هیچ یک،اگر از بيشتر مردم بپرسيد که چه عواملي باعث عدم پيشرفت آنها ميشود، ميتوانند فهرست بلندبالايي را نام ببرند. متاسفانه، اين فهرست در اکثر مواقع اشتباه است. بهاين علت که معمولا عواملِ بيروني زيادي را شامل ميشود که اين امر باعث ميشود که افراد مشکلات واقعيشان را تشخيص ندهند و از پذيرفتن نقششان به عنوان خالق زندگي خود، امتناع کنند. شريک زندگي، همسر قبلي يا رئيس نادانتان و يا حتي دولت و اقتصاد کشور نيز نميتواند علت عدم دستيابي شما به اهدافتان باشد. هنگامي که اين اثرات بيروني را به عنوان عوامل عدم رسيدن موفقيت در نظر بگيريد، بايد گفت که شما در حال بازيکردن نقش يک قرباني هستيد که علاقهاي ندارد مسئوليت زندگياش را بر عهده بگيرد. امروزه اين اتفاق بسيار رايج است؛ از آنجا که الگوهاي رفتاري بيشماري در فرهنگ عامه وجود دارد که از اين فکر حمايت ميکند که هيچ چيزي تقصير شما نيست. همه چيز ميتواند به خاطر تربيت، جامعه يا سيستم باشد و هيچ مسئوليتي متوجه شما نيست. اما آيا اين تفکر درست است؟
در دنياي حقيقي، هر كسي بعد از هر شکستي که متحمل ميشود، جايزه دريافت نميکند. بهتر است به جاي شکستخوردن و سرزنشکردن ديگران، مسئوليت کارمان را بر عهده بگيريم، در اين صورت، ممکن است در ابتدا بعضي از پيروزيها را از دست بدهيم ولي برنده نهايي زندگيمان ميشويم بهاين علت که موانعي را باعث شکستمان ميشدند ديگر پشت سر گذاشتهايم.
راز حقيقي موفقيت
راه درست براي رسيدن به موفقيت اين است که از شيوههاي خود فراتر برويد: باورهايتان را مورد بررسي قرار دهيد و همين طور رفتارها و کارهايي را که انجام ميدهيد- کدام يک از آنها باعث عدم موفقيت شما ميشوند. در اغلب کارهايي که مردم در زندگيشان انجام ميدهند، بايد مسئوليت بر عهده خود آنها باشد. هنگامي که درباره اين موضوع مقالهاي نوشتم، تعدادي از افراد اين حقيقت را با من درميان گذاشتند که موانعي که باعث عدم پيشرفتمان ميشود، تنبلي و تاخير خود ماست. اين يک واقعيت است که عادتهاي بد ميتواند مانع دستيابي به اهداف شود. مهم است که عادتهاي روزانهاي داشته باشيد که بتوانند به شما قدرت دهند و حرکتهاي رو به جلو را برايتان آسان سازند. اما تشخيصدادن عادتهاي بدي که داريد، تنها نيمي از راهي است که بايد طي کنيد بهاين علت که آنها تنها نشانه هستند، نه علت. راه پاياندادن به عادات بد، راهي ساده است: آنها را تشخيص بدهيد و عادتهاي خوب را جايگزينشان کنيد؛ بعد از آن تلاش کنيد که عادات خوبتان را گسترش بدهيد. توسعه عادات خوب باعث موفقشدن افراد ميشود؛ کاري که باعث تشويق شما به ادامه دادن مسير ميشود. اما نبايد فقط در اين مرحله باقي بمانيد…
بايد تفکر انتقادي داشته باشيد و از خودتان بپرسيد که چرا و چگونه به عادتهاي بدتان اجازه پيشروي داديد. در اينجا، چهار علت احتمالياي را که باعث عدم پيشرفتتان ميشود معرفي ميکنيم. عادتهاي بد شما حاصل يکي از اين چند علت زير است.
شما در حال نابودکردن خودتان هستيد چراکه فکر ميکنيد لايق آن هستيد.
