مربی اسبق تیم ملی دوچرخهسواری گفت: مدیریت و سیاست غلطی که بر این فدراسیون حاکم شده هر روز اتفاقات جدیدی را رقم میزند و اگر کسی بخواهد حق و حقوق خود را بگیرد چارهای ندارد مگر آنکه شکایت کرده و از مراجع قضایی پیگیری کند.
محمود پراش روز سهشنبه در گفتوگو با هیچ یک اظهار داشت: متاسفانه روند مدیریت در این فدراسیون به گونهای است که برای رسیدن به حقوحقوق خود تنها ناچار به شکایت هستیم و رفتارهای توهینآمیز و از بالا به پائین، باعث شده بسیاری از چهرههای این رشته فراری شوند.
طلب ۴۵۰ میلیونی را پس از سهسال انتظار دریافت کردم
مربی اسبق تیم ملی دوچرخهسواری تصریح کرد: زمانی که از فدراسیون بیرون آمدم بیش از ۲ سال صبر کردم تا مطالباتم پرداخت شود اما هر بار رئیس فدراسیون به شکلی من را بازی داد، این درخواست را بارها به صورت شفاهی و مکتوب ارائه کردم تا در آینده حرف و حدیثی نباشد اما وقتی دیدم خبری نمیشود به ناچار از مراجع قضایی پیگیری کردم و در نهایت با حکم دادگاه و پس از ۳ سال موفق شدم مطالبات خود را دریافت کنم.
پراش ادامه داد: رسول اسدی رئیس فدراسیون نیز در واکنش به پرداخت نشدن مطالبات من، هر بار مسابقات را بهانه میکرد اما وقتی سفرها تمام میشد، رفتارها به شدت توهینآمیز بود. مطالبات من ۴۵۰ میلیون تومان بود که بخشی از این مطالبات مربوط به حقوقی بود که طلب داشتم و بخش دیگر آن هم به هزینههایی بازمیگشت که فدراسیون گفته بود انجام بدهم و بعد به من باز میگردانند که این اتفاق رخ نداد.
در اسامی پاداشها دست بردند!
پراش در ادامه گفت: آنهایی که من را میشناسند خوب میدانند دنبال شکایت و این مسائل نیستم. شکایت دوم من به مطالبات قبل از دوره کنونی باز میگردد و مربوط به زمانی است که ۹ ماه هدایت تیم ملی را بر عهده داشتم. برای آن هم صبوری کردم اما دیدم فدراسیون تمایلی به پرداخت ندارد و برای همین پیگیر شدم.
پیشکسوت دوچرخهسواری افزود: شکایت سوم در نوع خود شاهکار است، مدتها پیش مهدی محمدی که دوچرخهسوار پارالمپیکی ما بود به درخواست فدراسیون و خود این ورزشکار، تمریناتش را با من هماهنگ کرد و در آن زمان مشغول این کار شدم. زمانی که به قهرمانی آسیا در تاجیکستان اعزام شدیم هدایت تیم مردان با حقی بود و من هم هدایت تیم بانوان را بر عهده گرفتم. در آن رقابتها محمدی طلایی شد اما وقتی میخواستند اسامی مربیان را برای پاداش اعلام کنند، به جای اسم و من و حقی، نام محمود وفایی را اعلام کردند.
