هیچ یک،در دنیای ارتباطات امروز، تاثیرگذارترین ارتباط، ارتباط میانفردی و چهره به چهره است؛ این فرصت برای مردم روزگار امروز با توجه به حجم ارتباطاتی که میتواند بر آنها تاثیرگذار باشد، از طریق شبکههای اجتماعی شکل میگیرد؛ اما با توجه به تنوع شبکههای اجتماعی، صرفا استفاده از شبکههای اجتماعی مهم نیست، مهم این است که ما چه ابزار یا کدام شبکه اجتماعی را به كار گيريم که در آن شهر یا کشور بیشترین استفاده را از آن میکنند. مثلا در کشورهای اروپایی یا تعدادي از كشورهاي دنیا با واتسآپ کار میکنند؛ ولی در ایران همه با تلگرام کار میکنند، هرچند بخش عمومی یا public تمرکز بیشتری روی اینستاگرام دارند. پس نکته ابتدايي که امروزه کسبوکارها میتوانند از ظرفیتهای اجتماعی استفاده کنند، شناخت آن نوع ابزار یا آن اَپ است که در نظر دارند برای ارتباطاتی که میخواهند در آن جامعه شکل بگیرد، از آن استفاده کنند؛ چون هر جامعهای ارتباطات خاص خودش را دارد که بر مبنای فرهنگ آن است و یک برنامه یا اَپ، ظرف این کار، محسوب میشود.
دومین مسئله در بحث ارتباطات عمومی که میتواند به کسبوکارها در تبلیغات کمک کند، این است که تبلیغات صرفا یک شکل ظاهری نیست، بلكه ارتباطی است که شما با مشتری پیدا میکنید و مشتری علاوه بر اینکه میخواهد جنس یا خدمات شما را بشناسد، میخواهد به شما اعتماد پیدا کند. یکی از روشهایی که ما میتوانیم در ارتباطات از آن استفاده کنیم، اعتمادسازی با خریدارانمان و با مخاطبانمان است که میخواهند از خدمت ما استفاده کنند؛ بنابراين این اعتماد به بیان ما و به خدماتی که به آنها ارائه میدهیم، برمیگردد. در شبکههاي اجتماعی بهترین راه، استفاده از تصویر است؛ یعنی منحصر به متن نشویم؛ یک تصویر با یک متن کوتاه میتواند اثر خیلی زیادی داشته باشد.
نکته سوم که در بحث شبکههای اجتماعی وجود دارد، ارتباط دائم با مخاطبان است. مخاطب را نبايد رها كنيم؛ مثلا در استفاده از صفحه اینستا، ما حداقل باید یک پیام یا یک عکس یا یک نوشته بگذاریم؛ این طور نباشد که به صورت تفننی در حوزه شبکههای اجتماعی کار کنیم.نکته بعدی این است که در شبکههای اجتماعی فقط متن خودمان را نگذاریم و عبور كنيم؛ متن صفحات کسانی که مطالب ما را لایک میكنند، برای ما کامنت میگذارند و با ما ارتباط دارند، بخوانیم. ما هم برای آنها پیام بگذاریم و در مورد آنها اظهارنظر کنیم تا به یک ارتباط صمیمی دوطرفه تبدیل شود. این موضوع، هم به اعتمادسازی کمک میکند، هم به نزدیکشدن افراد و بهرهبرداریهایی که دو طرف میتوانند از توانمندیها و ظرفیتهای یکدیگر انجام دهند.
نکته بعدی که در بحث شبکههای اجتماعی میتواند بسيار موثر باشد، حضور آن کسبوکار در تمام شبکههاست. یعنی در تمام شبکههای موثری که یا جامعه مخاطبانش هستند، یا مشتریانش هستند و یا احساس میکند مردمی که از آن فرهنگ و کشور هستند، از آنها استفاده میکنند؛ نه اینکه خودش را فقط در یک شبکه درگیر و سایر شبکهها را رها کند.