اين شايعترين علت است. آگاهانه به دنبال موفقيت ميرويد ولي ناآگاهانه خودتان را تخريب ميکنيد. وقتي اين کار را انجام ميدهيد که خودتان را درگير باورهاي محدودکننده، کرده باشيد. اين باورها ميتوانند کوچک و موقعيتي باشند مانند اينکه براي رسيدن به بعضي از موقعيتهاي خاص، بسيار جوان هستيد. يا ميتوانند بزرگتر و ساختاري باشند مانند بعضي از باورهاي اعتقادي مبني بر اينکه لايق شادي نيستيد يا پاداش شما در دنياي ديگري داده ميشود. هرکدام از اين باورها ميتواند باعث شود که موفقيت و شاديتان را بين ببريد. اين علت ما را به علت بعدي ميرساند …
ترس از شکست
اين ترس، قابل درک است. دائم فکر ميکنيم که شکست چيز بدي است و به هر قيمتي بايد جلوي آن را گرفت. يک جو رسانهاي درست کردهايم که در آن شکست امري مسخره و باعث شرمساري معرفي شده است. بيشتر مردم اين ترس را دارند بنابراين اصل اساسي هر استراتژياي که افراد آن را دنبال ميکنند با اين فرض همراه است که چگونه مانع شکست شويم.اما اين فرض اوليه، اشتباه است.شکست در تضاد با موفقيت نيست. در بسياري از موارد، شکست عملا يک قدم (يا شايد دو يا ده قدم) به سمت موفقيت است. وقتي اين حقيقت را درک کنيد، ميتوانيد به خودتان اجازه بدهيد که به هر موفقيت غيرممکني دست يابيد. مگر اينکه ترس ديگري داشته باشيد…
ترس از موفقيت
ترس از موفقيت، علت ديگري است که اغلب مردم از آن آگاه نيستند. در حقيقت هرکسي که ترس از موفقيت دارد، نميداند که اصلا چنين ترسي وجود دارد. افراد اغلب ترسهاي خودشان را در قالب ترس از شکست تعريف ميکنند اما ترس اصلياي که ميتواند يکي از عوامل شکست هم باشد، ترس از موفقيت است.اين ترس از اين ميل ما ناشي ميشود که ميخواهيم دوست داشته شويم و همه جا ما را بخواهند. اين ميل زماني بسيار زياد ميشود که در ميان افرادي باشيم که به ما اجازه دهند در جايي که هستيم باقي بمانيم- اين ترس وقتي که به سطح بالايي از موفقيت برسيم، ميتواند تهديد جدياي باشد.
حداقل چند ميليارد نفر در اين سياره هستند که اين فکر اشتباه را دارند که پول چيز بدي است، افراد پولدار بدجنس هستند و فقيربودن امري معنوي است. اگر کساني که دوستشان داريد اين فکر را داشته باشند، احتمالا بايد برخي از اين ملاحظات و ترسها را براي موفقشدن داشته باشيد. اما ترس حقيقي شما اين است که ديگر دوستتان نداشته باشند. زماني که اين حقيقت را دريابيد که کساني که شما را واقعا دوست دارند بهترين چيزها را براي شما ميخواهند، اين ترس را از بين ميبريد و خودتان را رها ميکنيد تا به آنچه که ميخواهيد برسيد. مگر اينکه از يک موضوع ديگري رنج ببريد…
دانش و مهارتهاي لازم را به دست نياوردهايد.
از اين موضوع نبايد شرمنده باشيد. تنها چيزي که ميتواند باعث شرمندگي شما شود اين است که در اين موقعيت باقي بمانيد. حداقل ده ميليون مهارت وجود دارد که به سادگي ميتوانيد با جستوجو کردن در يوتيوب به دستشان بياوريد. ميليونها مهارت ديگر نيز وجود دارد که ميتوانيد آنها را از طريق کليپهاي ويدئويي، آموزشها و مقالات در وبسايتها، کتابها و منابع ديگر به دست بياوريد. تقريبا امروزه تمامي دانش بشر را ميتوان با جستوجوکردن در اينترنت به دست آورد.برخلاف تصوري که در 15 دقيقه قبل داشتيد، رسيدن به موفقيت، امري ممکن و شدني است. چراکه اکنون ميتوانيد دست از قربانيبودن و مقصر جلوهدادن عوامل بيروني برداريد. ميتوانيد باورهايتان را بررسي کنيد و ببينيد که عادتهايتان از کجا سرچشمه ميگيرد و تشخيص بدهيد که چه مهارت يا دانشي را بايد به دست بياوريد.اکنون براي از بينبردن عواملي که باعث شکستتان ميشود و همينطور براي رسيدن به اهدافتان، بايد تنها به يک سوال مرتبط پاسخ دهيد:چطور ميتوانم فرد بهتري باشم؟