيتشان آموزش ميدهم، به آنها ميگويم کارت ويزيت بايد ساده باشد. وقتي راجع به تبليغات و بيلبورد صحبت ميکنم، يادآور ميشوم كه کارهاي تبليغاتي بايد ساده و خلاق باشند؛ کارهاي شلوغ به درد نميخورد. يعني ما سادگي را به عنوان يک اصل بايد بپذيريم. مثلا مولانا در ميان تفکرات عميقي که داشته، يکي از عواملي که باعث شده موفق باشد و امروز ما از او به نيکي و به عنوان يکي از نوابغ ياد کنيم، سادگي کلام او بوده است. مولانا وقتي صحبت ميکند، عميقترين و پيچيدهترين مفاهيم را در قالب مطالب ساده عرضه ميکند؛ يعني يک بازاري و کاسب هم آن را ميفهمد، افراد تحصيلکرده و برجسته هم ميفهمند و هرکدام بنا بر عمق فهم و دانششان از آن برداشت ميکنند. اينکه مولانا ميتواند مفاهيم خيلي سخت را ساده عرضه کند، باعث ماندگارياش شده است؛ وقتي به شعرهايش هم مراجعه ميکنيم، اين را به ما منتقل ميكند. وقتي سادگي به عنوان يک فلسفه زندگي مدنظر ما قرار بگيرد، در کارهايمان هم روشهاي ساده را در پيش ميگيريم.من در جاهایی که مشاور بودهام، گاهی شخصی گفته است آقاي دکتر ما ميخواهيم در بازاريابي پيشرفت کنيم، به نظر شما چه کار کنيم؟ من گفتهام که همين تعاليم ساده بازاريابي را که هزاران بار گفته شده اجرا کن. همینها که ميگويد هدفگذاري کن، ميگويد بخشبندي بازار کن، اين کارها را انجام بده. شخص منتظر بوده است که يک مفهوم عجيب و غريب از من بشنود، اما من به او گفتهام همين هدفگذاري ساده را انجام بده. ماما از خوانندگان سوال ميکنم، چند درصد از شما اين هدفگذاري را در زندگيتان انجام دادهايد؟ ما اين كار را انجام نميدهيم و به دنبال راهحلهاي خيلي پيچيده ميگرديم. من يک استاد زبان داشتم، ايشان يک بيماري در ناحيه چشم پيدا کرد؛ به پزشكان متعددي مراجعه کرد و داروهاي زيادي برايش تجويز ميكردند؛ ايشان خوب نشد و مشکل چشمش باقی ماند. ميگفت که رفتم خارج از کشور نزد یک چشمپزشک مجرب و مشکل را با ايشان مطرح کردم و منتظر بودم که در نسخه تعداد زيادي دارو بنويسد. استادم گفت ايشان به من گفت هر روز يک خودکار را بردار و از دور به طرف بينيات نزديک کن و با دو چشم اين خودکار را نگاه کن، اين ورزش را انجام بده، مشکل چشمت برطرف ميشود. استاد میگفت ما ياد گرفتهايم که دکتر داروهاي پيچيده به ما بدهد، از دستگاههاي خيلي پيچيده استفاده کند و براي همين زياد موضوع را جدي نگرفتم ولي کاری را که گفته بود، انجام دادم و در كمال تعجب چشم من خوب شد. ميخواهم اين را عرض کنم که از سادگي جواب ميگيريم. ما در سادگي به نتيجه ميرسيم. همين روش سادهاي که اين دکتر ارائه داد، مشکل چشم شخص را برطرف كرد؛ اما ما اينجا علاقه داريم وقتي پيش دکتر ميرويم، داروهاي پيچيده بنويسد، هرچقدر کار را پيچيده کند ما بيشتر لذت ميبريم؛ احساس ميکنيم موضوع مهمتري در پيش است. در حالي که وقتي کتاب برجستهترين آدمهايي را که در حوزه فروش و بازاريابي فعاليت ميکنند، مطالعه ميکنيم، آنها هم ما را به سادگي دعوت ميکنند. بياييد راهحلهاي ساده را فراموش نکنيم. سادگي در مديريت، هنر است، سادگي در روانشناسي، هنر است، سادگي در معماري، هنر است، سادگي در همه علوم، هنر است و خيلي جالب است که مرگ سادگي، ديرتر اتفاق ميافتد و چيزهاي پيچيده مرگشان زودتر سر ميرسد.مثلا در مورد کتوشلوارهاي مردانه، طرحهاي ساده داريم؛ مثلا کتوشلوار سرمهاي رنگ، کت و شلوار طرح چارلي چاپليني و غيره؛ اينها در طول زمان ماندهاند؛ ولي خيلي طرحهاي «اجقوجق» آمدهاند و نتوانستهاند بمانند، خيلي تبليغات اجق وجقي بوده است که اينها از طرف مخاطب ديده نشدهاند؛ چون رمز و راز سادگي را فراموش کردهاند. براي همين من همه خوانندگان اين مطلب را که به عنوان آخرين مطلب در اين موضوع دربارهاش بحث ميکنيم، دعوت ميکنم که سادگي را در دستور کارشان قرار دهند. تمام تعاليم به ظاهر سادهاي که از سوي متخصصان در مجله خلاقيت گفته ميشود، از طرف متخصصان بينالمللي توصيه شده است، توسط استادانتان ميآيد، اين تعاليم ساده را در دستور کارتان قرار بدهيد. دنبال اين نباشيم که به يک پيچيدگي برسيم و از دل آن پيچيدگي به يک نتيجه برسيم. وظيفه ما به عنوان مدير، سادهسازي امور پيچيده است. وظيفه ما به عنوان ارتباطگر، سادهسازي ارتباطات است. هرچقدر تلاش کنيم امور را به طرف سادهشدن پيش ببريم، در کارهايمان موفقتر خواهيم بود.
ادامه
آذر ۲, ۱۴۰۳
آذر ۲, ۱۴۰۳