هیچ یک،اگر بارها اعلام شود شغل و کار برای جوانان را دولت باید فراهم کند، فاصله گرفتهایم چراکه اقتصاد 80 درصد دولتی کشور ما، خود میتواند یکی از عوامل بروز مشکل بیکاریهای آشکار و پنهان محسوب شود که یکی از شواهد عینی آن، افزایش بیش از حد لزوم مراکز آموزش عالی و دانشگاهی، بدون در نظرگرفتن نیاز بازار کار به رشتههای گوناگون تحصیلی است و دیگری مشخصنبودن راهبرد توسعه کلان کشور. گسترش کمی و نه کیفی در دانشگاهها باعث به وجودآمدن قشر عظیم فارغالتحصیلان بیکار یا جویای کار شده که البته موضوع بحث ما نیست ولی میتوان از دولت انتظار داشت که الگوی توسعه را سریعتر مشخص کند.آنچه در نشریه پنجره خلاقیت به ما ارتباط پیدا میکند، اصرار بر گسترش مراکز آموزش فنی و حرفهای است که نیروهای انسانی ماهر و تکنیسین برای رفع نیاز جامعه تربیت کند. در حال حاضر کشور ما که بیشتر بر مبنای اقتصاد نفتی اداره میشود و سالانه دهها میلیارددلار درآمد حاصل از صادرات نفت را صرف واردات کالاهای مصرفی ميكند، به نیروی جوان خلاق و نوآور در بخش خدمات فنی و مهندسی و بازرگانی نیاز دارد. علم اقتصاد میگوید که موسسات تحقیقات و توسعه و سازمانهای آموزش فنی و حرفهای، محل پرورش نوآوران فنی و بازرگانی و خدماتی است، گرچه ما در ایران موسسات تحقیقات و توسعه و کارآفرینی مستقل زیاد نداریم ولی همین مقدار اندک در کنار نشریاتی مانند خلاقیت میتواند زمینهساز رشد خلاقان و نوآوران در بخشهای مختلف خدمات فنی و مهندسی و تربیت تکنیسین ماهر باشند. به عنوان مثال با ورود خودروهای جدید به بازار ایران و همچنین لوازم خانگی هوشمند و ابزارآلات مدرن زندگی، بازار کار نیازمند داشتن تکنیسینهای ماهر و مسلط به زبان انگلیسی و کامپیوتر است. در این بخش یعنی تعمیرگاههای وسایل خانگی، خودروهای جدید، خانههای هوشمند، سیستمهای حفاظتی، تامین و نگهداری تجهیزات بیمارستانی و… هزاران شغل وجود دارد. در بخشهای دیگر مانند صنعت حمل و نقل، بهداشت، صنعت و خدمات ساختمان، دهها هزار زمینه کاری وجود دارد. چرا نباید جوانان و فارغالتحصیلان جویای کار با شرکت در کلاسهای آموزش فنی و حرفهای و فراگیری مهارتهای علمی و کسب تجربه پس از مدتی شاگردیکردن، دنبال این کارها بروند؟! جوان فکر نو دارد، جامعه ما سخت نیازمند پرورش نوآوران اقتصادی، بازرگانی، فنی و خدمات است تا افقهای تازه در حوزه کسبوکار به روی جامعه باز کند. این بخشی از مطالبه جدی تمدن از جوانان و سایر قشرهای مردم است. در تمدن جدید انسان دارای هویت است، انسان اصل است، پس آموزش مداوم و مدرن، کسب سواد و دانش و نفع شخصی و عمومی در اقتصاد هر کشور باید به رسمیت شناخته شود. با این دیدگاه است که به فارغالتحصیلان و جوانان جویای کار پیشنهاد کردیم در اسرع وقت کار آموزش فنی و حرفهای و کسب مهارت را در بخش خدمات آغاز کنند. طبیعی است که نیازهای قشرهای مختلف مردم یکسان و مشابه نیست، پس اولین سوالی که پیش میآید این است که نقش یک جوان در تلفیق ایفای نقشهای متفاوتي که شکل تجربه و آزمون و خطا به خود میگیرد چیست؟ باور داریم که هیچ انسانی در چارچوب تنگ هیچ یک از برنامههای پیشنهادی ما محدود و اسیر نیست، بلکه واقعیت این است که هر یک از ما میتوانیم در طول زندگی هر نوع فعالیتی را انجام دهیم، ولی سوال این است که تا کی حق داریم آزمون و خطا کنیم. ما موقعی که در همین نشریه پای صحبت فعالان مختلف اقتصادی مینشینیم، تلاشمان این است که آینههای متعددی را روبهروی شما قرار دهیم. مدعی نیستیم که همه آینهها راه درست را نشان میدهند، ممکن است آینهای هم شکسته باشد، اما زمانی که موقعیتهای اقتصادی کشور ما و حتی جهان از سوي کارشناسان باتجربه و آگاه تحلیل میشود، مجموعه خلاقیت پیشنهادهاي روشنتری را ارائه میکند که موفقیت در آن قریب به یقین است. مشخصا و صراحتا به بخش زیادی از فارغالتحصیلان بیکار پیشنهاد میکنیم که فکر داشتن مدرک دانشگاهی را از سر بیرون کنند. مدارک تحصیلی در حال حاضر برای برخی از بیکاران حکم قفل و زنجیر را پیدا کرده و امکان حرکت را از او گرفته است. از حصار مدرک و حقوقبگیری دولتی بیرون بیاییم. باور کنید کار هست، شغل هست، درآمد هست، کافی است به اطراف نگاه جدی کنیم؛ به وجوه اشتراکمان با همگان. ما نقاط مشترکمان بیش از نقاط افتراقمان است، کافی است به میان مردم و کف خیابان بیاییم و پای حرف پیران صنعت و بازرگانی و بازار سنتی و مدرن بنشینیم، آنگاه خلاقیت و نوآوری، خود را عیان خواهد ساخت.
ادامه
آذر ۳, ۱۴۰۳