متخصصان میدانند که در افراد مبتلا به آلزایمر تواناییهای کلیدی شناختی نظیر حافظه، گفتار و درک مطلب رو به کاهش میگذارد. این امری است که در روند پیشرفت بیماری اتفاق میافتد، با این حال پیشبینی اینکه چه عواملی در این قضیه موثر هستند، تاکنون ممکن نبوده است.
به گزارش هیچ یک ،حالا اما یک تیم بینالمللی از متخصصان با انجام یک مطالعه دریافتهاند که «سن»، «جنسیت»، «ریتم نامنظم قلب» و «سطح فعالیت روزانه» قابلاعتمادترین پیشبینیکنندهها در زمینه زوال تواناییهای شناختی در مبتلایان به آلزایمر هستند.
متخصصان در این مطالعه، گروهی متشکل از ۵۰۰ بیمار آلزایمری را برای مدت دو سال تحت نظر گرفتند و دادهها را برای عوامل جمعیتشناختی، سلامتی و عملکردی متعددی از جمله تجربه درد، افسردگی و علائم عصبی روانی ثبت کردند.
زوال در زمینه تواناییهای شناختی برای تمامی شرکتکنندگان معنیدار بود. پژوهشگران گفتهاند که داشتن سن بالا، زن بودن، به مشکل برخوردن در انجام فعالیتهای روزانه و داشتن سابقه فیبریلاسیون دهلیزی (مشکلات مربوط به ریتم نامنظم قلب) عوامل تاثیرگذار عمده در کاهش توانایی شناختی در این بیماران است.
متخصصان در مقاله خود نوشتهاند: با در نظر گرفتن ترکیبی از متغیرهای جمعیتشناختی، جسمی و عملکردی، زوال شناختی حتی در مراحل اولیه بیماری آلزایمر به بهترین وجه در بیماران پیشبینی شد.
متخصصان میگویند با فاکتورهایی نظیر جمعیتشناسی، تاریخچه پزشکی فرد و معیارهای فعالیت روزانه او میتوان میزان زوال شناختی ناشی از آلزایمر را تا حد خوبی پیشبینی کرد.
به گزارش یورونیوز، تحقیقات جدید توانایی پزشکان را در پیشبینی چگونگی پیشرفت آلزایمر بالا برده است. به عنوان مثال، یک تکنیک اخیراً توسعهیافته از اسکن مغز و نشانگرهای زیستی مختلف مراحل زوال شناختی در پنج سال آینده را پیشبینی میکند.
متخصصان در بخش نتیجهگیری مقاله خود آوردهاند: این یافتهها اهمیت اتخاذ یک رویکرد درمانی جامع در تشخیص و درمان مرحله اولیه بیماری آلزایمر، با در نظر گرفتن متغیرهای سلامت بیمار و مراقب را گوشزد میکنند.
آلزایمر شایعترین شکل زوال عقل است که دهها میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهشگران میگویند از آنجایی که تعداد مبتلایان با بالا رفتن جمعیت در حال افزایش است، تحقیقاتی از این دست میتواند به درمانها و مراقبتهای بهتر کمک کند چرا که این فقط بیماران نیستند که تحت تأثیر قرار میگیرند.
به گفته متخصصان، با کاهش تواناییهای شناختی بیماران، بار بر دوش مراقبان افزایش مییابد و کسانی که از آنان در زندگی روزمره خود پرستاری میکنند باید در سنجش گزینههای درمانی و پیشرفت بیماری در نظر گرفته شوند.
برای افرادی که به هر دلیلی چه ژنتیکی و چه سبک زندگی ناسالم، گرفتار این اختلال عصبی پیشرونده میشوند یک نکته قابل تامل و حیاتی در روند مدیریت بیماری وجود دارد و آن، نقش بسیار مهم افرادی است که از این بیماران مراقبت میکنند. باید توجه داشت که خانواده ها و بستگان مبتلایان به زوال عقل و آلزایمر نیز با پیشرفت مرحله به مرحلهی این بیماری، تحت تاثیر قرار میگیرند. افرادی که با این بیماران در تماس هستند، علاوه بر رنج اینکه عزیزانشان هر روزه بخشی از تواناییهای خود را از دست میدهند و نیاز به مراقبت دارند، میبایست به این بیماران کمک کنند تا حد امکان کارکرد و تواناییهای خودشان را حفظ کنند.