هیچ یک،آيا تعادل بين کار و زندگي چيزي است که تلاش ميکنيد به آن برسيد؟ اولين نکته در مورد تعادل کار و زندگي اين است که مردم اغلب نظر اشتباهي در مورد آن دارند. آنها فکر ميکنند که کل زندگيشان بايد متعادل باشد. بايد کمي کار داشته باشند، کمي بازي كنند و کمي هم زمان براي آخر هفته داشته باشند تا کيفيت زندگي خود را ارتقا بخشند.وقتي به کيفيت زندگي خود فکر ميکنيد بايد اين پرسش را از خود بپرسيد:واقعا ميخواهيد با زندگي خود چه کنيد؟اگر ميخواهيد در حرفه خود موفق باشيد، بايد کمي زودتر شروع کنيد، کمي سختتر کار کنيد و کمي ديرتر کار خود را ترک کنيد.
زمان خود را چگونه مديريت ميکنيد؟
اين هم کشفي جالب:تقريبا تمامي افراد موفق شش روز در هفته کار ميکنند. افراد متوسط 40 ساعت و يا شايد 30 ساعت در هفته کار ميکنند. حالا جدا از زماني که صرف کار ميکنيد، مشکل واقعي اين است که وقتي کار ميکنيد، چه کاري انجام ميدهيد.بيشتر مردم وقتي در اداره هستند، 50 درصد از زمان خود را صرف انجام کارهايي ميکنند که به شغلشان ربطي ندارد. جستوجو در رسانهها، چککردن ايميل، وقت ناهار طولاني و گپزدن با همکاران مثالهايي از رفتارهاي اتلاف وقت هستند. وقتي اين رفتارها تبديل به عادت ميشوند، بسيار دشوار است که همه کار خود را انجام دهيد تا بر جوانب ديگري از زندگي خود تمرکز کنيد.
اين کليد رسيدن به تعادل کار-زندگي است: زمان خود را مديريت کنيد.
انتخاب مديريت موثر زمان نقطه آغاز غلبه بر برنامهريزيهاي پيشين و حذف موانع ذهني در برابر مديريت زمان است. بايد همين جا و همين حالا تصميم بگيريد که در مديريت زمان تخصص بيابيد تا کيفيت زندگي خود را ارتقا ببخشيد.
نکتههاي تعادل کار-زندگي
هدف شما بايد اين باشد که زمان خود را چنان به خوبي مديريت کنيد که مردم شما را تحسين کنند و شما را الگوي خود در عادات کاريشان قرار دهند.در اينجا سه نکته گفته شده که به شما کمک ميکند به تعادل کار-زندگي برسيد و کيفيت زندگي خود را ارتقا بدهيد:از قدرت جملات مثبت تاکيدي استفاده کنيد.جملات تاکيدي مثبت و يا با خود سخنگفتن مثبت، دستوري است که از ذهن خودآگاه به ذهن ناخودآگاه خود ميگذرانيد، و آن را با احساس و اشتياق، يا بلند ميگوييد و يا در دلتان ميگوييد، و کلمات را به سمت ذهن ناخودآگاه خود هدايت ميکنيد.
دستورات به خود براي پيگيري دستورالعمل اجرايي را طبقهبندي کنيد.
تکرار جملات تاکيدي مثبت با خودتان را آغاز کنيد، «من در مديريت زمان عالي هستم»، «من در مديريت زمان عالي هستم» و يا «من داراي تعادل کار-زندگي هستم».اين جمله تاکيدي مديريت زماني است که مورد علاقه من است، «من به خوبي از زمان خود استفاده ميکنم. من به خوبي از زمان خود استفاده ميکنم. من به خوبي از زمان خود استفاده ميکنم.»وقتي جملات تاکيدي مثبت را پيدرپي تکرار ميکنيد، ناگهان از سوي ذهن ناخودآگاهتان پذيرفته ميشوند و درمييابيد که رفتارهاي بيرونيتان هم برنامهريزي دروني را بازتاب ميدهند.
مهارتهاي مديريت زمان خود را در ذهن به تصوير بکشيد.
تصاوير ذهني اغلب تاثير فوري بر ذهن ناخودآگاه دارند. خود را منظم، کارآمد و موثر در مديريت زمان ببينيد.تصاوير و خاطراتي را از خود به ياد آوريد که بهترين کارايي را داشتيد و کارهاي بسيار زيادي را انجام ميداديد.
از طريق جملات تاکيدي مثبت ميتوانيد تصويري از رويدادهاي در راه داشته باشيد و ببينيد که از هر جهت راهگشايي ميکند. خود را آرام، مثبت، شاد و در کنترل کامل ببينيد. ببينيد که ديگران هم اگر موقعيت مناسب باشد، دقيقا همان کاري را ميکنند که شما ميخواهيد.اين تصوير از خود را بارها و بارها در ذهنتان به نمايش بگذاريد.
براساس تصوير ذهني خود دست به کار شويد.
حالا که امروز و آينده خود را به تصوير کشيديد و روي آن تمرکز کرديد، زمان آن رسيده است که آن را عملي کنيد. اين کار را در تمام مدتي که سر کار هستيد انجام دهيد. وقتي وارد اداره ميشويد، تمام وقتي که آنجا هستيد بايد کار کنيد. با همکاران خود خوشاخلاق و مهربان باشيد اما بلافاصله به کار مشغول شويد و تا زماني که کارتان تمام شود، کار کنيد.
با اين کار، به اوج کار خود ميرسيد و وقتي قدم به بيرون ميگذاريد احساس تکميل کار را داريد. وقتي که کارهايي را به تعويق نينداختهايد که نگران آن باشيد، وقتي که در حد توان سخت کار کردهايد، زمان بسيار زيادي برايتان باقي ميماند که با دوستان و خانواده خوش باشيد.