«سرزمین مادری» در سه فصل با نگاهی منصفانه به تاریخ و به دور از سوگیری، حوادث مقاطع مشخصی از تاریخ کشورمان بهویژه دهههای ۳۰ تا ۵۰ را بازآفرینی کرد.
روایت و بازخوانی تاریخ معاصر ایران موضوعی است که تاکنون دستمایه ساخت آثاری فاخر در قالبهای گوناگون از قبیل فیلم و مجموعههای تلویزیونی شده است که هر یک در تلاش برای برجسته کردن مقطع زمانی مشخصی از این قرن پرماجرا بودهاند؛ سدهای که افت و خیزهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متعددی را پشت سر گذاشته و چهرههایی تاریخساز را در بطن حوادث پرورانده و بهانهای برای تحولات گسترده تاریخی قرار داده است.
بازنمایی تاریخ معاصر ایران به لحاظ نزدیکی زمانی و مکانی همواره حساسیتهای ویژهای داشته و مستلزم صرف زمان زیاد برای پژوهش و بهرهگیری از شواهد مکتوب و عینی این دوره چالشبرانگیز است. این ضرورت از آنجا ناشی میشود که ما بازتاب وقایع و حوادث یکصد سال اخیر را در لابهلای تصاویر، فیلمها، متون، اشعار، دستنوشتهها و خاطرات افرادی از اقشار گوناگون که اکنون به تاریخ پیوستهاند یا در قید حیات هستند، جستوجو کرده و آنها را مقارن با تاریخ بیابیم.
رهی؛ نمادی از سرزمین ایران
«سرزمین مادری» مجموعه تلویزیونی که با نگاهی منصفانه به تاریخ و به دور از سوگیری در تلاش برای بازآفرینی حوادث و روایت مقاطع مشخصی از تاریخ کشورمان بهویژه دهههای ۳۰ تا ۵۰ داشت، در شصت قسمت به کارگردانی کمال تبریزی و تهیهکنندگی محمد مسعود در سه فاز تولید شد.
بیننده با دنبال کردن سرنوشت رهی بدون این که چیزی به او تحمیل شود، بستر تاریخی آن زمان را درک میکند
«سرزمین مادری» قصه کودکی به نام رهی را روایت میکند که بعد از بمباران دهکدهای توسط نیروهای متفقین، از زیر آوار بیرون کشیده میشود. او پس از چند روز مراقبت توسط مادرش راهی تهران شده و در یک خانواده تودهای بزرگ میشود اما به دنبال ماجراهایی به خانوادهای درباری سپرده میشود.
در این خانواده بهتدریج به هویت خود پی میبرد و این شناخت از هویتش سبب میشود وارد خانوادهای دیگر که گرایشهای مذهبی دارند شود. قرار گرفتن رهی در موقعیتهای گوناگون و تربیت در خانوادههایی با عقاید مختلف حوادث بعدی را رقم خواهد زد و بستری برای شکلگیری هویت او و نقش او در جریانات اجتماعی و سیاسی سالهای آینده ترسیم میکند.
در این مجموعه تلاش شده است از تأکید و تمرکز بر زندگی شخصیتهای برجسته پرهیز شود و داستان بر متن حوادث و رخدادهای دهههای گذشته در بستر اجتماعی جریان یابد تا ضمن به تصویر کشیدن فضایی رئال و به دور از اسطورهگرایی، بخشی از تاریخ معاصر ایران را اگر نه بازآفرینی که بازگو کند.
روایتی تاریخی از سرزمین مادری
این سریال پربازیگر که هم از چهرههای تلویزیونی و هم از چهرههای سینمایی استفاده کرده، را علیرضا طالبزاده نویسنده سریالهایی چون «رقص پرواز»، «صاحبدلان» و «در پناه تو» نوشته شده است.
قصه در سه فاز زمانی روایت میشود که خط ربط همه آنها شخصیت رهی است. حضور شخصیت ثابت به طالبزاده کمک کرده تا بهترین راههای ارتباطی میان این سه برهه را ترسیم کند و از طریق او آدمهای اطراف را با هر نوع گرایش سیاسی و اعتقادی به تصویر بکشد. همچنین از طریق انتقال رهی از یک خانواده تودهای به خانوادهای اشرافی و پس از آن به یک خانواده مذهبی، با پرداختن به او به عنوان سوژه اصلی، قصه و شرایط و بستر تاریخی را در اطراف سوژه نمایش داده، از خطای مستقیمگویی درباره فرقهها و گروهکهای موجود در آن برهه تاریخی، دور ماندهاست.
به این ترتیب است که بیننده با دنبال کردن سرنوشت رهی بدون این که چیزی به او تحمیل شود، بستر تاریخی آن زمان را درک میکند، با آن همراه میشود و این درست همان کارکردی است که یک درام نمایشی در هر مدیوم باید داشته باشد.
