هیچ یک،در دنیای کشاورزی و باغداری جمله مشهوری وجود دارد: «هیچ وقت با کشاورز جماعت شرطبندی نکن!» کشاورزان همواره با حاشیه سود پایین، رقبای قدرتمندتر بازار و مشکلات روزمره آب و هوا و ماشینآلات دست و پنجه نرم میکنند و کسبوکارشان را پیش میبرند. کشاورزان از جهات بسیاری کارآفرینان حرفهای به حساب میآیند؛ زیرا همواره در حال نوآوری، توسعه کسبوکار و پذیرش کامل مسئولیتهایی هستند که به دوششان است. درسهای زیادی وجود دارد که کارآفرینان میتوانند از مزرعهداران بیاموزند. این شما و این هشت آموزه از دنیای مزرعهداری که هر استارتآپی باید از آن باخبر باشد.
۱-ماموریتی پراهمیت داشته باشید.
آیا کاری که انجام میدهید، مهم و ضروری است؟ اگر کارآفرینی در جستوجوی موفقیت هستید، باید هدفی مهم داشته باشید. کشاورزان حرفهای را دنبال میکنند که در جامعه از اهمیت حیاتی و بالایی برخوردار است. حتی این هدف با رشد جمعیت اهمیتی چندبرابر پیدا میکند.
۲-کسی که بیشترین اطلاعات را داشته باشد، برنده است.
دومین نکتهای که استارتآپها میتوانند از کشاورزان بیاموزند، این است که تحلیل دادهها کلید موفقیت هستند. کشاورزانی که بیشترین میزان تحلیل اطلاعات مربوط به خاک، بذر و نحوه آبیاری را دارند، نرخ موفقیت بالاتری به دست میآورند. شرایط جهان همواره در حال تغییر و تحول است؛ پس نباید اینطور فرض کنید چیزی که یک بار کارساز بوده، تا ابد هم همین طور باقی خواهد ماند. در دنیای مزرعهداری، مانند هر کسبوکار دیگری، باید آنقدری اطلاعات داشته باشید که بتوانید با اعتماد به نفس دست به نوآوری بزنید.
۳-قولدادن و دست یکدیگر را فشردن به اندازه نوشتن قرارداد مهم است.
ممکن است فکر کنید در این دوره و زمانه نوشتن قرارداد از هر چیز دیگری مهمتر است. اما حقیقت این است که شهرت و اعتبارتان در دنیای کسبوکار به حرفها و رفتاری است که از خود نشان میدهید؛ نه قراردادهای مکتوب. دنیای کشاورزی دنیای نسبتا کوچکی است و مزرعهداران تا پای جان پای حرفهایشان میایستند تا اعتمادی که بین خود و همکارانشان ایجاد شده را از بین نبرند. من فکر میکنم این موضوع در ميان کارآفرینان صنایع دیگر کمرنگ شده است، اما باید بدانید که اهمیت آن از بین نرفته است. اگر مسائل اخلاقی را رعایت و به قولهایتان عمل کنید، تاثیر مرکب آن را خواهید دید.
۴-هرچه بکارید، درو خواهید کرد.
چهارمین نکته هم در معنای مجازی و هم واقعی صدق میکند. هر آنچه بکارید را برداشت خواهید کرد. اگر به مزرعهها نگاهی بیندازید، متوجه میشوید که آنها مانند شرکتهایی چندنسلی هستند. حقیقت این است که شرکتهای بسیار موفق در زمینه تکنولوژی، مانند اپل، گوگل و آمازون، دهها سال است که مشغول فعالیت هستند. به جای اینکه به یک باره جرقه بزنید و پس از مدتی خاموش شوید، سعی کنید روی اهداف بلندمدت متمرکز شوید. کشاورزان معمولا بازه زمانی دهساله را در نظر میگیرند، نه دهروزه. به عنوان مثال، افزودن میزان زیادی کود و مواد شیمیایی ممکن است یکی دو سال بیشترین بازدهی را برای کشاورز به ارمغان بیاورد، اما با این کار حاصلخیزی خاک از بین میرود و در آینده مشکلات دیگری پدید میآید. کشاورزان باید به دقت در مورد تصمیماتشان و عواقب احتمالی آنها فکر کرده و کسبوکارشان را مدیریت کنند.
