هیچ یک،در شمارههای پیشین به بررسی راهکارها و رهیافتهایی از فعالیت عامالمنفعه و خیریه پرداختیم. ایده اولیه بر اساس ویدیویی بود که در تلگرام به اشتراک گذاشته شد که در آن کودکی اسلامشهری با بغض و گریه از مسوولان میخواست که در نزدیکی منطقه محل سکونتش، پارکی برای بازی کودکان بسازند. اشتراک هر چه بیشتر این ویدیو در شبکههای اجتماعی، داوطلبان زیادی را برای جامه عملپوشاندن به درخواست این کودک محروم فراهم کرد و بر این اساس، چهار رهیافت مورد توجه قرار گرفت: یکی، توجه به ظرفیت شبکههای اجتماعی برای بهرهبرداری از امورات عامالمنفعه بود و دیگری، بر بینامبودن کمکها تاکید میکرد و سومی به موضوع پرهیز از سیاسی و جناحیشدن این فعالیتها میپرداخت و نکته آخر به موضوع توجه به ایجاد امکانات زیرساختی در فعالیتهای عامالمنفعه و خیریه اختصاص داشت. در شماره قبل هم از چهار نوع عکسالعمل در مواجهه با يك كمبود يا مشكل انسانى و اجتماعى سخن گفته شد که مرحله اول آن، تغییر چهره، مرحله دوم، ابراز احساسات از طریق بیان، مرحله سوم، تزریق مسکّن که اشارهای بود به کمکهای نقدی و غیرنقدی به افراد نیازمند و مرحله چهارم، شامل کارهایی کارستان بود که برنامهریزی بلندمدت برای رفع محرومیت و کمبود را هدف گرفته بود. وقتی لیست کسانی را بررسی میکنم که در مشکل کودک اسلامشهری و موارد مشابه، اعلام حضور و همکاری کردند، اکثر قریب به اتفاقشان را افرادی برخوردار از تمکن مالی میبینم که میخواهند این فرصتی را که خدای متعال در اختیارشان قرار داده، به بهترین نحو در خدمت به خلق جبران کنند.در کنار آنها افرادی هستند که هر چند تمکن مالی به اندازه گروه اول ندارند، اما در این فعالیتها با اختصاص زمانشان مشارکت میکنند و سهمی موثر در پیشبرد این فعالیتها دارند. اگر ملاک تحلیل را مدل معروف هرم مازلو قرار دهیم، اینها افرادی هستند که از پایین هرم به نقاط بالایی آن رسیدهاند و خودشکوفایی را تجربه میکنند. یعنی مرحلهای را که در آن، توجه فرد از تامین نیازهای خود به تامین نیازهای همنوعان توسعه پیدا میکند و تاثیری اجتماعی و کلانتر را از خلال اعمال خود میجوید. مخاطبان این مجله کارآفرینان یا کسانی هستند که میخواهند قدم در وادی کارآفرینی بگذارند و در این مسیر و در راستای بحثی که گشودهایم باید بگوییم در فرهنگ کارآفرینی، برخورد منفعلانه با معضلات و مشکلات، محکوم است و شخص کارآفرین، تحولات را از درون خود میجوید، همچنان که مسوولیت تام و تمام زندگی و کسبوکار خود را هم به تنهایی پذیرا میشود و جلوهای از فردی را به نمایش میگذارد که در یک چالش یا معضل، دنبال مقصر بیرونی نیست و با نگاهی راهحلگرا میخواهد خلاقیت و نوآوری خود را در کار آورد و چالش یا مشکل پیش رو را حل کند. چنین رویکردی در فعالیتهای عامالمنفعه و خیریه هم به شکلی توامان اثرگذار و نتیجهبخش است. چه بسیار کارآفرینانی که بیتوجه به فعالیتهای دولتی و عمومی و به دور از سیاستزدگی، راه خود را در مسیر فعالیتهای منشاء خیر و اثر در اجتماع میپیمایند و به شکلی گمنام، درصدی و مقداری از سود کسبوکار خود را به این نوع فعالیتها اختصاص میدهند. نگاه چارهجو و مسوولیتپذیرانه کارآفرین در اینجا هم بسیار کاربرد دارد و خوب است برای اثرگذاری بیشتر بر زندگی محرومان جامعه چنین رویکرد و برنامهای را در قالب هدایت کارآفرینانه به پیش بریم. در شماره قبل از چهار رویکرد، در مواجهه با معضلات اجتماعی سخن گفتیم. در این یادداشت درصدد نیستیم که برای سه مورد اول، ارزشگذاری کنیم؛ چرا که هرکدام ارزشهای خاص خود را دارند؛ اما حتما نگاه کارآفرینانه، نگاهیست که در نکته چهارم آن یادداشت بروز پیدا میکند؛ چرا که این نگاه، علتمحور است و نه معلولجو؛ و حل ریشهای معضلات را جستوجو میکند. در کنار این موضوع باید تاکید کرد که منظور از کمک و فعالیت عامالمنفعه صرفا کمک مالی نیست؛ همچنان که در موضوع آن کودک اسلامشهری، شرکتی پیشقدم شد و اعلام کرد که طراحی آن پارک را انجام خواهد داد که بسیار ارزشمند بود. افراد دیگری هم بودند که هنر خود یا ارتباطات خود یا وقت خود را در اختیار قرار دادند و هر کدام از نگاهی ریشهیاب و زیرساختی کمکی برای حل این مشکل کردند. جان کلام این است که نگاه کارآفرینانه اگر در فعالیتهای خیریه در کار آید، حل زیرساختی و ریشهای یک محرومیت امکانپذیر میشود؛ در این مورد نکات دیگری هم هست که در نوشتاری دیگر مطرح خواهد شد.
ادامه
آذر ۳, ۱۴۰۳