
سوالاتی که همه کارآفرینان در ابتدای مسیر کارآفرینی از خود بپرسند
هیچ یک،تصمیم گرفتهاید کسبوکار خودتان را راهاندازی كنيد و به یک کارآفرین تبدیل شوید. انگار عزمتان را جزم کردهاید. بسیار عالی! اما احتمالا میلیونها سوال در ذهن خود دارید. این هم بسیار عالی است!در این مرحله از بازی بسیار مهم است که سوالات درستی از خود بپرسید. به عنوان مثال، اینکه کارت ویزیتتان چه رنگی باشد، اصلا سوال مناسبی برای این مرحله از کار نیست.در عوض باید از خودتان سوالاتی بپرسید که هدف کاریتان را روزبهروز برایتان تعریف کند؛ زیرا روزی که بیهدف بگذرد، روزی است که آن را از دست دادهاید. مزیت دیگر پرسش سوالات مناسب از خود این است که پاسخ آن سوالات، شما را به کارایی بیشتر و کسب گردش مالی بهتر رهنمون میکند.زمانی که خود من میخواستم در سال 2013 کسبوکارم را راهاندازی کنم، همین سوالات را از خودم پرسیدم.به یاد داشته باشید، اگر گردش مالی خوبی نداشته باشید، در واقع هیچ کسبوکاری ندارید؛ فقط یک سرگرمی تفریحی دارید که اسمش را نمیتوان «کسبوکار» گذاشت. بهدستآوردن گردش مالی نیازمند این است که بدانید چه چیزی دارید میفروشید، چرا آن را می فروشید، چه کسی آن را میخواهد، چرا آن را میخواهد و کجا باید به آن دسترسی پیدا کند. با پرسیدن سوالات زیر میتوانید به نتایج خوبی دست پیدا کنید.
1- اندازه بازار موردنظر من چقدر است؟
2- قیمت محصولات مشابه در این بازار چقدر است؟
3- ویژگیهای مردمشناختی این بازار چگونه است؟
4- نیاز این بازار چیست؟
5- رقیبان من در این بازار چه کسانی و چه برندهایی هستند؟
برای اینکه قدرت نهفته در این سوالات را بشناسید، اجازه دهید مثالی بزنم. من به تازگی با مکس سالینتس، کارآفرینی در دنیای تجارت الکترونیک، ارتباط برقرار کردهام. او مالک برند استیلث اسپینرز است و اسپینرهای لوکس و کلکسیونی تولید میکند. او در فاز اول تولید، سوالات بالا را از خود پرسید.او متوجه شد که این بازار به شدت اشباع شده است و اسپینرهایی باکیفیت و البته با قیمت پایین در بازار به وفور یافت میشود. حتی سوپرمارکتها هم به فروش اسپینرهای ارزانقیمت میپرداختند.
پس او باید بازار دیگری را انتخاب میکرد. مکس در شبکههای اجتماعی به دنبال گروههای مردمی متفاوت گشت و در نهایت با گروهی آشنا شد که عاشق گردآوری چیزهای لوکس و گرانقیمت بودند. مشتریان هدف او مشخص شدند و او دیگر میدانست که باید چه نوع اسپینری تولید كند و آنها را با چه قیمتی و به چه کسانی بفروشد.اگر شما کارآفرینی حرفهای باشید و به دنبال بازارهای مناسبي برای فروش محصولاتتان بگردید، متوجه خواهید شد گروههای مردمیای وجود دارند که میتوانید به خوبی آنها را به مشتریان هدف خود تبدیل کنید. تحقیقات سالینتس به یافتههای جذابتری نیز دست پیدا کرد. او متوجه شد این افراد کلکسیوندار، افرادی نیستند که فقط بخواهند یک بار برای همیشه خرید کنند. آنها خانوادههایی نیز داشتند و علاقهمند بودند که به آنها نیز چیزهای لوکس هدیه دهند. بسیاری از افراد بالغی که کلکسیون اسپینر جمع میکردند، بچه داشتند و میخواستند اسپینرهای ارزانقیمتتری نیز برای کودکانشان تهیه کنند. ما هر ماه پیشنهادهای ویژهای برای خانوادهها تدارک میدیدیم که شامل چند مدل اسپینر لوکس و قیمتی و چند مدل اقتصادی برای کودکان بود.حالا دیگر نیازی نبود که سالینتس وارد جنگ قیمتی با سایر تولیدکنندگان شود و تا جای ممکن، قیمتهایش را پایین بیاورد؛ بلکه او کسبوکاری پردرآمد برای مشتریان خاص راهاندازی کرد که از خرید محصولات گرانقیمت و لوکس لذت میبرند. او چطور به این نتیجه دست پیدا کرد؟ با پرسیدن سوالات مناسب و تخصیص زمان برای پیداکردن پاسخهای درست به آنها.در همان ابتدای شروع کسبوکارتان به این سوالات پاسخ دهید تا در مسیر درستی حرکت کنید و نسبت به رقبا متمایز شوید.