از دیگر امتیازات فیلمنامه باید به زبان سریال اشاره کرد. در حالی که در بیشتر سریالهای اینچنینی به بهانه تعهد تاریخی از زبان مکتوبی استفاده میشود که معمولا ثقیل و ناملموس است و بیننده آن را پس میزند، طالبزاده از زبان رایج بدون کلمات و ترکیبهایی که اکنون به زبان فارسی معاصر اضافه شده، استفاده میکند تا برای بیننده این زمان ملموس و دور از تکلف و تصنع به نظر برسد. طالبزاده که متاسفانه این سالها کمتر دست به نگارش سریال زده، برای رسیدن به عمق تاریخ و ملموس و ماندگار کردن وقایع از تنوع و مهارت بازیگران بهره میبرد تا مخاطبان قصهای رادنبال کنند که وجوه خانوادگی و عاشقانه دارد و از این حیث آنان را سرگرم میکند.
داستان وطن در درام اجتماعی
زمانی که کمال تبریزی سریال «دوران سرکشی» را به قلم علیرضا طالبزاده روی آنتن شبکه سه سیما برد ایده اولیه سرزمین مادری در ذهنش نقش بسته بود و همان زمان با رضا جودی تهیه کننده این سریال قرار تولید یک سریال تاریخی را بست، هرچند با آماده شدن فیلمنامه شرایط به شکلی ترسیم شد که این اثر به دست محمد مسعود که در کارنامه تلویزیونیاش نام سریال «معصومیت از دست رفته» به کارگردانی داود میرباقری به چشم میخورد، سپرده شد. کارگردانی سنجیده و متناسب تبریزی که به دلیل اتکا بر وقایع مشخص و معین تاریخی که کار دشواری بود، این درام اجتماهی فاخر درجه الف را به یکی از ماندگارترین آثار تاریخی تلویزیون بدل کردهاست.
صحنه و لباس در بستر تاریخی
همجواری و رابطه درست کارگردان با متن، اثری همخوان و همگن بوجود آورده است. تبریزی با انتخاب میزانسنهای مناسب برای پرداختن به قصهای که در یک بستر شناختهشده تاریخی تعریف میشود در میان لوکیشنهای متعددی که از کوچهها، خیابانها و میدانهای کاخها، خانهها، دفتر روزنامه، کتابفروشی، حسینیه، شهربانی و… میگذرد، داستانش را تعریف میکند این درحالی است که هر سه فصل سریال مملو از صحنههای شلوغ خیابانی است که کارگردانی مطلوب و موفق تبریزی را به رخ میکشد. تبریزی تلاشش را کرده تا به انطباق معماری آن برهه توجه کاملی داشته باشد و نقایص جغرافیاییاش را به جای فیلترهای قهوهای و راشهای سیاه و سفید با اصلاح رنگ و نور برطرف کند تا از تنوع رنگی و جذابیت بصری بیشترین بهره را ببرد و شفافیت و طراوت تصویر را حفظ کند.
تبریزی تلاشش را کرده تا به انطباق معماری آن برهه توجه کاملی داشته باشد
حضور مجید میرفخرایی در مقام طراح صحنه و لباس این اثر را باورپذیر کردهاست. در طراحی لباس طبقه شهری و روستایی دهه۳۰ خبری از لباسهای کهنه و رنگ و رو رفته نیست. برای حفظ زیباییشناسی اثر، فقر خانواده اردکانی و اوسحسین تفرشی به جای لباسهای کثیف و بدرنگ در جنس و دوخت و سادگی آن طراحی شدهاست و تمیزی و زیبایی لباس خانواده حاج محسن بزازان و وحیده همسرش که طبقه بازاری را معرفی میکند از رنگ و طرح درستی استفاده شدهاست. حتی در طراحی لباس خانواده بهادری در هر سه فصل نیز نشانههایی از اغراق دیده نمیشود و تفاوت طبقاتی طبقه متمول و اشرافی در دهه ۴۰ و ۵۰ با طبقه متوسط و کارگر نه در برجسته شدن پوشش افراد که بیشتر در منش و سبک زندگی آنها دیده میشود.
تنوع گسترده بازیگران
انتخاب بازیگر و راهنمایی آنان برای ایفای نقش، از دیگر هنرهای کارگردان و تهیه کننده سریال است که البته از کارنامه تلویزیونی و سینمایی متنوع او با آثاری همچون «لیلی با من است»، «مارمولک» و «یک تکه نان» همین انتظار میرود. حضور جمعی از چهرههای شاخص سینما و تلویزیون اشاره کرد که نقشآفرینی هر کدام برای درخشیدن یک اثر نمایشی کافی است، به این سریال اعتباری ویژه بخشیدهاست.از ثریا قاسمی، الهام حمیدی، حسین محجوب، پژمان بازغی، بیتا فرهی، جعفر دهقان، هنگامه قاضیانی، نیکی کریمی، میترا حجار، پرویز پورحسینی، امیر آقایی، فرهاد قائمیان، حسن پور شیرازی، محمدرضا فروتن، علی شادمان و شهاب حسینی در فصل یک و دو تا سعید راد، گلچهره سجادیه، پریوش نظریه، سیدمهرداد ضیایی و آرش مجیدی که در فصل سه به درستی جایگزین شخصیتهای فصل یک و دو شدند توانستند ویترینی خوش آب و رنگ را پدید آورند که در جذب مخاطبان موفق عمل کردند.