هیچ یک،بیایید امروز در مورد داستان حماسی شما صحبت کنیم؛ داستان حماسی مسیر زندگیتان.اگر از فاصلهای دور به مسیر زندگی خود نگاه کنید، آن را مانند یک مسیر طولانی و خطی میبینید. حتی اگر کمی بیشتر فاصله بگیرید، این مسیر به خط تیره بین تاریخ تولد و تاریخ درگذشت روی سنگ مزارتان تبدیل میشود. اما اگر کمی دقیق شوید، میبینید که این مسیر حماسی از تعداد زیادی دوره زمانی تشکیل شده است؛ دورههایی که ماجراجوییهای زیادی را در خود جای دادهاند. هر کدام از این دورهها بازه زمانی خاص خود را دارند؛ هفتگی، ماهانه یا سالانه هستند و یا شاید دهها سال هم طول بکشند. وقتی این دورههای زمانی را کنار هم قرار میدهیم، به طور کلی مسیر حماسی زندگی شما را میسازند؛ مسیری متداوم و متحولکننده که در طول آن باهوشتر، حرفهایتر و کاملتر شده و اطمینان بیشتری در مورد زندگیتان کسب میکنید.اگر مسیر حماسی زندگیتان را اینگونه در نظر بگیرید، با نکات جالبی مواجه خواهید شد: اول از همه اینکه میتوانید ماجراجوییهای کوچک بسیاری داشته باشید و لزومی هم ندارد که این ماجراجوییهای کوچک زندگیتان را به شکل خاصی تعریف کنند. آنها فقط همان ماجراجوییهای کوچک در طول یک دوره خاص هستند. آنها را بيازماييد، و اگر به دردتان نخوردند، تاثیری هم روی زندگیتان نخواهند گذاشت. نکته جالبی که در مورد این دورههای زمانی وجود دارد هم همین است. میتوانید هر وقت که دلتان خواست از یک دوره زمانی دل ببرید و دوره جدیدی را شروع کنید.مسیر زندگی استیو جابز را در نظر بگیرید. اگر از دور به زندگی او نگاه کنید، میگویید او کسی است که ماندگارترین شرکت دنیا را تاسیس و رهبری کرده است. اما اگر دقیقتر بنگرید، دورههای زمانی جداگانه زیادی را در زندگیاش میبینید که در هر کدام از آنها ماجراجوییهای خاصی رخ داده است.از دوران دانشجویی و انصراف او از کالج رید گرفته، تا حضور در دورههای خوشنویسی و ابداع سبک حروف چندگانه و تاثیرگذاری بسیار در رابطهای کاربری کامپیوتری نسلهای آینده، کار در شرکت آتاری، سفر و ماجراجویی به هند و تلاش برای درک معنویات، استفاده از روانگردان الاسدی و مطالعه ذن و مکتب بودا و بسیاری ماجراجوییهای کوچک دیگر. ماجراجویی دیگر او به همراه استیو وزنیاک بود که شرکت خانگی کامپیوتریای راهاندازی کردند که پایه و اساس تاسیس شرکت اپل بود. این دوره زمانی به دوره دیگری منجر شد که او و شرکت اپل را به شهرت رساند: دوره مکینتاش.همچنین دوره دیگری به او تحمیل و از شرکتی که خود تاسیس کرده بود، اخراج شد و همین موضوع به دورههای دیگری مثل تاسیس شرکتهای «نکست» و «پیکسار» و همکاری با «والت دیزنی» انجامید. با حضور مجدد او در شرکت اپل در سال 1997 دورهای جدید و در نتیجه ماجراجوییها و تولید محصولات جدیدی مثل آیپاد، آیپد و آیفون آغاز شد. پس از این دورههای زمانی پرکار ناخواسته وارد آخرین دوره زندگیاش، یعنی دوره مبارزه با بیماری شد و حماسه زندگیاش در سال 2011 به پایان رسید.
زمانی که سعی کردم زندگی را بدین شکل در نظر بگیرم، از سه جهت آسودگی خاطر پیدا کردم:لزوما همه اتفاقات زندگی تعریفکننده زندگیتان نیستند. تعریف شما از زندگی میتواند مجموعهای از دورههای مختلف زمانی باشد.باور کنید که همه مردم شما را به یکی دو دوره زمانیای میشناسند که در آن به شدت موفق بودهاید. به زندگی استیو جابز توجه کنید؛ اگر نخواهیم بگوییم که او دورههای زمانی بدی داشته، حداقل میتوانیم بگوییم که دورههای عجیبی را از سر گذرانده است و با این حال همه دنیا او را به دورههای زمانیای میشناسند که به موفقیتهای خارقالعادهای رسیده است. این یعنی ممکن است دورههای زمانی مختلفی در زندگیتان وجود داشته باشد که واقعا در آنها خرابکاری کرده و شکستخورده باشید، اما باز هم موفقیتهایتان در ذهن مردم باقی بماند.شما همیشه میتوانید دوره زمانیای را به پایان رسانده و دوره جدیدي را آغاز کنید. هر وقت که بخواهید. این موضوع واقعا خیالم را راحت کرد. حتی اگر دوره زمانی فعلی زندگیتان را دوست دارید، آن را كنار بگذاريد. دوره جدیدی را شروع کنید. نیازی نیست زندگیتان را به طور کلی از ابتدا شروع کنید. فقط کافی است دوره جدیدی را در زندگی آغاز کنید.ما باید ماجراجوییهای بیشتری در زندگی داشته باشیم و آنها را فقط به شکل ماجراجویی ببینیم. همین. بعضی اوقات این موضوع که همیشه باید کامل و با خود واقعیام همسو باشم و حواسم باشد که هدف نهایی زندگیام چیست و دیگران از من چه انتظاری دارند، اعصابم را خرد میکند. این موضوع واقعا محدودکننده است. نمیگذارد از مرزهایی که برای خودم تعیین کردهام خارج شوم و مانع آزمودن چیزهای جدید، آزمایشکردن و به چالشکشیدن ایدههای شخصیام میشود. اما دیدن و آزمایشکردن ایدههای جدید گزینههای بسیار زیادی در اختیار من قرار میدهد.خب چه ماجراجوییهایی وجود دارد که همیشه در آرزوی انجام دادنشان بودید؟ تفریح، مهارت یا کاری که همیشه میخواستید انجام دهید؛ چیزی غیرمعمول و هیجانانگیز.