مدیران دولت سیزدهم شاید فکر نمیکردند که پیش از پایان کار این دولت، تمامی یا اغلب ادعاهای آنان بهطور جدی به چالش کشیده شود.
به گزارش هیچ یک _ امروز وضعیت برق و انرژی کشور آیینه تمامنمای ادعاهای این دولت است. «انرژی» که نقطه قوت کشور و دولت ایران بوده، در این دولت تبدیل به پاشنه آشیل آن شده است.
اگرچه این فرایند از گذشته آغاز شده بود؛ ولی در این دولت شدت گرفت و اکنون به مرحله بسیار خطرناکی رسیده و تامین انرژی کشور را ناپایدار کرده است. ناترازی بنزین به مرحله خطرناکی رسیده است. وضعیت کمبود بنزین بیش از اینکه ناشی از کاهش تولید باشد، اغلب ناشی از سیاستگذاری نادرست در زمینه قیمتگذاری و سیاست خودرویی است.
البته بنزین را میتوان سهمیهبندی کرد و یا حتی وارد کرد؛ ولی مشکل اصلی در ناترازی گاز و برق است. وضعیت برق ناشی از کاهش سرمایهگذاری و کاهش بهرهوری و سیاستهای مربوط به تولید برق از سوی بخش خصوصی و قیمتگذاری آن و موارد دیگر است.
این فرایند امسال با شدت بیشتری رخ داده؛ بهطوریکه برخی کارخانجات مهم فولادی بیش از یکماه است که تعطیل هستند و روزانه دهها میلیارد تومان خسارت به هر کارخانه وارد میشود. یک ارزیابی غیررسمی نشان میدهد که روزانه حدود ۴۵میلیون دلار کاهش ارزش یا تولید در شرکتهای انرژیبَر بورسی ایجاد کرده است. حتی مهمتر اینکه بنگاههایی که برق خود را تامین کردند، برای جبران کمبودهای مصرف خانوار، برق تولیدی آنها را از بنگاه گرفتهاند و این از عجایب روزگار است.
مسائل کلیدی و اصلی کشور در قالب ناترازیهای گوناگون جلوهگر شده است. ناترازی انرژی، ناترازی بودجه، ناترازی در صندوقهای بازنشستگی، ناترازی آب و ناترازی و تنشهای فرهنگی و اجتماعی و بهویژه سیاسی و رسانهای مصادیق اصلی مسائل کشور است.
با اطمینان میتوان گفت که در دولت سیزدهم اغلب قریب به اتفاق این ناترازیها تشدید شده است. امروز روز حساب این دولت است. متاسفانه بهجای پرداختن به تامین نیازهای مردم و اصلاح ناترازیها در این ماه آخر، چهار نعل دنبال تقسیم پستها و استخدامهای ناعادلانه و تقسیم تهمانده این سفره به نسبت خالی هستند. این، واقعیت دولت سیزدهم است.