۵-روی چیزهایی متمرکز شوید که میتوانید کنترلشان کنید.
کارآفرینی به معنای این است که باید به طور ذاتی فردی زبر و زرنگ باشید. باید وقت کافی برای برنامهریزی زمانی بگذارید و برنامه دقیقی تدارک ببینید، اما باید آنقدر هم باهوش باشید که بدانید ممکن است برنامه شماره یکتان دچار تغییر شود. کشاورزان نمیتوانند آب و هوا یا وضع بازار را تحت کنترل خود بگیرند. اما در عوض، میتوانند روی تولید محصولات مرغوب، پیداکردن بازارهای جدید، بهبود سلامت خاک و مدیریت هزینههایشان متمرکز شوند. کارآفرینان باید در مورد نحوه گذراندن وقتشان بسیار بادقت عمل کنند و با تمرکز روی حیطههای تحت کنترل زندگیشان، ارزش خلق کنند؛ نه اینکه با تلاش بیهوده روی مسائل کنترلناشدنی وقت خود را هدر دهند. این چیزی است که در مسیر کارآفرینی به دردتان خواهد خورد.
۶-به شکلی دقیق به پیشبینی ریسک بپردازید.
ششمین درسی که استارتآپها میتوانند از کشاورزان بیاموزند، این است که روشهایی برای کاهش ریسک پیدا کنند. ریسک برای کارآفرینان بخش غیر قابل اجتنابی از مسیر کارآفرینی است. از همان لحظهای که تصمیم میگیرید کسبوکاری راهاندازی کنید، باید به طور سیستماتیک به فکر کاهش ریسکهایی باشید که بر سر راهتان قرار خواهند گرفت. کشاورزان با خطرات بزرگی دست و پنجه نرم میکنند که بیشتر آنها از کنترلشان خارج است. آنها مانند بنیانگذاران کسبوکار باید استراتژیهای مختلفی برای مدیریت ریسک داشته باشند؛ مثل اجارهدادن زمین، فروش محصولات به افراد مختلف و پیداکردن بازارهای جدید. هرچه سریعتر بتوانید ریسکها را کنترل کنید، زودتر میتوانید به کسبوکارتان رونق ببخشید.
۷-هوشمندی نکته مهمی است؛ سختکوشی نیز همین طور.
بسیاری از کارآفرینان باهوش فکر میکنند که میتوانند چیزی خارقالعاده خلق کنند و سپس به جزایر قناری بروند و از دور شاهد رشد و موفقیت روزافزون برندشان باشند. متاسفانه کسبوکار اینطور پیش نمیرود. مزرعهداری نمونه بارزی از هوشمندی و سختکوشی در آن واحد است. باید آنقدر باهوش باشید تا بتوانید ارزش محصولات خود را بالا ببرید، اما وقتی به اندازه کافی فکر کردید و برنامه مورد نیاز را ترتیب دادید، با سختکوشی میتوانید به آن برنامه جامه عمل بپوشانید. تمام کارآفرینان باید این نکته را از دنیای کشاورزی بیاموزند.
۸- نوآوری متداوم مانند یک عضله است؛ از آن کار بکشید.
هشتمین و آخرین نکته این است که همیشه در کسبوکارتان به نوآوری بپردازید. بسیاری از مردم فکر میکنند کشاورزی کار بهروزی نیست. اما آنهایی که از نزدیک با کشاورزان در ارتباط هستند، دقیقا برعکس فکر میکنند. کشاورزان عاشق نوآوری هستند. باید اینطور باشد، چون در حیطه کاری بسیار رقابتیای کار میکنند. اگر بتوانند خیلی زود نوآوریهای لازم را به کار بگیرند، مزیتی واقعی را به دست خواهند آورد.