هیچ یک ،همیشه کارآفرینانی موفق شدهاند که خودشان بالای سر خط تولیدشان بودهاند. امکان ندارد کارآفرینانی را پیدا کرد که بالای سر خط تولید نبودهاند و موفق شده باشند. کارآفرینانی بودهاند که دستگاههایی را برای تولید خریداری کردهاند و در هفته سوم-چهارم تولید از کارگران شنیدهاند که دستگاه خراب شده و چون هیچ شناختی از دستگاهها نداشتهاند، زیر بار هزینههای بیشتر رفتهاند، در حالی که این امکان بوده که چنین هزینههایی را با شناخت بیشتر، کم کرد و تولید را بهینهتر جلو برد. در مقابل، کارآفرینانی بودهاند که دستگاه را خودش از کارخانه سازنده تحویل گرفته و بعد، خودش به کارگران آموزش کار با دستگاه را داده است. مثلا من در صنایع غذایی مارین، صرفا خودم دستگاهها را از خارجیها تحویل میگیرم و آموزشها را فیلمبرداری میکنم و این آموزشها را در اختیار کارگرانم قرار میدهم. بنابراین اگر کارگر به من میگوید یکی از قطعات شکسته است؛ میفهمم کجای دستگاه به مشکل خورده است.اگر از مهندسی مالی و بودجهبندی کار، اطلاعاتی راهگشا نداشته باشید، صرفا زندگی مالی و شغلی خود را به خطر نینداختهاید؛ بقیه هم درگیر این مشکل شما میشوند. در برخی موارد ممکن است به مشکل خوردن دستگاه، ناشی از نارضایتی کارگر باشد که با خرابکردن دستگاه، نارضایتی خود را بروز میدهد. اگر کارآفرین از چم و خم ادوات تولید اطلاع نداشته باشد؛ تشخیص درستی نمیدهد و این گونه وارد چرخه فرسایشی تعمیر و خرابی مجدد دستگاه میشود و ترکیب همین عوامل است که میتواند یک کسبوکار را با بحرانهای عدیده مواجه کند. در کنار این شناخت، میتوان از شناختی دیگر نام برد که حلقه مشترک تمام کسبوکارهای موفق است و آن، مهندسی مالی و بودجهبندیست. حتی در اداره اقتصادی کشور هم مهمترین سازمان، برنامه و بودجه است؛ به گونهای که اگر این سازمان به خوبی کار کند، تحولی اساسی در اقتصاد کشور ایجاد خواهد شد. خیلی از کارآفرینان با مقوله بودجهبندی آشنا نیستند. مدیریت تنخواه را نمیدانند و گردش مالی را آنچنان که باید درک نمیکنند. این گونه میشود که کسبوکار از درون آسیب میبیند و در حالی که شاید فروش هم خوب باشد، اما سود چندانی از کسبوکار حاصل نمیشود که در نهایت به تعطیلی کسبوکار میانجامد. شما در کارآفرینی مسوولیت چند زندگی شغلی و مالی چند انسان دیگر را در قالب استخدامکردن آنها قبول میکنید. شما مثل یک خلبان هواپیما هستید. اشتباه یک خلبان در حین پرواز، تبعات بسیار بزرگی نه فقط برای خودش که برای کسانی دارد که به او اعتماد کردهاند و مسافر آن هواپیما شدهاند. بنابراین آموختن بودجهبندی شاید یکی از مهمترین اقدامات برای کارآفرینی اصولی و بر مدار صحیح باشد. اما این آموختن، یک مزیت بزرگ دیگر هم دارد و آن این است که کارآفرین را واقعگرا میکند. خیلیها وقتی قرار است به راهاندازی کسبوکار فکر کنند، درگیر عددهایی رویایی میشوند که هیچ نسبتی با واقعیت ندارد و معمولا در عمل هم به شکست میانجامد. وقتی میخواهند درگیر تهیه بودجه برای کسبوکار شوند، صرفا امیدوارند که بتوانند بودجه را برای پیشبرد کار تامین کنند. در حالی که نمیدانند صرف امیدداشتن، گرهی را باز نخواهد کرد و موفقیتی را به وجود نخواهد آورد. با تقویت چنین ذهنیتهایی میتوان مسیر پرپیچ و خم کارآفرینی را به بهترین نحو پیمود. در کنار این موارد باید روی مرام و معرفت و انصاف، تاکید ویژهای داشت. در کارآفرینی در خیلی از موارد در مقام قضاوت قرار خواهید گرفت؛ چه بخواهید و چه نخواهید. اگر انصاف نداشته باشید، آسیبی جدی بر کسبوکارتان و اعتبارتان وارد خواهد شد.
ادامه
آذر ۲, ۱۴۰۳
آذر ۲, ۱۴۰۳