هیچ یک،متاسفانه از ابتدای سال 1396خبرهای ناگوار در خصوص تعطیلی شرکتهای تولیدی شنیده میشود که یکی از این شرکتها که بازتاب خبری زیادی داشت شرکت داروگر است که در بخشهای خبری و جراید به آن پرداخته شد. خوشبختانه از طرف شرکت و مدیرعامل آن تکذیبیههای مختلف پخش شد که مایه خرسندی همگان شد و این شرکت همچنان به تولید خود ادامه میدهد. همین موضوع باعث شد این شماره سراغ کسی برویم که او را با شرکت داروگر میشناسند. ایشان مهندس علی نقیب است؛ کسی که 17 سال مدیرعامل شرکت داروگر بوده است.علي نقيب در سال 1335 در تهران متولد شد. پدرش کاسب بود و مغازه پارچهفروشی داشت و تنها فرزند پسر خانواده بود. از نظر مالی جزو طبقه متوسط جامعه بودند. خودش میگوید از کودکی علاقه زیادی به درس و مدرسه داشتم. میخواستم درس بخوانم، به مدرسه نظام بروم و خلبان شوم، ولی بعد از ورود به دبستان و آشناشدن با مشاغل دیگر مانند پزشکی، مهندسی و… نظرم عوض شد.
سال دوم دبستان در یکی از روزها معلم روی تخته نوشت علم بهتر است یا ثروت؟ و از ما خواست در این خصوص انشا بنویسیم. هفته بعد اکثر بچهها نوشته بودند علم بهتر است اما مضمون انشاي من این بود که ثروت بهتر است. وقتی انشایم تمام شد، معلممان گفت اين را بدان كه ثروت همیشگی نیست ولی علم همیشگی است و هیچ وقت از بین نمیرود. در دوره دبیرستان رشته تحصیلیام را ریاضی انتخاب کردم. سالهای پایانی دبیرستان بود که مادرم به علت بیماری فوت کرد اما با همه سختی فراق مادر در سال 54 با معدل بالا دیپلم ریاضیام را گرفتم. در همان سال در آزمون سراسری شرکت کردم، چون درسخوان بودم نه خانواده و نه خودم زیاد نگران کنکور نبوديم.
بالاخره در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر سابق) قبول شدم. اوایل ورودم به دانشگاه پدرم به خاطر قولی که پیشتر برای قبولی در دانشگاه به من داده بود یک دستگاه پیکان برایم خريد، اما حدود پنج ماه بعد از خرید متوجه شدم قیمت ماشین بالا رفته و حدود سیوپنج هزار تومان شده كه بلافاصله بدون اینکه به پدر بگويم آن را فروختم و با پنج هزار تومان آن یک فولکس خریدم. پدرم وقتي از من پرسید میخواهی با بقیه پول چه كار کنی؟ گفتم: کاسبی؛ و او نیز گفت پول خودت است هر کاری میخواهی انجام بده.
آن زمان تدریس خصوصی هم میکردم که درآمد خوبی برایم داشت. با توجه به انقلاب فرهنگی در دانشگاهها در سال 1360 مدرک تحصیلیام را گرفتم.در سال 1361 به خدمت سربازی رفتم و در تقسیمات به لشکر زرهی شیراز منتقل شدم. در سال 1362 ازدواج کردم. بعد از دوران سربازی با چند نفر از دوستان به تولید بست سیمهای فشار قوی پرداختیم. متاسفانه در آن زمان به خاطر بوروکراسی اداری و افزایش قیمت دلار طرحمان شکست خورد، ولی شکست اتفاقي نبود که ما را ناامید کند.بعد از شکست در کارم به صنایع ملی رفتم. سپس به بنیاد مستضعفان و مدیرعامل شرکت زمزم شدم. وقتی مدیرعامل شدم 29 سال بیشتر نداشتم. بعضی از کارها و ایدههای من باعث شد شرکت به سودآوری برسد که در زمان جنگ خیلی سخت بود و همین امر باعث شد نگاه مدیران ارشد به من معطوف شود. در سال 1368 به سازمان اقتصادی کوثر رفتم و در آنجا بهعنوان مدیر گروه صنایع نساجی و شیمیایی مشغول شدم. با تغییر و تحولاتی که صورت دادم شرکتهای زیرمجموعه به سوددهي رسيدند و بالاخره در سال 1373 به شرکت سهامی عام کف معروف به داروگر رفتم. شرکت کف جزو شرکتهای بسیار قدیمی کشور بود که در سال 1307 از طرف شخصی به نام غلامرضا داروگر در سطح کارگاهی کوچک و در قالب علاقهای شخصی در اصفهان تاسیس شده بود. اولین تولید این کارگاه صابون سوبلمه بود که مصرف دارويی داشت. مردم به نام داروگر اعتماد کامل داشتند و این سرمایه خوبی برای ادامه کار بود. زمانی که شرکت را به من تحویل دادند شرکت در شرایط سختی بود. ماده اولیه صابون یعنی چربی به اندازه کافی وجود نداشت. بالاخره با زحمات فراوان و خرید چربی از یک تاجر به قیمت 5/1 برابر بیشتر اجازه ندادم کارخانه تعطيل و کارگران بيكار شوند. در آن سال بهطور شبانهروزی کار میکردیم چون بازار کشش خوبی داشت و خوشبختانه شرکت سود خوبی کرد و باعث شد سهام آن در بازار رشد کند.شرکت داروگر میدانست نبايد در بازار رقابت عقب بيفتد، به همین دليل براي اولین بار این شرکت توانست تیوپهای خمیردندان را از آلومینیومی به لمینت تغییر دهد. در سال 1375 اولین خمیردندان دورنگ را در کشور تولید کردیم.در شرکت واحد بازاریابی و تحقیقات راه انداختم و همین امر باعث شد با رصد بازار و خواسته مردم محصولات خود را تولید کنیم. با توجه به رشد شرکت سعی کردم شرکتهای اقماری که تهیهکننده مواد اولیه برای شرکت بودند را تاسیس کنم. سپس مرکز پخش محصولات داروگر و شرکت سرمایهگذاری داروگر را راهاندازی کردم که واسط شرکت و بورس باشد. بالاخره بعد از 15 سال تلاش شبانهروزی شرکت را به مرحلهای از تولید رساندم که میتوان گفت یکی از ارکان بازار بهداشتی و آرایشی است.اگر بخواهم رموز موفقیت شرکت داروگر را بگویم میتوان به موارد زير اشاره کرد.
تدابیر و برنامهریزی مدیران
تعامل مثبت ميان کارکنان
تفکر روبهجلو و هرروز بهتر از دیروزبودن
سهیمبودن کارکنان در منافع شرکت
تلاش در عرصه کارآفرینی
با این تفاسیر واقعاً حیف است مجموعهای به این عظمت خبر توقف تولیدش در صداوسیما پخش شود. انشاءالله ما شاهد شکوفایی هر چه بیشتر تولیدات ملی و کارآفرینی سربازان صنعت این مرزوبوم باشیم.