رابینز گفت در سختی‌‎هاست که تجارت‌تان رشد می‌کند

هیچ یک،در این یادداشت می‌خواهم از یک سمینار مهم بنویسم که در خرداد 1402در شهر آمستردام برگزار شد و آنتونی رابینز محور اصلي بود و چند استاد دیگر هم حضور داشتند. من با توجه به اهدافم سر کلاس‌های دیگر مانند مالیات و حسابداری و… کمتر می‌نشستم و بیشتر به سمینار آنتونی رابینز و یکي دو استاد دیگر که در مورد مذاکره صحبت می‌کردند، علاقه داشتم؛ به صورتی که بعضی روزها آقای رابینز 12 ساعت بدون توقف برنامه داشتند و جالب این بود که مردم نه خسته می‌شدند و نه بیرون می‌رفتند؛ و فقط گاهی پذیرایی مختصری می‌شد.
اول از حاشیه سمینار برایتان بگویم؛ روز اول به ما گفتند ساعت 8:30 بياييد و ساعت 9 سمینار شروع می‌شود، چون صندلی‌ها شماره نداشت به غیر از سه ردیف جلو ، بقیه صندلی‌ها آزاد بود. ایرانی‌ها به دلیل اینکه صدای ترجمه برسد، در دو ردیف آخر نشسته بودند؛ برنامه همزمان به 9 زبان ترجمه می‌شد. من به چند دلیل به ردیف‌های جلو رفتم تا آنتونی رابینز را از نزدیک ببینم و در واقع از روز اول از ایرانی‌ها جدا بودم. تا ساعت 10:30 خبری نشد، مجری آمد، گروه موسیقی آمد، انرژی در مردم ایجاد شد، ساعت 10:30 بود که اعلام کردند آنتونی رابینز آمده است. زمانی که آنتونی رابینز به سالن آمد قیامتی به پا شد، حدود 10 دقیقه یا یک ربع مردم فقط به هوا می‌پریدند، خود آنتونی رابینز هم انرژی خیلی زیادی داشت و مردم از او انرژی می‌گرفتند و لحظات پرنشاطی بود. ایشان خودش را این‌طور معرفی کرد که 32 کمپانی دارد، 1200 کارمند دارد و گفت در این چند روز باید به اندازه دهه‌ها یاد بگیرید و سود شرکتتان را چندبرابر کنید. گفت: «باید اپراتور تجاری خودتان باشید، من الان اپراتور تجاری خودم هستم؛ موقعی که خواب هستم هم پول درمی‌آورم. باید عاشق کمپانی، کار و بیزینستان باشید. شرکت‌های من سال‌هاست که کار می‌کنند.» یک مورد مهم که آنتونی رابینز اشاره داشت و بارها و بارها تکرار کرد این بود که: «موقعی که در فضای تجاری، سختی‌هایی هست، آن موقع بیزینس رشد می‌کند. در زمستان، تجارتتان رشد می‌کند، به شرطی که ایمان داشته باشید بعد از زمستان، بهاری وجود دارد؛ خیلی‌ها در آن زمستان می‌مانند و ورشکسته می‌شوند. افرادی که توان‌مندند، دیدشان باز است و اعتقاد دارند بعد از زمستان بهار هست، بعد از هر شب روزی هست، موفق می‌شوند. اول باید خوب در زمستان آماده شوید. می‌گفت بیزینس من در زمستان به دنیا آمد؛ موقعی بود که آمریکا از سوی خاورمیانه تحریم نفتی بود. باید ارزش خلق کنید. امروزه خبر خوب خیلی سریع از طريق شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شود. اکثر شرکت‌های خوب در زمستان به دنیا آمده‌اند. کسانی که غرور دارند هیچ‌وقت در بیزینس رشد نمی‌کنند.»
