بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، سرمایهگذاری خارجی در ایران به کمترین سطح خود در ۲۱ سال گذشته (تنها نیم میلیارد دلار) رسیده است. این گزارش که ۱۴ دی ماه منتشر شد، نشان میدهد ما از سال ۹۱ که بیشترین حجم سرمایه گذاری خارجی را با ۴.۵ میلیارد دلار به ثبت رسانده بودیم اکنون سطح آن به پایینتر از یک میلیارد دلار، یعنی ۵۷۶ میلیون دلار رسیده است. تحریمهای اقتصادی و بینالمللی، کاهش تعاملات بینالمللی، سیاستهای اقتصادی داخلی در کنارغیبت اصلاحات اقتصادی به کاهش سرمایهگذاری خارجی منجر شده است.
از زمان اعمال تحریمهای سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، و آمریکا در سال ۲۰۰۶ و تحریمهای هستهای از ۲۰۱۲ به بعد، موانع زیادی بر سر راه سرمایهگذاری خارجی در ایران به وجود آمده است. این تحریمها محدودیتهایی در دسترسی به سیستم مالی جهانی، از جمله استفاده از سیستم سوئیفت، و همچنین تحریمهای بخشهای مختلف اقتصادی مانند نفت، بانکها، و صنایع مهم ایران ایجاد کردند. تغییرات مکرر در سیاستهای اقتصادی، اصلاحات ناتمام، و فقدان شفافیت در قوانین و مقررات اقتصادی باعث شد که ریسک سرمایهگذاری در ایران برای سرمایهگذاران خارجی افزایش یابد. به طوریکه سرمایهگذاران خارجی نمیتوانند ارزیابی دقیقی از ریسکهای مربوط به سرمایهگذاری انجام دهند.
تاثیر تحریمها و سیاستهای داخلی
بهمن آرمان، اقتصاددان و تحلیلگر بازار سرمایه گفت: آماری که وزارت امور اقتصاد و دارایی در مورد سرمایهگذاریهای خارجی در ایران ارائه میدهد آمار خیلی خام بوده و جزو طرحهای تصویب شده این وزارتخانه است و هیچگونه توضیحی در مورد اسامی و میزان سرمایه گذاری هر طرح به ما نمیدهد. ما سرمایهگذاریهای مختلفی از جمله قرارداد ۲۵ ساله با چین و قراردادهای دیگری با روسیه داریم، اما حتی این دو کشور که شرکای عمده ما هستند هم در ایران سرمایه گذاری نمیکنند و دلیل آن هم متفاوت است. آنها به خاطر روابطی که با کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی دارند قطعا نمیخواهند منافع خودشان را با انجام سرمایهگذاریها در ایران به خطر بیاندازند. از سوی دیگر به علت وجود تحریمها که میتواند تبادل مالی بین چین و ایران را متاثر از خودش کند، چینیها تمایل چندانی برای سرمایه گذاری در ایران از خود نشان نمیدهند.
وی افزود: مورد دیگر هم که شاید خیلی تعیین کننده باشد این است که دولتها در ایران به علت سیاستهای پوپولیستی که برای راضی نگه داشتن موقتی جامعه بوده به جای اینکه مثلا قیمت انرژی مثل برق و گاز را برای سرمایه گذاریهای خارجی یا بخش تولید در یک حدی قرار بدهد که جذابیت لازم را برای سرمایهگذار خارجی پیدا کند، شدیداً افزایش داده است. میانگین قیمت هر متر مکعب گاز طبیعی برای صنایع پتروشیمی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا حدود ۲.۵ سنت برای هر مترمکعب است در حالیکه در ایران برای هر مترمکعب ۱۰ سنت است و طبیعی است که هیچ گونه انگیزهای برای سرمایه گذار خارجی به وجود نمیآید.
آرمان اضافه کرد: به طور مثال هندوستان یکی از بزرگترین وارد کنندههای کود شیمیایی است. کشور ایران هم با تولید ۷ میلیون تن کود شیمیایی پس از روسیه بزرگترین تولید کننده کود شیمیایی است. هندیها آمده بودند با شرکت ملی صنایع پتروشیمی مذاکره کنند ولی مقامات ایرانی گفتند که در ایران قیمت گاز برای صنایع پتروشیمی ۱۳ سنت است. آنها راضی شده بودند که به قیمت ۵ سنت هم که دو برابر میانگین قیمت گاز طبیعی در سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است را هم بپذیرند و یک سرمایه گذاری بزرگ در بخش تولید کود شیمیایی که نیاز به گاز طبیعی دارد، انجام دهند، اما با این وجود از انجام این کار انصراف دادند. همچنین هزینه انرژی برای تولید هر تن فولاد در کشورهای حاشیه خلیج فارس و شمال آفریقا، چیزی حدود ۸ درصد است در صورتی که در ایران در حال حاضر طبق آخرین آماری که از انجمن فولاد گرفتهام بیشتر از ۱۶.۴ درصد است. یعنی بیش از دو برابر هزینه انرژی در کشورهای حاشیه خزر و طبیعتاً این موضوع جذابیت لازم را برای سرمایهگذاران خارجی به وجود نمیآورد.