
اطلاعات ضروری برای همه استراتژیهای بازاریابی
هیچ یک،شروع یک استراتژی جدید بازاریابی کار هیجانانگیزی است. باید ایدههای خلاقانه و جدیدی رو کنید، ببینید که برندتان در حیطههای جدیدی پا میگذارد و روشهای جالبتری را دنبال میکند. در نهایت انتظار بازگشت سرمایه بیشتری داشته باشید و روسا و مدیران را شاد کنید.اما استراتژیهای موفق بازاریابی به ناگاه و از پس ابر ظاهر نمیشوند! تلاش زیادی برای اجرا و پیگیری کمپینهای عالی بازاریابی موردنیاز است، اما ارزش واقعی آن، یعنی موفقیت یا شکست استراتژیتان، بسیار به مرحله برنامهریزی بستگی دارد.قبل از آنکه استراتژیای را شروع کنید، اطمینان پيدا کنید که حداقل این هفت اطلاعات ضروری را در کمپین خود جای دادهاید.
۱-هدف اصلیتان
مشخص است، نه؟ مشتریان بیشتری جذب کنید، پول بیشتری در آورید. اما بازاریابی کمی با این موضوع تفاوت دارد. میخواهید شناخت عمیقتری نسبت به حیطه بازاریابی مشخص و جدیدتان پیدا کنید. به عنوان مثال، آیا میخواهید ترافیک بیشتری در سایت خود ايجاد كنيد؟ آیا میخواهید نرخ تبدیلتان را افزایش دهید؟ آیا فقط میخواهید مردم شناخت بیشتری نسبت به برندتان پیدا کنند؟ پس این عوامل مشخص را کشف کنید: آیا میخواهید نرخ رشد مشخصی به دست آورید؟ آیا میخواهید در بازههای زمانی مشخصی کار کنید؟ هرچه بیشتر نحوه کار و هدفتان را مشخص کنید، بهتر خواهد بود.
۲-مخاطبان هدفتان
همچنین باید مخاطبان هدف خود را شناسايي كنيد. منظورم این است که کاملاً بشناسیدشان. اینکه فقط بخواهید در مورد علاقهمندان احتمالی به برندتان حدسهایی بزنید، اصلاً کافی نیست. باید به وسیله تحقیق و دادههای بیغرض ثابت کنید که آنها به محصول شما علاقهمندند و مطمئن شوید که جمعیت هدف بهتر دیگری برای رویکرد موردنظر شما وجود ندارد. سپس باید بدانید که چطور باید آنها را جذب کنید. از پرسشنامه یا تحقیقاتی استفاده کنید تا به ذهن مشتریانتان راه پیدا کرده و استراتژی مناسبی بر این اساس تدارک ببینید.
۳-رقبایتان
همچنین باید از این موضوع اطلاع داشته باشید که رقبایتان چه کسانی هستند و دارند از چه استراتژیای استفاده میکنند. کمی در گوگل جستوجو کنید تا در مورد شرکتهایی که فعالیتی مشابه شما دارند اطلاعات کسب کنید. به این ترتيب میتوانید چندتا از بهترین و مشهورترین رقیبانتان را بشناسید. آنها چه استراتژیای دارند؟ اهداف و مخاطبانشان چه تفاوتي با شما دارد؟ برند شما چه عوامل متمایزکنندهای دارد که میتواند نسبت به آنها در ذهن مشتری برتری پیدا کند؟ با این کار هم میتوانید از آنها ایده و الهام بگیرید و هم انرژی خلاقانه لازم برای برنامهریزی کمپینهای تبلیغاتیتان را به دست آورید.
۴-گزینههای بازاریابی.
هر هدف، رقیب یا مخاطبی داشته باشید، در هنگام رساندن پیام خود به مخاطبانتان گزینههای مختلفی پیشرو خواهید داشت. آیا میخواهید از یک روش سنتی برای تبلیغات استفاده کنید یا چیزی جامعتر، مثل بازاریابی محتوا یا بهبود سئوی وبسایتتان را در پیش بگیرید؟ کدام پلتفورم شبکه اجتماعی را میخواهید انتخاب کنید؟ گزینههای نسبتاً نامحدودی پیشرو دارید، پس قبل از اینکه بخواهید گزینه نهایی را انتخاب کنید، مزایا و معایب هر رویکرد را بسنجید تا انتخاب کامل و معقولی داشته باشید.
۵-گزینههای پیامرسانی
در ادامه تصمیم بگیرید که میخواهید چه پیامی را به مردم انتقال دهید؟ میخواهید برندتان به چه چیزی شهره شود؟ دوست دارید مخاطبان در هنگام مواجهه با برند شما چه احساسی داشته باشند؟ میخواهید چه حسی از محصولات و خدماتتان به مشتریان منتقل کنید؟ به این منظور باید توجه خاصی به ویژگیهای روانشناختی مخاطبان داشته باشید و سطح خلاقیتتان را نیز افزایش دهید.
۶-هزینه
سپس باید بدانید که کمپین بازاریابیتان حدوداً چه مقدار هزینه خواهد داشت؟ برخی از گزینهها بسیار گرانتر از گزینههای دیگر هستند؛ بنابراین بر اساس بودجهای که در اختیار دارید، باید روش و پیام مناسبی برای خود انتخاب کنید. اگر بودجه زیادی در اختیار ندارید، آیا میتوانید با انتخاب گزینهای کمهزینهتر کارتان را شروع کنید و سپس آن را ارتقا دهید؟
۷- پیشبینی سود
در نهایت شاید بخواهید سود آیندهتان را پیشبینی کنید. این مورد را به عنوان آخرین مورد آوردهام زیرا تا وقتی استراتژیتان را به کار نینداخته باشید، به سختی میتوانید در مورد بازگشت سرمایه احتمالیتان نظر بدهید. به نوعی این موضوع آخرین هدفی است که باید برای استراتژیتان در نظر بگیرید؛ با توجه به هزینههایی که در نظر گرفتهاید، امیدوارید که چه میزان سود به دست آورید؟ زمانی که میخواهید استراتژی بازاریابیتان را تهیه کنید، سؤال در مورد بازگشت سرمایه مهمترین پرسشي است که باید از خودتان بپرسید. پس فراموش نکنید که حتماً به این سؤال پاسخ دهید و پاسختان را در استراتژی خود لحاظ کنید.موارد گفتهشده اطلاعات کامل و جامعی نیستند؛ در واقع حتی با وجود این موارد اولیه باز هم باید تحقیقاتی انجام دهید، شیوههای بهتری یاد بگیرید و رویکردهای جدیدتر و جایگزین را نیز بيازماييد. اما این موارد اصول اولیهای هستند که هیچ استراتژی بازاریابیای نباید از آنها غافل باشد. هرچه به عنوان بازاریاب تجربه بیشتری کسب کنید، برخی از این موارد را به طور ثابت انجام میدهید (مثل بررسی مخاطبان) و برخی سبکترشده و در هنگام انجامدادنشان به مشکل کمتری برمیخورید. البته باز هم بد نیست هنگام برنامهریزی مراحل بالاتر نیز سری به این فهرست بزنید و مطمئن شوید که چیزی را فراموش نکردهاید.