هیجان در سالن خیلی زیاد بود. مورد دیگری که بیان می‌کرد این بود که «کلید اصلی عمل است»؛ این را بارها و بارها در سمینارش تاکید می‌کرد که عمل است که ارزش ایجاد می‌کند، عمل است که باعث ایجاد قدرت می‌شود، عمل است که تاثیر می‌گذارد و فقط اینکه بلد باشید، کافی نیست. «انسان‌ها بدون چشم‌انداز محکوم به نابودی هستند؛ چشم‌اندازتان باید روشن و معلوم باشد.»فیلمی از ورزشکارهایی که آنتونی رابینز با آنها کار می‌کرد و مشاورشان بود، نشان دادند؛ ورزشکارهای مشهور مثل مایکل جردن، کوبی برایانت، راجر فدرر و… . موقعی که فیلم نشان داده می‌شد، سالن در سکوت عجیبی فرو رفته بود. مایکل جردن که صحبت می‌کرد، می‌گفت: «صبح زود بیدار می‌شوم و هر روز تا آخر وقت کار می‌کنم.»
راجر فدرر می‌گفت: «من هفته‌ای پنج روز کار می‌کنم.»کوبی برایانت می‌گفت هر روز پنج صبح تا هفت شب کار می‌کند.
فیلم‌ها را نشان داد و گفت: «یک نفر که موفق است، الکی که موفق نمی‌شود؛ زحمت زیاد و عمل و تمرین پشتش است.»
سپس در مورد معلمش، جیم ران، توضیح داد: «گفت کتاب بیندیشید تا ثروتمند شوید را بخوانید، گفتم خوانده‌ام، گفت چند بار خوانده‌اید؟ گفتم یک بار خوانده‌ام، گفت حداقل باید 20 بار بخوانید؛ فقط درک کافی نیست، باید احساسی عمل کنید. تکرار در تمام زوایا مهم است. مرتب تکرار و تجربه کنید. انرژی وجود داشته باشد و همراه با احساس عمل کنید. حرکت احساس ایجاد می‌کند، احساس هم حرکت ایجاد می‌کند. صدا ایجاد کنید که انرژی ایجاد شود.»نکته جالب دیگر اين بود كه ایشان می‌گفت: «مربی خیلی از افرادی بوده‌ام که از من موفق‌تر هستند.»
در اینجا او تمرینی به ما داد و گفت: «اسم پنج نفری که بیشترین ارتباط را با آنها دارید، به جز خانواده، بنویسید (این تمرین را ما در کلاس‌های دیگر هم انجام داده بودیم)». بعد از اینکه نوشتیم گفت: «اگر شما از این افراد جلوتر و موفق‌تر هستید، برایتان متاسفم؛ آنها باید از شما جلوتر باشند.خلق نتیجه یعنی برندسازی، اگر نتیجه خلق کنیم همه به ما توجه می‌کنند. مربی به شما آموزش می‌دهد که نتیجه خلق کنید. رشد انسان‌ها هم یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد، باید صبور باشید. همیشه در جایی که فکر می‌کنید بحران است، فرصت‌های بی‌نظیری هم وجود دارند. آنچه باعث خفه‌شدن تجارت است، رهبر آن است؛ یعنی مدیر کمپانی. مهارت لازم است اما فاكتور اصلی رهبر است.آقای رابینز می‌گفت: «30 سال پیش که تبلیغ انجام می‌دادیم، آن تبلیغ چهار بار دیده می‌شد و تاثیرگذار بود ولی امروزه باید 16 بار تبلیغ را ببینیم.»
ایشان در رابطه با تجارت می‌گفت: «اطلاعات بیشتری در مورد مشتری به دست مي‌آورید. اولین نیت، اطمینان است؛ اگر بتوانید احساس اطمینان ایجاد کنید، جلو افتاده‌اید. دومین عامل خاص‌بودن و مهم‌بودن است. مورد سوم احساس ارتباط عشق است؛ مردم کالا نمی‌خرند، موقعیت می‌خرند. باید مشتری ایده‌آل را پیدا کنید. پیشنهاد‌هاي کوچک، متوسط و بزرگ و بسته‌های کوچک، متوسط و بزرگ در بیزینستان داشته باشید. هر کمپانی باید بسته‌های کوچکی برای افرادی داشته باشد که توانمندی ندارند؛ برای افرادی که کمی بالاترند، بسته‌های متوسط و برای درصدی از جامعه بسته‌های بزرگ داشته باشد.»