هیچ یک،«هیچ مسیری برای رسیدن به شادی وجود ندارد، چون شادی را در همان مسیر باید جستوجو کنید.» (تیک نیات هان)آیا تا به حال احساس کردهاید که اگر کمی، فقط و فقط کمی، اوضاع متفاوت بود، احساس شادی بیشتری داشتید؟
میدانید که شادبودن مهم است، اما شادی درونیتان را به هیچ وجه اولویت خود نمیدانید و برایش وقت نمیگذارید.از طرفی هم میدانید که مدیتیشن کار باارزشی است و میتواند کمک زیادی به شما بکند، اما دائم از خودتان میپرسید که چطور وقتی برای این کار پیدا کنید!در شرایط ایدهآل، باید هر روز زمان مشخصی را به رسیدگی به سلامت شخصیتان اختصاص دهید، زیرا سلامت شخصی و حال خوب زندگی و موفقیت همگی به یکدیگر ارتباط دارند؛ اما با وجود تلاشهایتان هر روز متوجه میشوید که وقت ندارید و تکتک دقایق زندگیتان پر از کار و مشغله است.سالها پیش من به عنوان یک روزنامهنگار فریلنس (آزادکار) مشغول به کار بودم. بیوقفه کار میکردم تا حقوقی کمتر از حد متوسط به دست آورم و هیچ زمانی برای رسیدگی به سلامت روانیام نداشتم.زندگیام به شدت استرسزا شده بود و با اینکه میدانستم اگر به مدیتیشن بپردازم، میتوانم این استرس را از بین ببرم، نمیتوانستم وقت مناسبی به این کار اختصاص دهم.شادی از زندگیام دور شده بود. استرس زیادی داشتم. قلبم سرشار از اضطراب و تنش بود و هیچ وقت خالیای برای بیرونآمدن از آن محنت نداشتم.میدانستم که مدیتیشن راهحل خوبی برای من خواهد بود اما واقعا فرصت نداشتم. پس تصمیم مهمی گرفتم؛ به جای اینکه مدیتیشن را به روش قدیمی آن، یعنی نشستن و هیچ کاری نکردن، انجام دهم، باید روشهایی پیدا میکردم که در عین انجام مدیتیشن، از لحاظ کاری نیز موثر واقع میشدم. به این ترتيب هم میتوانستم شادی زندگیام را دوباره به دست آورم و هم تمام کارهایی را که باید انجام دهم.نکته کلیدی این کار خودآگاهی بود. فقط اگر میتوانستم در زمان حال حضور کاملی داشته باشم و در لحظه زندگی کنم، هم میتوانستم به مدیتیشن بپردازم و هم از کارهایم عقب نیفتم.این کار برگ برنده من بود. شب و روز خودآگاهیام را حفظ میکردم. با خودآگاهی غذا میخوردم، قدم میزدم، ایمیلهایم را چک میکردم و هر کاری را که باید، با خودآگاهی انجام میدادم.ناگهان متوجه شدم منی که هیچ وقتی برای مدیتیشن نداشتم، توانستهام خودآگاهی را به بخشی جدانشدنی از زندگیام بدل کنم.من به پنج روشی دست پیدا کردم که هم میتوان آنها را در روزهای پرمشغله و هم به عنوان جایگزینی برای روشهای قدیمی مدیتیشن به کار گرفت. با من همراه شوید:
1- با خودآگاهی قدم بزنید.
قدمزدن یکی از آرامشبخشترین کارهای دنیاست؛ اما اگر بخواهید حین قدمزدن فکر و خیالهای منفی در سر بپرورانید، هیچ حس خوبی به دست نخواهید آورد. وقتی دارید قدم میزنید، حواستان به دنیای اطرافتان باشد و سعی کنید از حواس پنجگانهتان استفاده و حرکت را در پاهایتان احساس کنید.
2- با خودآگاهی غذا بخورید.
غذاخوردن آگاهانه یکی از شگفتانگیزترین کارهایی است که میتوانید هم برای بدن و هم ذهنتان انجام دهید. وقتی با خودآگاهی غذا میخوریم، بیشتر نسبت به آن خوراک آگاه میشویم، بیشتر از غذا لذت میبریم و در دهان مزهمزهاش میکنیم. در نتیجه فرآیند هضم نیز سادهتر خواهد شد. برای غذاخوردنتان وقت بگذارید و روی آن خوراک متمرکز باشید.
3- در صف هستید؟ به مدیتیشن بپردازید.
نکتهای عالی برای صرفهجویی در زمان؛ زمانی که در یک صف هستید، به مدیتیشن بپردازید. به هرحال شما باید آنجا بایستید و کاری انجام ندهید، پس بهتر است وقتتان را صرف چیز باارزشي کنید.
چشمانتان را ببندید و روی نفسکشیدنتان متمرکز شوید. اگر دوست ندارید در مکانی عمومی چشمان خود را ببندید، به یک دیوار یا چیز دیگری که حواستان را پرت نمیکند خیره شوید و سپس روی تنفستان تمرکز کنید. این روشی عالی برای استفاده از زمانی است که در صف ایستادهاید.
4- در اتوبوس به مدیتیشن بپردازید.
این روش محبوب من است! من معمولا زیاد از اتوبوس استفاده میکنم و حداقل نیمساعت تا یک ساعت در روز را در اتوبوس هستم؛ زمانی که معمولا به بطالت میگذرد، اما از وقتی که تصمیم گرفتم در اتوبوس به مدیتیشن بپردازم، بهترین استفاده را از این بازه زمانی کردهام.
5- هم از لحاظ جسمی ورزش کنید، هم روحی.
خیلی از ما هنگام ورزشکردن به هزار و یک چیز دیگر فکر میکنیم؛ اشتباه بزرگی است. میتوانید از ورزشهای جسمیتان به منظور بهبود شرایط روحی نیز استفاده کنید. فقط کافی است هنگام ورزشکردن کاملا متمرکز باشید.
بعضی از ورزشها برای این کار بسیار مناسباند؛ یوگا و تایچی دوتا از بهترین ورزشهایی هستند که روحیهای عالی به شما میبخشند. دویدن نیز گزینه خوبی است.