هیچ یک،هيچ دستورالعمل موفقيتآميز خاصي براي برندسازي وجود ندارد. برندسازي علمي است که به جايگاه فعلي کسبوکارتان و جايگاهي که برايش در نظر گرفتهايد و همچنين به نحوه عملکرد بازار بستگي دارد. نگاهي به شرکت نايک بيندازيد. غول پوشاک ورزشي توانسته است در دورههاي مختلف زماني به موفقيت برسد زيرا سعي ميکند خود را با نيازهاي بازار مطابقت دهد. زماني که اين شرکت در سال 1964 شروع به کار کرد، بيشتر مردم حتي نميتوانستند روياي چيزي مانند اينترنت را در سر بپرورانند. آن زمان مايکل جردن هم يک کودک خردسال بود. اما در طول زمان، نايک خود را براي رقابت در اين عرصه آماده کرد. بنابراين به راحتي ميتوان متوجه اين نکته شد که اگر ميخواهيد برندتان بيشتر از چند ماه باقي بماند، بايد از برندي مانند نايک تقليد کنيد. ارتباطات در هسته مرکزي استراتژي آنها بود. برندسازي احساسي است که بنيانگذاران به کارمندان، و کارمندان به مصرفکنندگان القا ميکنند. مهمترين ماده اين دستورالعمل چيست؟ ارتباطات متداوم. بنابراين، اگرچه دستورالعمل ويژهاي براي موفقيت برند وجود ندارد، اما ارتباطات چيزي است که به شما کمک ميکند تا تصوير خوبي از برندتان بسازيد و آن را حفظ کنيد. در هنگام شروع برندسازي به نکات زير توجه کنيد: داستان مخصوص برندتان را کشف کنيد. زماني که داستان خود را پيدا کرديد، بارها و بارها به شکلهاي گوناگون تعريفش کنيد. نايک اين کار را از دهه 70 به بعد انجام داده است. لوگوي اسووش (تيک) تغيير نکرده؛ شعار «فقط انجامش بده» نيز همين طور، اما نايک به طور مداوم در حال داستانسرايي است و سعي ميکند پيامهاي مختلفي را در روزهاي گوناگون به مخاطبانش بدهد. حتي زيرشاخههاي برند نايک نيز در صفحات اجتماعيشان پيامهاي ويژهاي را به اشتراک ميگذارند. چشمانداز مناسبي از مشتريان خود داشته باشيد. بايد بدانيد که مشتريان فعلي و احتماليتان چه فکري در مورد شما ميکنند و سپس بر اساس آن فکر دست به کار شويد. شما بايد برندي داشته باشيد که مشتريان فعلي را حفظ و مشتريان جديد و ايدهآلي را جذب ميکند. به لطف حجم اطلاعات زيادي که امروزه در اختيار ما قرار گرفته است، ميتوانيد با جديدترين جريانهايي که در مورد برند شما و ديگر رقبايتان صورت گرفته است، آشنا شويد. به عنوان مثال، پپسي هم لوگو و هم حتي نام خود را طي اين سالها تغيير داده است، اما هنوز هم با شعار «نسخه ارزانتر و خوشطعمتر کوکاکولا» در ميان مردم شناخته ميشود. در طول سالهاي رکود بزرگ، پپسي اين شعار را در ميان مردم جا انداخت و در دهه 50 مخاطبان آمريکايي-آفريقايي را هدف گرفت.
پيامتان را فرياد بزنيد؛ حتي اگر شده از بالاي پشتبام!
زماني که متوجه شديد مشتريان برند شما را شناختهاند، بايد کانالهاي ارتباطي مورد علاقه آنها را کشف کرده و از اين کانالها براي تبليغ برندتان استفاده کنيد. موبايل را نيز فراموش نکنيد. استفاده از موبايل براي جستوجو از 25 درصد در سال 2012 به 42 درصد در سال 2014 رسيده است. اگر برندسازي شما موبايلفرندليبودن را در نظر نگيرد، زمان، سرمايه و انرژي زيادي را از دست خواهيد داد.
با رقباي خود روبهرو شويد.
ضعف رقباي خود را تجزيه و تحليل کنيد و بر اساس آن ضعفها، با شعار ارزشي متفاوتي براي کسبوکارتان تبليغ کنيد. از جمله روشهاي عالي براي بررسي رقبا ميتوان به استراتژيهايي سادهاي مانند خواندن روزنامههاي محلي، بررسي شبکههاي اجتماعي و بازديد از وبسايتها و فروشگاههاي آنان اشاره كرد.
به وعدههايتان عمل کنيد.
مهمترين عنصري که در يک ارتباط موفق خودنمايي ميکند، اعتبار است. اطمينان حاصل کنيد که فرهنگ شرکتي و اهداف شما با برندي که ايجاد کردهايد هماهنگي دارند؛ زيرا زماني که مشتريان با کسبوکار شما تعامل برقرار ميکنند، ميخواهند که انتظاراتشان برآورده شود. اين موضوع در مورد آگهيها، مخاطبان شخصي و صفحات اجتماعيتان نيز صدق ميکند. اگرچه دستورالعمل مشخصي براي يک برندسازي موفق وجود ندارد، اما اين بدان معنا نيست که شما نميتوانيد روش خوبي براي برندسازي کسبوکارتان پيدا کنيد. تنها کاري که بايد انجام دهيد اين است که فعال باقي بمانيد و هميشه در زمينه بازار و کانالهاي ارتباطي نوظهور به شکل فعالي حضور پيدا کنيد.