نکته دیگری که باز در کسبوکارها و در بحث ارتباطات، در حوزه فضاهای مجازی، بسیار مهم است، این است که موضوعاتی را مطرح کنیم که دیگران در مورد آن موضوعات اظهار نظر کنند. این علاوه بر اینکه تبلیغ و ارتباط است، یک افکارسنجی و نظرسنجی هم در مورد آن کار، آن کالا یا آن مجموعه هم محسوب ميشود، که کمک میکند بتوانیم با افکار دیگران بهتر ارتباط برقرار کنیم و روشهایمان را اصلاح کنیم و این كار میتواند به کسبوکار ما در این حوزه بسيار کمک کند.نکته دیگری که وجود دارد این است که ما بتوانیم شبکههای اجتماعیمان (حالا میتواند سایتمان باشد، میتواند خود همین شبکههای اپلیکیشنی باشد یا میتواند وبلاگ باشد) را به هم ربط دهیم و به همه افرادی که در این مجموعه هستند، دسترسی پیدا کنیم. یعنی از همه جا به ما دسترسي داشته باشند. تکرار ما در ذهن دیگران، باعث ميشود یک اعتمادي در ارتباطات به وجود بيايد؛ چون در شبکه وسیع ارتباطات همه آدمها به هم وصل هستند و معمولا همه آدمها میتوانند در آن مجموعه حضور پیدا کنند.
نکته بعدی این است که کسبوکارها میتوانند فرصتهای دورهمی را به وجود بیاورند که در همین شبکههای اجتماعی، این دورهمیها منجر به گفتوگو، اظهارنظر و یک ميتينگ در این حوزه میشوند؛ حالا این حوزه ممکن است حوزه صاحبنظران یا افراد حوزه عمومی باشد؛ مهم این است که در زمانهای خاص افراد بتوانند با هم صحبت و بحث و گفتوگو کنند؛ چون آدمها در شبکه مرتبطی که به وجود میآورند، همدیگر را خبر میکنند و همین میتواند قدرت ارتباطات اجتماعی را زیاد کند؛ به اضافه هشتکهایی که ما میتوانیم در شبکههای اجتماعی به نوعی معرفی کنیم و لوگوی آن شبکه اجتماعی را هم روی کالا و کارت و محل فروشمان ایجاد کنیم که آدمها بتوانند اعتماد کنند.
یکی از اشکالاتی که بعضی از کسبوکارها در شبکههای اجتماعی دارند اين است كه میان تبليغ کسبوکارشان، یا خاطره مینویسند، یا در مورد مسائلی خارج از موضوع هدف صحبت میکنند. به گمانم در شبکه اجتماعی معمولا کسبوکار نباید از موضوع خودش خارج شود و مثلا در مورد سیاست، هنر و… بنويسد؛ باید بتواند در مورد مواردی که به کارهای خودش برمیگردد، تمرکز داشته باشد؛ حالا ممکن است از هنر برای معرفی کالایش استفاده کند، ولی اینکه مثلا از طبیعتگردی صحبت کند، چندان مطلوب نیست! اگر تخصصی روی موضوع کار کند، میتواند به کسبوکارش کمک زیادی کند.نکته دیگری که وجود دارد، اين است كه ارتباط اجتماعی میتواند به بازاریابی اجتماعی کمک کند و بازاریابی اجتماعی هم میتواند از طریق شبکههای اجتماعی انجام شود. نکاتی را که میخواهیم در فروش انجام بدهیم، مبنایش را در ارتباطات و بازاریابی اجتماعی بگذاریم تا ما را راحتتر به اهداف کسبوکارمان برساند.نکته دیگری که در بحث شبکههای اجتماعی مهم است، اين است كه شروع کنیم با موبایلمان فیلم کوتاه تولید کنیم؛ امروزه فیلمهای کوتاهی که به صورت موبایلی تولید ميشوند، تاثیرگذاریشان روي آدمها بسيار زياد است؛ چون آدمها متنها را نمیخوانند، عکسها را میبینند، به همین دليل فیلمهای کوتاه که اصل مطلب را برسانند، جذابیت بیشتری برای مخاطب دارند. این موضوعیست که میتواند بخش مهمی از استراتژی کسبوکارها از حضور در شبکههای اجتماعی باشد.
ادامه
آبان ۱۶, ۱۴۰۳
آبان ۱۶, ۱۴۰۳
آبان ۱۶, ۱۴۰۳