هیچ یک،نیت خوب و لبخند مسری هستند. اگر دو نماینده فروش با عملکرد مشابه وجود داشته باشند، بزرگترین عامل تمایزبخش میان نتایجی که کسب میکنند، رویکرد مثبت و نیت آنهاست. فروش شغلی تکراری به حساب میآید، بنابراین تنها روشی که برای تنوعبخشیدن به روزهای کاریتان دارید، این است که کمی کنجکاو باشید. مشتاق کمککردن به دیگران، مشتریان و همکاران باشید. به این فکر کنید که خدمات و محصولات شما میتواند دنیای مشتری را تغییر دهد و نحوه عملکرد شما در امر فروش میتواند تفاوت زیادی در زندگی آنها ایجاد کند. اگر اینطور فکر نمیکنید، بهتر است کارتان را تغییر دهید. مشتاق باشید و به کارتان علاقه پیدا کنید تا مشتریان نیز شما را فردی جالب ببینند. همه ما مثل کودکانی هستیم که مشتاق عشق و علاقه دیگرانیم؛ حتی اگر از این موضوع خبر نداشته باشیم. در مورد فروش با نیت خوب کتابها نوشته شده است. حالت ایستادن قدرتمند، در حالی که شانهها رو به عقب هستند، باعث میشود شما فردی با اعتماد به نفس جلوه کنید. زمانی که تماس تلفنی میگیرید، لبخند بزنید. این کار را به شکلی خودآگاه انجام دهید تا همه چیز عوض شود. زمانی که میخواهید برای کسب اطلاعات تماس بگیرید، واقعا کنجکاو باشید. از قبل اطلاعات لازم را از اینترنت بگیرید و برای اطلاعات بیشتر با فرد تماس بگیرید و فراموش نکنید که اصطلاحا فیس تو فیس با مشتری صحبت کنید؛ حتی اگر شده از پشت صفحه کامپیوتر یا از طریق موبایل. پژوهشهای صورتگرفته از طريق Citrix و Webex نشان میدهند که مکالمه چهره به چهره باعث افزایش 30درصدی نرخ معامله میشوند. معمولا افرادی را میبینید که در حین تصمیمگیری در وضعیت بیروحی مینشینند و به شما خیره میشوند و منتظرند که شما این حالت رخوت را از آنها دور کنید. آنها میخواهند صحبت کنند، میمیرند برای یک گوش شنوا، توجه و همدلی. همه اینطور هستند. تریلیاردها دلار در دنیا بر اساس همین اصل جابهجا میشود. آنها واقعا در انتظار لبخند شما هستند تا سطح انرژیشان افزایش پیدا کند. آنها منتظرند که شما به شکلی ویروسی بهشان روحیه انتقال دهید. آیا میتوانید به آنها ایدههایی عالی بدهید؟ شاید. اما کمی سخت است.اگر کمی هوشیار باشید، میتوانید ایدههایی را که در ذهن خودشان دارند گرفته، در موردشان صحبت کنید و بهشان کمک کنید تا ذهنشان را سروسامان دهند. شاید مشتریتان خسته باشد. شاید خودتان هم همین طور باشید. اما به شما بستگی دارد که اوضاع را چطور پیش ببرید. قلبتان را وارد کارتان کنید. گوشی تلفن را بردارید و طوری شماره بگیرید که انگار تنها شانس شما برای موفقیت به همین تماس بستگی دارد.
شادی شادی میآورد. شادبودن مسری است. مردم به سوی فردی جذب میشوند که در حال لبخندزدن و خندیدن است، نه کسی که پشت تلفن دارد از استرس یا عصبانیت میمیرد! افراد موفق هر چیزی را هزاران بار تمرین کردهاند. آنها واقعا به کاری که انجام میدهند علاقه دارند. زمانی که مشتریای جذب کارتان میشود، همیشه سعی کنید به او کمک کنید، نه اینکه به او چیزی بفروشید یا او را گول بزنید. هیجان داشته باشید که میتوانید به شخصی یا به کسبوکاری کمک کنید. سادگی و اعتماد به نفس آن پنج درصد فروشنده برتر به همین موضوع ارتباط دارد. آنها در مشاغلی کار میکنند که زندگی و کسبوکار دیگران را بهبود میبخشد. آنها میخواهند به مشتریان انگیزه بدهند، عادات رفتاری خوبی در آنها به وجود آورند یا درمانشان کنند. مشاغلی بشردوستانه. روزی از یکی از این فروشندگان برتر پرسیدم که چه روشی را برای فروش در پیش گرفته است. پاسخ مختصر او شگفتزدهام کرد:«من فقط به چشمانشان نگاه میکنم و لبخند میزنم و به آنها اطمینان میدهم که میخواهیم کسبوکارشان را دچار تحولی مثبت کنیم.»
این مرد باهوش بسیار لبخند میزند و در یک شهر ساحلی زندگی میکند. او قبلا در حیطه ورزشی کار میکرد. کوتاه سخن میگوید و چشمانی بسیار گیرا دارد. او راه برقراری ارتباط با مردم را به خوبی آموخته است. نکتهای که به ما گفت، نکته بسیار قدرتمندی بود. انتقال باور، ایمان و اطمینان به مشتری؛ مدیریت کسبوکار مانند ناخدایی که روی عرشه کشتی ایستاده است و مشاوری که از عملکرد صحیح کسبوکارش اطمینان خاطر دارد. او با نیت خوبی لبخند میزد؛ زیرا داشت زندگی مردم را دچار تحول میکرد. من هم در حین نوشتن این مقاله لبخند میزدم. شما چطور؟
ادامه
آذر ۳, ۱۴۰۳