وی افزود: او در آن زمان مدیر فنی تیمهای ملی بود و نباید به جای مربی نامش را ارسال میکرد و زمانی که پاداش گرفت این ماجرا مشخص شد و البته پس از حاشیههای ایجاد شده، در نهایت آن را به حقی باز گرداندند. نمیدانم این آقایان در سرشان چه میگذرد اما معنی این رفتارهای توهین آمیز چیست؟
اسدی به دنبال اعتبار خود است
پراش به مسائل پشت پرده این فدراسیون هم اشاره کرد و گفت: متاسفانه این آقایان از عدم اطلاع یا عدم اشراف به مسائل به خوبی استفاده میکنند. چرا حضور در رقابتهای قهرمانی جهان یکشَبه برای فدراسیون مهم شد؟ سال گذشته در اسکاتلند چه اتفاقی برای دوچرخهسوارمان افتاد و ورزشکار ما با چه سرنوشتی مواجه شد؟ چرا کسی بررسی نکرد آن ورزشکار چرا و به چه دلیل رفت؟ نگاهی به سایت فدراسیون جهانی بیندازید، چرا باید بعد از این همه مدت مقابل نام ایران خالی باشد و رئیس فدراسیون از سوی این نهاد به رسمیت شناخته نشود؟ چرا در برابر سایر کشورها نام رئیس فدراسیون وجود دارد اما در برابر نام ایران اسمی دیده نمیشود؟
وی یادآور شد: بررسی کنید ببینید علی لبیب که در المپیک موفق شد خط پایان را رد کند چرا و به چه علت در قهرمانی کمتر از ۲۳ سال جهان با وجود ۳۳ دقیقهای که نفر اول رد شده بود، به خط پایان نرسید؟ واقعیت این است که آقایان با بزرگنماییهایی که میکنند به دنبال فرافکنی بوده اما این رفتارها برای اهالی دوچرخهسواری نتیجهای در بر ندارد چرا که همه به آنچه رخ میدهد اشراف دارند.
ورود وزیر به دوچرخهسواری امیدها را زنده میکند
پراش با اشاره به اتفاقاتی که در فدراسیون و پشتپرده آن رخ میدهد گفت: این مسائل باید در سطح کلان و به دقت مورد بررسی قرار بگیرد. واقعیت این است که در فدراسیون دوچرخهسواری هر فردی اگر به دنبال حقوحقوق خود باشد چارهای ندارد مگر آنکه به مراجع قضایی پناه ببرد. اگر امروز بسیاری از ورزشکاران سکوت کردهاند به خاطر شرایطی است که در آن قرار دارند و به نوعی میترسد حرف بزنند.
مربی دوچرخهسواری ایران عنوان کرد: خوشبختانه وزیر ورزش و جوانان فردی ورزشی با شناخت کامل و جامع از لایههای این حوزه است و میداند چه اتفاقاتی رخ میدهد. درخواست من به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ دوچرخهسواری این است که مسائل و اتفاقات این فدراسیون را به خوبی رصد کند و با تدابیر و درایتی که از او سراغ داریم، شرایط را به گونهای رقم بزند که دوچرخهسواری به روزهای خوب خود بازگردد.
آیا مدیر تیمهای تیم ملی هم پول تو جیبی نمیگیرد؟
سرمربی اسبق تیم ملی دوچرخهسواری کشورمان با اشاره به سفرهای برون مرزی تیم ملی تاکید کرد: بارها دیدم و شنیدم صحبتهای مختلف از جمله پول توجیبی مطرح شده اما در سفرها شاهد بودم ورزشکاران چیزی نگرفتند. سئوال من اینجاست آیا مسئول، مدیر تیم ملی یا هر فرد دیگری که در سفرها همراه رکابزنان است، هیچ دریافتی نداشته که ملیپوش باید دست خالی بروند و باز گردند؟ چرا سایر فدراسیونها به ملیپوشان خود احترام گذاشته و این مبالغ را به شکلی شایسته به آنها میدادند اما تنها در دوچرخهسواری رفتاری مغایر با همه فدراسیونها را باید ببینیم؟ اگر واقعا چیزی دریافت نشده سند رو کنند اما آنچه من به چشم دیدم و شنیدم حکایت دیگری را مطرح میکند که با توجه به رفتارها و سوابق آقایان، چندان دور از ذهن هم نیست.
چرا کسی به مسائل دوچرخهسواری ورود نمیکند
او با اشاره به نتایج تیم ملی تاکید کرد: به مسابقات و نتایج سهسال اخیر یکبار نگاه کنید، فردی که در هر رویداد هیچ افتخاری نداشته و رکابزنانش با کسب عناوین آخر مسابقات را به پایان بردهاند همچنان سکاندار تیم ملی است و این حدیث بخش تلخ ماجرا است. مگر میشود فردی سکان هدایت تیم ملی را داشته باشد، نتیجه نگیرد و آخر هم بشود اما مورد رضایت فدراسیون باقی بماند؟ این مسائل چه پیامی را به همراه دارد؟ چرا کسی ورود نمیکند تا ببیند چرخهسواری ایران که روزی در آسیا آقایی میکرد الان چرا با این سرنوشت باید دست و پنجه نرم کند؟